گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
معارف گیاهی
جلد پنجم
ترکیبات شیمیایی





در گیاه وجود ماده شیشوریژنین 160] تأیید شده است G .I .M .P[ . در گزارش دیگری آمده است که در گلهای گیاه، لعاب، کمی تانن و ماده رنگی به نام سیانیدین 161] یافت می‌شود که سیانیدول 162] در آن در حالت گلوکوزیدی وجود دارد و در هتروزید سیانوزید[163] که در گل گندم موجود است ماده سیانیدول با دو مولکول گلوکوز می‌باشد.
در شاخه و برگهای گل گندم علاوه بر مقدار زیادی پتاس و اسید فسفریک و ملح
ص: 88
منگنز و تانن یک ماده تب‌بر به نام سنتورین 164] نیز وجود دارد. این همان ماده‌ای است که در برخی از قنطوریونها موجود است و به آنها خاصیت مشترک تب‌بری داده است.

خواص- کاربرد

از گلهای گیاه به صورت دم‌کرده به عنوان مدّر در موارد استسقا استفاده می‌شود به علاوه در سرماخوردگی و خشونت سینه نیز اثر نرم‌کننده و تسکین سرفه دارد. دم‌کرده ساقه و برگ و گل گیاه اثر تب‌بر دارد و در رفع بیماری‌های کبدی و یرقان نیز به کار می‌رود. دانه گیاه مسهل است. مقدار خوراک آن در هربار در دم‌کرده‌ها: 40 گرم شاخه و برگ و گل خشک را مدت نیم ساعت در یک لیتر آب جوش دم می‌کنند و هربار یک فنجان می‌خورند. در هند از گلهای آن به عنوان تونیک و محرّک و قاعده‌آور استفاده می‌کنند. غنچه‌های آن قابض است و در استعمال خارجی در موارد ورم ملتحمه تجویز می‌شود. از گلهای گیاه به علت ماده رنگی قرمزی که دارد برای رنگ کردن برخی از مواد غذایی می‌توان استفاده کرد.
ص: 89

خارخسک

اشاره

به فارسی با نامهای «خارخسک»، «شکر هنج» و «خار سوهوک» در مناطق مختلفه ایران شناخته می‌شود. به عربی و در کتب طب سنتی «حسک» و تخم آن «حسک دانه» نامبرده می‌شود. گیاهی است از خانواده‌Zygophyllaceae جنس‌Tribulus به فرانسوی‌Tribule couche و به انگلیسی‌Tribulus وCaltrop وLand caltrop گفته می‌شود. نام علمی آن‌Tribulus terrestris L . می‌باشد.

مشخصات

خارخسک گیاهی است یکساله علفی، خوابیده روی زمین و پوشیده از کرک یا تار ابریشم مانند. برگهای آن مرکب زوج شانه‌ای با 8- 5 جفت برگچه چسبناک با بوی نامطبوع. برگ آن و شبنمی که روی برگ می‌افتد ترش و کمی گس، میوه آن گرد، دارای 5 قسمت و خاردار و گلهای آن زرد است. این گیاه در خرابه‌ها و نزدیک آبها و در بیشه‌ها می‌روید. واریته‌هایی از این گیاه به نامهای:
Tribulus terrestris var orientalis G. Beck.
و
Tribulus terrestris var robustus( Boiss Noe )Boiss.
و
Tribulus terrestris var bicornis( C. A. Mey. )Hadidi.
در ایران در اطراف تهران، قم، راجرد و در آذربایجان در خوی، در شمال ایران، در فارس، در خراسان و در شاهرود، بسطام، بین دامغان و سبزوار می‌روید. این گیاه در هند نیز در سرتاسر
ص: 90
شبه قاره تا ارتفاع 4000 متر در کشمیر انتشار دارد.

ترکیبات شیمیایی

در میوه آن مقدار کمی در حدود 001/ 0 درصد از یک نوع آلکالوئید، مقدار کمی اسانس روغنی فرّار، مقداری روغن ثابت و رزین و املاح نیترات یافت می‌شود [چوپرا قوش و پتلو]. در گیاه و سرشاخه‌های آن ماده هرمان 165] و در تخم آن هرمین 166] یافت می‌شود]S .G .I .M .[ .

خواص- کاربرد

در چین از گیاه خارخسک به عنوان قابض، سقطکننده جنین [روا و ابرت ، قاعده‌آور، ازدیادکننده ترشح شیر [هاو]، افزایش‌دهنده نیروی جنسی، مدّر [ایشی دویا]، ضد جانور انگل شکم [رید]، تونیک [ابرت و بند آورنده خونریزی استفاده می‌شود [پتلو]. از میوه و از تخم آن برای معالجه آبسه‌ها، زخمها [پتلو، ابرت و ایشی دویا]، اسهال خونی، قطع انواع خونریزیها و همچنین به صورت غرغره برای معالجه التهاب و برفک دهان استفاده می‌شود [روا و کروست و پتلو]. از میوه آن به عنوان ماده مغذی برای تقویت کبد و کلیه و همچنین برای افزایش دید چشم می‌خورند [کاریونه و کیمورا]. از جوشانده سرشاخه‌های گلدار گیاه برای مداوای بیماری‌های پوست و جرب در استعمال خارجی مصرف می‌کنند [استوارت . در هند از میوه و دانه‌های آن به عنوان خنک‌کننده، مدّر، تونیک، افزایش دهنده نیروی جنسی استفاده می‌شود. و در موارد ادرار کردن با درد و ناراحتی‌های سنگ کلیه و مثانه و ناتوانی جنسی تجویز می‌شود. دم‌کرده آن به عنوان مدرّ برای بیماری‌های کلیه و نقرس و سنگ مصرف می‌شود.
خارخسک از نظر طبیعت طبق نظر حکمای طب سنتی به اصطلاح مرکب القوا می‌باشد از جهتی تر است ولی در عین حال در مواردی خشک است و روی هم رفته کمی گرم و خشک است. ادرار را زیاد می‌کند و مسکّن درد مثانه و افزاینده اسپرم بوده، برای خرد کردن سنگ کلیه و مثانه بسیار مفید است. ملین است و برای اعتدال
ص: 91
بخشیدن به اخلاط عامل مؤثری است. اگر عصاره برگ و ریشه میوه تازه آن خورده شود برای زخمهای مجاری بول و سوزاک بسیار مؤثر است و نیروی جنسی را زیاد می‌کند و سنگ مثانه را خرد می‌نماید و قطع ادرار را باز می‌کند. مضمضه عصاره آن با عسل برای رفع عفونت دهان و درد لثه و ورمهای عضله حلق نافع است و ضماد عصاره دم‌کرده آن برای رفع ورم گرم و جلوگیری از بروز آن مفید است. اگر نخود را در آب تازه خارخسک خیسانده و پرورده نمایند برای تقویت نیروی جنسی بسیار نافع است. خوراک آن هربار 20 گرم است. خارخسک برای سر مضّر است و برای اصلاح آن باید از بادام شیرین و روغن کنجد استفاده کرد. مصرف تخم آن در جمیع موارد مانند عصاره گیاه است و اگر آب گیاه را با روغن کنجد بپزند و دم کنند روغن آن به دست می‌آید مالیدن این روغن و یا خوردن آن برای تقویت نیروی جنسی و تسکین درد مفاصل و درخشان کردن رنگ رخسار و درد کمر و درد کلیه و رفع بند آمدن ادرار خیلی نافع است. مالیدن این روغن به منطقه پشت زهار و کمر برای دفع سنگ مثانه و کلیه نافع است. مقدار خوراک روغن آن 28 گرم است که معمولا آن را با دوشاب یا خرما و یا عسل می‌خورند و اگر تخم آن را که حسک‌دانه نامند با شیر تازه 3 بار دم کنند یعنی پس از هربار دم کردن خشک کنند و مجددا دم کنند و بخورند، در تقویت نیروی جنسی بی‌عدیل است.
ص: 92

لاذن

اشاره

صمغی است که به فارسی «صمغ لادن» و «لادن عنبری» و در کتب طب سنتی با نام «لاذن» و «لذان» نامبرده می‌شود. این صمغ به فرانسوی و انگلیسی‌Ladanum وLabdanum نامیده می‌شود. عصاره رزینی یا صمغ رزینی است که از شاخه و برگ گیاهی گرفته می‌شود. این گیاه را به فرانسوی‌Ciste de crete و به انگلیسی‌Rock rose گویند. این گیاه درختچه‌ای است از خانواده‌Cistaceae دارای گونه‌های مختلفی است که معروف‌ترین آنها به نامهای علمی‌Cistus certicus وCistus ladaniferus وCistus lauriflorus وCistus incanus یاCistus villosus نامگذاری شده‌اند که همه آنها منبع تولید صمغ معطّر لاذن هستند که در صنعت عطرسازی کاربرد دارد.

مشخصات گیاه

درختچه لادن به بلندی درخت انار و برخی از آنها 100- 50 سانتی‌متر ارتفاع دارند. این درختچه همیشه سبز است. برگهای آن کمی بزرگتر از برگهای انار، باریک و دراز و متقابل بدون دمبرگ است. گلهای آن درشت سفید یا گلی ارغوانی که در وسط آنها تعداد زیادی آلات نر گل به رنگ زرد روشن دیده می‌شود. میوه آن کروی مانند زیتون است. گلهای آن در اواخر بهار و اوایل تابستان ظاهر می‌شود.
تکثیر آن از طریق کاشت بذر در جعبه و یا با کاشت قلمه آن است که پس از گل کردن
ص: 93
شاخه‌ای از درختچه لادن عنبری
گرفته می‌شود.

مشخصات صمغ لاذن

صمغ لاذن مرغوب در بازار بین‌المللی به نام لادن کرت و لادن اسپانیا عرضه می‌شود. از نظر شکل خارجی و جنس به چند صورت فروخته می‌شود. قسم اول صمغی است که از ترشحات چسبناک شاخه و برگ درختچه در فصل بهار گرفته می‌شود. این قسم لادن خالص بدون مواد خارجی و خوش‌بو می‌باشد و به فارسی آن را «لادن عنبری» نامند. اقسام دیگر آنکه نامرغوب است از موی بز و پشم گوسفندانی که در حین چرا از برگهای درختچه، مقداری از صمغ لادن چسبناک برگها به آن چسبیده است گرفته می‌شود که طبعا غیر خالص و مخلوط با مواد خارجی و نامرغوب است. مرغوبترین آن لادن عنبری است که محصول درختچه‌های جزیره کرت است.
صمغی است نرم خوش‌بو با بوی عنبر چرب و سیاه مایل به سرخی یا سبزی و طعم آن تلخ است.
ص: 94

خواص- کاربرد

صمغ لاذن از نظر طبیعت طبق نظر حکمای طب سنتی کمی گرم و خشک است و عده‌ای آن را به‌طور متوسط گرم و خشک می‌دانند و خواص آن لطیف‌کننده قوی و گرم‌کننده است. دهانه عروق را باز می‌کند، جاذب اخلاط و در عین حال اندکی قابض است. رطوبتهای لزجه غلیظ را معتدل می‌کند و به حال اعتدال درمی‌آورد. مسکن دردها می‌باشد و به همین دلیل آن را با داروهای مسکّن مخلوط می‌کنند. مالیدن آن برای تخفیف درد سر و قطره آنکه با روغن گل سرخ درست شود اگر در گوش بچکانند برای تسکین درد گوش نافع است. مالیدن آن بر پیشانی برای اشخاص مبتلا به زکام نافع است. خوردن آن برای تسکین سرفه‌های سرد و تقویت معده و ممانعت از دل به‌هم‌خوردگی و جلوگیری از جریان آب دهان که در اثر سستی معده ایجاد شده باشد، مفید است. شیاف آن در مهبل موجب رفع سختی و سفتی و اختناق رحم و جلوگیری از جریان مفرط عادت ماهیانه می‌شود. اگر بخور آن به وسیله قیفی مخصوص در رحم وارد شود، موجب خروج جنین مرده و مشیمه آن می‌باشد. اگر با روغن گل محلولی تهیه و تنقیه شود برای بیماری‌های سرد روده‌ای مفید است. مالیدن آن روی زخمها و جراحات کهنه و سفت التیام آنها را تسریع می‌کند و گوشت فاسد زخم را پاک می‌نماید. اگر با روغن مورد و سرکه مخلوط و سر را با آن روغن‌مالی کنند موجب روییدن موی زیاد انبوه خواهد بود و از ریختن موی سر نیز جلوگیری می‌نماید. اگر با روغن گل مخلوط شود و روی سوختگی از آتش مالیده شود، مفید است. خوردن لاذن موجب ایجاد حزن و اندوه می‌شود و برای رفع این نقص باید از سنبل رومی استفاده کرد. مقدار خوراک لادن از 4- 2 گرم می‌باشد. اگر 35 گرم لاذن را در 450 گرم روغن زیتون و یا کنجد حل کرده و آن را روی آتش ملایم گذارند که حدود 6/ 1 آن کم شود و 6/ 5 بماند، مالیدن آن روغن برای رویانیدن و سیاه کردن مو و تقویت آن بسیار مفید است.
برای رفع هرگونه اشتباه از نظر تشابه اسمی شرح گل لادن نیز داده می‌شود.

گل لادن

اشاره

به فارسی «گل لادن» و به فرانسوی‌Grande capucine و به انگلیسی‌Garden
ص: 95

nasturtium
نامند. گیاهی است از خانواده‌Tropaeolaceae نام علمی آن‌Tropaeolum majus L . می‌باشد.

مشخصات

گل لادن گیاهی است علفی یکساله بالارونده و خزنده و برگهای آن گرد با یک مرکز انشعاب مرکزی برای رگبرگها، کمی گوشتی به رنگ سبز روشن. گلهای آن ساده یا مضاعف، درشت غیر منظم به رنگ بسیار زیبای زرد نارنجی یا قرمز که در اواخر تابستان ظاهر می‌شود. تکثیر آن از طریق بذر و کاشت در بهار انجام می‌گیرد. این گیاه بومی امریکای مرکزی است ولی در حال حاضر برای گلهای زیبایش در اغلب مناطق دنیا کاشته می‌شود. در ایران با نام «گل لادن» در باغها می‌کارند. برگهای آن مانند کورک در سالاد یا ترشی به مصرف می‌رسد.
از نظر ترکیبات شیمیایی گیاه دارای گلوکوزیدی به نام گلوکوتروپئولوزید[167] و یک اسانس شبیه اسانس خردل است.

خواص- کاربرد

برگ و گل لادن به عنوان ضد اسکوربوت در موارد کمی ویتامین‌C بدن و برای تصفیه خون خورده می‌شود و بسیار مفید است. و جویدن آن در دهان برای زخمهای دهان بسیار نافع است. شیره گیاه در مورد برونشیت‌های مزمن و قطع اخلاط خونی و ناراحتی سینه و سل مفید است.
ص: 96

صبر زرد

اشاره

عصاره برگ گیاهی است که به فارسی «صبر»، «صبر زرد» و «چادروا» و در کتب طب سنتی با نامهای «صبر» و «صبارا» و «صبر سقوطری» نامبرده می‌شود. گیاه آن را به فرانسوی‌Aloes و به انگلیسی‌Aloe ،Cape aloe ،Barbados aloe وCuracao aloe وZanzibar aloe گویند. گیاهی است از خانواده‌Liliaceae و دارای گونه‌های مختلفی است و جز یکی دو گونه که در بلوچستان ایران نیز می‌رویند بقیه گونه‌ها همه بومی افریقا و مناطق حارّه است. نام علمی معروف‌ترین آنها عبارت‌اند از:
1.Aloe succotrina Lam . که از نظر خواص مشابه‌Aloe abyssinica Lam . می‌باشد. اولی بومی جزایرSocotra و سایر جزایر اوقیانوس هند است و صبر زرد حاصل از آن در بازار تجارت به نام صبر سقوطری نامیده می‌شود(Aloes Socotrina) و دومی بومی حبشه و افریقای مرکزی است.
2.Aloe vera L . و مترادفهای آن‌A .vulgaris Lamk . وA .barbadensis Mill . می‌باشد. گیاه‌شناسان هندی‌A .indica Royle را هم مترادف آن می‌دانند. این‌گونه در افریقای شمالی و جزایر آنتیل می‌روید. در باغهای هند کاشته می‌شود و واریته‌هایی از این‌گونه نیز در هند بومی شده است. صبر زرد حاصل از این‌گونه در بازار تجارت دارویی به نام آلوئه کوراسائوAloes du Curacao و یا آلوئه هندی‌A .de l'Inde و یا آلوئه باربادA .de Barbade معروف است.
3.Aloe vera var .chinensis (Ham .) Berger . و مترادف آن‌A .perfoliata
ص: 97

Lour
می‌باشد. این‌گونه در عربستان و افریقای جنوبی می‌روید و صبر زرد حاصل از آن را در بازار تجارت بین‌المللی‌Aloes du Cap یا صبر زرد محصول دماغه امید نیک می‌نامند.
4.Aloe littoralis Baker .. این‌گونه در ایران در بلوچستان در هندیان و لاس‌بلاس می‌روید. درختچه‌ای است به بلندی 3- 8/ 1 متر تنه آن صاف. برگها پرپشت و گروهی و شمشیری، نوک‌تیز، صاف و بدون لکه به عرض 6- 5 سانتی‌متر و به طول 15- 12 سانتی‌متر و دندانه‌دار است. در محل میوه آن را پخته و می‌خورند و له شده ژلاتینی برگهای درختچه را گرم کرده و به صورت مرهم و کمپرس روی موضع بواسیر و شقاق بواسیر می‌گذارند.

مشخصات کلی گونه‌ها

آلوئه‌ها اغلب به‌طور کلی بدون ساقه و یا دارای ساقه کوتاه و برگهای آنها ضخیم گوشتی و گروهی به رنگ سبز مایل به قرمز، دراز و نوک‌تیز که در کناره برگها در بعضی گونه‌ها خارهای نوک‌تیز دیده می‌شود و بدون دمبرگ می‌باشند. گلهای آنها در روی یک محور به شکل سنبله ظاهر می‌شود. طول برگها در برخی گونه‌ها تا 2 متر هم می‌رسد.
در برگهای صبر عصاره فراوانی وجود دارد که شفاف، چسبنده، سبزرنگ و خیلی تلخ و منبع ماده شیمیایی صبر است که از آن استخراج می‌شود. این عصاره به محض اینکه در مجاورت هوا قرار گیرد سفت شده و ماده صمغی قهوه‌ای رنگی را تشکیل می‌دهد.
در بازار تجارت بین‌المللی مرغوبترین نوع صبر آن است که از گونه‌های جزایر سوکوترا به دست می‌آید. بسیار تلخ به رنگ زعفرانی یا سرخ تیره، صاف، برّاق و ترد می‌باشد. در حین شکستن ریزریز می‌شود و بوی آن شبیه مرّ مکّی است. مقطع آن مانند بلور و گرد آن زرد طلایی است و در الکل کاملا حل می‌شود.
نوع دوم که آن هم از معروف‌ترین نوع دارویی صبر زرد است، صبر زرد کاپ‌Aloes du cap می‌باشد که به صورت قطعات بزرگ به رنگ قهوه‌ای تیره با تلؤلؤ مایل به سبز است. اگر شکسته شود مقطع آن شیشه‌ای و شفاف است. گرد آن زرد مایل به سبز طعم آن بسیار تلخ و تهوع‌آور و بوی آن شبیه بوی ترشیده است.
انواع دیگری صبر نیز در بازار عرضه می‌شود از آن جمله صبر اوگاندا و صبر
ص: 98
کوراسائو و صبر بارباد و صبر جعفرآباد (این نوع اخیر از صبر زرد حبشه در بازار بمبئی عرضه می‌شود).
به‌طور کلی قطعات صبر زرد با دو شکل در بازار عرضه می‌شود یک نوع شفاف و نوع دیگر کدر و جگری است نوع شفاف که به رنگ قرمز یاقوتی است، مرغوبتر از نوع کدر و جگری است.

ترکیبات شیمیایی

از نظر ترکیبات شیمیایی در گونه‌A .vera مواد زیر مشخص شده است:
آلوئین 168]، ایزوباربالوئین 169]، امودین 170]، صمغ و رزین. در عصاره برگهای گیاه موادی از مشتقات آنتراکینون 171] مانند امودین و کریزوفانیک اسید[172] مشخص شده است. در برگهای گوشتی آن اورونیک اسید، اکسیداز و کاتالاز[173] و انواع قندها یافت می‌شود. به علاوه در گیاه یک گلی کوزید متبلور به نام باربالوئین 174] و در آخر اسانس یافت می‌شود]G .I .M .P[ .
و در گونه‌A .abyssinica مواد به شرح زیر مشخص شده است:
در حدود 6/ 13 درصد آلوئین، 26/ 0 درصد آلوئه- امودین 175]. آلوئین ماده‌ای است تلخ، متبلور، مسهل و معمولا بسته به اینکه از گیاه صبر کدام یک از مناطق دنیا به دست آمده است با نام آن منطقه نامگذاری می‌شود. مثلا آلوئین مربوط به گیاه آلوئه بارباد را باربالوئین و آلوئین مربوط به گیاه صبر جزایر سوکوترا را سوکالوئین 176] و آلوئین مربوط به گیاه آلوئه ناتال را ناتالوئین 177] می‌نامند.
ص: 99
گیاه صبر دماغه امیدنیک

خواص- کاربرد

در کشورهای خاور دور بیشتر صبر زرد حاصل از گونه‌A .vera در بازار عرضه می‌شود. شیره گیاه به صورت تازه رقیق یا غلیظ شده آن به عنوان مسهل و ملیّن به کار می‌رود [روا]. آن را با قند برای معالجه آسم می‌خورند [هین . مقدار کم آن به عنوان تونیک و کمک به رفع سوءهاضمه خورده می‌شود [والنزوئلا و پاردو دوتاورا]. برای تسکین سرفه [کلوپن برگ و ورستیغ و معالجه صرع مفید است [لوئی . قاعده‌آور است [فوکود] و ترشح صفرا را زیاد می‌کند و برای معالجه روماتیسم و برخی اختلالات کبد مفید است [پروت و هریر و پاردو دوتاورا]. برای تصفیه خون آن را
ص: 100
می‌جوند [وان‌استی‌نیس- کروزمان . در فیلیپین آن را با شیر مخلوط کرده و برای معالجه اسهال خونی و درد کلیه می‌خورند [کوئی زمبینگ . در استعمال خارجی و مالش برای رفع طاسی سر و جلوگیری از ریزش مو مفید است. و مو را در شرایط خوبی نگه می‌دارد [کوئی زمبینگ . در استعمال خارجی برای التیام زخمها و جراحتها و کاهش ورم مفید است و همچنین در دوران پس از وضع حمل پشت زنان می‌اندازند و می‌مالند، برای رفع ناراحتی [برکیل . سوختگی و اکزما [کول و چن مفید است. مخلوط با شیره ریشه شیرین‌بیان برای رفع ناراحتی‌های پوست به صورت شست‌وشو [استوارت . و برای رفع خارش بینی ناشی از کرم نخی 178] مفید است [لوئی .
برای بعضی از بیماری‌های چشم نیز به کار می‌رود. [موزیگ و شرام . شاید مهمترین خاصیت آن معالجه آثار سوختگی حاصل از اشعه ایکس باشد [ویه هوور راوه و پارکس . صبر زرد در دوران عادت ماهیانه و حاملگی و در مواردی که بواسیر هست نباید مصرف شود [ریگانگ‌کو].
در مورد گیاه صبر زرد دماغه امیدنیک(A .perfoliata) چنین آمده است:
شیره گیاهی این گیاه در مقدار کم ملیّن و اگر به مقدار زیاد خورده شود مسهل و ممکن است موجب اسهال شود. طبق گزارش یکی از پزشکان روسی اگر برگهای تازه این‌گونه برای مدتی بیش از ده روز در جای تاریکی نگهداری شود، از آن می‌توان محلولی ساخت که پس از ضد عفونی نمودن کامل محلول آن را با تزریق زیر جلدی برای معالجه بیماری‌هایی نظیر زخمهای باز پوست، ناراحتی‌ها و دانه‌های التهابی در صورت، ناراحتی گلو به کار برد. این مایع در استعمال خارجی به عنوان خنک‌کننده و بندآورنده خون مصرف می‌شود. به علاوه به عنوان مایع شست‌وشو در موارد بواسیر، آبسه‌ها و جرب کاربرد دارد. چون تأثیر کاربرد این دارو به میزان زیادی مثبت می‌باشد، لذا در سطح وسیعی به صورت محلول دارویی تهیه می‌شود [هاو]. در تایوان شیره گیاه را به عنوان مسهل، ضد کرم شکم و خونساز و برای بند آوردن خونریزی، تسکین آبله و تشنج در بچه‌ها به کار می‌برند [کروست و پتلو].
از نظر شیمیایی اسانس صبر زرد منشاء بوی مخصوص آن است. رزین آنکه در حدود 12 درصد است قسمت ماده شیمیایی غیر مسهلی آن را تشکیل می‌دهد و مواد امودین، آلوئه امودین و آلوئین و مواد نظایر آن منشاء خاصیت مسهلی آن
ص: 101
گیاه صبر
A
- مقطع گل‌B - گل
می‌باشند.
صبر زرد از نظر طبیعت طبق رأی حکمای طب سنتی گرم و خشک است و از داروهای مسهل می‌باشد. اثر مسهلی آن در روده بزرگ از قدیم مورد تأیید و شناخت اطبای سنتی بوده است. یکی از پزشکان معروف آثار خوردن صبر زرد را به عنوان مسهل چنین شرح می‌دهد: این دارو را به مقدار کم یعنی از 5 تا 30 سانتی‌گرم در یک یا دو بار در عرض روز می‌خورند. ابتدا ایجاد قولنج ضعیفی می‌شود و بعد یک یا چند بار کار می‌کند و معمولا اثر دارو از نظر مسهلی خیلی بکندی ظاهر می‌شود یعنی از 6- 5 ساعت و اغلب پس از 24 ساعت بروز می‌کند. اولین آثار آن تعداد دفعات و سهولت تخلیه است و اگر کندی عمل هضم به واسطه اختلالات مزمن خاصی در معده
ص: 102
نظیر ورم مزمن باشد، صبر زرد موجب تحریک اعمال معده می‌گردد و پس از مدتی که در استعمال صبر زرد ادامه داده شود، علامت غلبه جریان خون به آلات و اعضای این قسمت از بدن بروز می‌کند. به این ترتیب که احساس حرارت و سنگینی در انتهای روده بزرگ می‌شود و آلات تناسلی را به هیجان آورده و احساس جنسی و میل به نزدیکی را افزایش می‌دهد و انسان احساس احتیاج به ادرار کردن می‌نماید. در زنان احساس درد و سنگینی در رحم و کلیه و قسمت انتهایی ران ظاهر می‌شود و به ترشحات رطوبت مهبلی افزوده می‌گردد و موجب ایجاد قولنجهای رحمی دردناک در هنگام عادت ماهیانه می‌شود و ترشح خون عادت ماهیانه افزایش می‌یابد. اگر به جای صبر زرد مستقیما ماده آلوئین مصرف شود اثر آن 5- 4 برابر بیشتر است و باید به همان نسبت کمتر خورده شود. زیرا آلوئین در حدود 14- 10 درصد صبر زرد را تشکیل می‌دهد.
صبر زرد به‌طور کلی بازکننده انسداد کبد است و در برطرف کردن یرقان مفید و یکی از داروهای تقویت معده می‌باشد. ضمنا برای تقویت نیروی چشم و سایر حواس نافع است و چون مسهل خوبی است برای شفای بیماری‌های منبعث از اختلال معده مانند مالیخولیا و اکثر بیماری‌های دماغی مؤثر است. خواب‌آور می‌باشد و برای التیام نواسیر غائره (زخم ناحیه مقعد) و همچنین زخمهای دیرالتیام‌پذیر بخصوص زخمهای آلات تناسلی زن و مرد نافع است. اگر صبر زرد با آب عسل خورده شود، در دفع بلغم و صفرا نیز نافع است. و اگر با غاریقون خورده شود برای درد مفاصل و تنگی نفس و رفع اخلاط سینه مفید است. اگر با آب سرد خورده شود برای قطع خونروی از سینه و یرقان مفید است. اسراف در خوردن صبر زرد و خوردن زاید بر حد مجاز آن موجب اسهال خونی می‌شود و اگر چنین عوارضی در اثر بی‌احتیاطی رخ دهد برای رفع آن باید از تربد و سقمونیا به نسبت نصف وزن صبر زرد خورده شود.
همچنین زنان سالخورده که رحم آنها از کار افتاده و زنان حامله و اشخاص مبتلا به سنگ کلیه و در موارد بیماری قطع ادرار نباید از صبر زرد استفاده شود و به‌هرحال مصرف صبر زرد باید زیر نظر و با توصیه پزشک باشد.
تهیه گرد صبر زرد: صبر زرد را به مقدار مورد نظر گرفته و در گرمخانه می‌خشکانند و آن را ساییده و بدون مواد خارجی از الک بسیار ریز ابریشمی شماره 100 می‌گذرانند. ذرات این گرد به سبب جذب رطوبت در تابستان به هم می‌چسبد و گلوله می‌شود. از این گرد برای تقویت معده از 5 سانتی‌گرم تا یک دسی‌گرم
ص: 103
(1/ 0- 05/ 0 گرم) و به عنوان مسهل و مدّر و انحراف جریان خون به عروق بواسیری و دفع کرم و انگل از 6- 1 دسی‌گرم خورده می‌شود.
حب صبر زرد مسهل: 1 گرم صبر زرد را با مقدار کافی عسل مخلوط کرده ده حب بسازند و برای تقویت معده 2- 1 حب قبل از غذا میل کنند. به عنوان مسهل و افزایش ترشح عادت ماهیانه 10- 2 حب بتدریج مصرف می‌شود.
حب صبر و صابون طبی: صبر زرد 1 گرم- صابون طبی 1 گرم. از این دو ده حب می‌سازند و از 6- 2 حب به عنوان مسهل مصرف می‌شود.
حب صبر و ریوند صابونی: صبر نرم کوبیده نیم گرم، ریوند چینی نیم گرم و صابون طبی نیم گرم. اینها را مخلوط و از آن ده حب می‌سازند و به عنوان مسهل از 8- 2 حب می‌خورند. از این حبها برای رفع یرقان و تحریک کبد هم استفاده می‌شود.
حب صبر و آنغوزه (حب مسهل ضد هیستری): صبر زرد نیم گرم، آنغوزه نیم گرم و صابون طبی نیم گرم. اینها را مخلوط و طبق معمول ده حب درست می‌کنند و از 6- 1 حب می‌خورند.
حب ملیّن: صبر مرغوب 1 گرم، عصاره بلّادون نرم کوبیده شده 1 گرم و برگ بلّادون یک گرم. مطابق معمول از آن ده حب درست می‌کنند و برای ایجاد لینت و رفع یبوست مزاج روزی یک حب صبح و یک حب شب تا چند روز می‌خورند.
توضیح: درباره تهیه صابون طبی یا صابون بادامی: سود محرق 33/ 1 درجه 10 واحد، روغن بادام شیرین 21 واحد. این دو جزء را مخلوط کرده و گاه‌گاه به هم می‌زنند تا به صورت خمیر نرمی درآید، بعد در قالب ریخته می‌گذارند تا کاملا جامد شود و پس از آن در حدود 2 ماه آن را در مجاورت هوا می‌گذارند یعنی آن‌قدر در معرض هوا باشد تا ماده کالومل 179] را احیا نکند.
صابون طبی مسهل و مدّر است و مقدار مصرف آن از 1- 2/ 0 گرم و در مورد تنقیه از 10- 2 گرم می‌باشد و اگر به صورت شیاف در مقعد استفاده شود، در رفع یبوست مؤثر است.
کالومل که کلرور مرکورو به فرمول‌ClHg می‌باشد به صورت گرد سفید است.
سابقا خصوصا در مورد بچه‌ها به عنوان مسهل تجویز می‌شد و در بزرگسالان نیز به عنوان داروی جیوه‌ای ضد سیفیلیس توصیه می‌شده است. مصرف آن مستلزم
ص: 104
پرهیزهای غذایی خاصی است که به‌هرحال باید در مواردی که لازم می‌شود زیر نظر پزشک باشد.

سایر بررسی‌ها و تحقیقات علمی که در مورد صبر در جهان به عمل آمده است.

اگر در هر آشپزخانه‌ای یک گلدان از گیاه صبر در محل مناسبی نگهداری شود، هر وقت که به سبب کار در آشپزخانه بریدگی و یا زخم در دست ایجاد شود، می‌توان فورا قطعه‌ای از برگ تازه گیاه را بریده و ژل 180] آن را با چلاندن و فشار برگ روی موضع بریدگی و زخم ریخت البته پس از اینکه محل زخم با آب و صابون خوب شسته و تمیز شده باشد. ژل صبر فورا خشک شده و مانند یک پانسمان خوب محل زخم را می‌پوشاند و به این ترتیب درعین‌حال که موجب التیام زخم می‌شود از ایجاد عفونت در زخم نیز جلوگیری می‌گردد.
قسمت دیگر صبر لاتکسی است یا شیره‌ای است که از سلولهای مخصوص در بخش داخلی پوست برگ استخراج می‌شود که همان صبر تجارتی است که پس از خشک شدن به صورت بلورهای تیره‌رنگی درمی‌آید و خاصیت مسهلی آن به قدری قوی و نیرومند است که عده‌ای از کارشناسان معاصر مصرف داخلی آن را تجویز نمی‌کنند.
صبر از روزگاران کهن و از آغاز تاریخ بشر برای درمان به کار می‌رفته است. در نوشته‌های کهن مصری آمده است که از 1500 سال قبل از میلاد صبر را برای مقابله با عفونتها و ناراحتی‌های پوستی و به عنوان مسهل تجویز می‌کرده‌اند که خاصیت مسهلی آن در حال حاضر هم در گیاه‌درمانی قرن بیستم مورد قبول و تأیید عده زیادی از کارشناسان می‌باشد. صبر یکی از چند گیاه غیر مخدّر است که انگیزه وقوع جنگ شده است. زمانی که اسکندر کبیر در 332 قبل از میلاد مصر را فتح کرد به او گزارش داده شد که گیاهی با خاصیت اعجاب‌انگیزی برای التیام زخم در جزیره‌ای در نزدیکی سومالیا وجود دارد، اسکندر که برای التیام زخمهای سربازانش شدیدا به چنین گیاهی احتیاج داشت دستور داد به آن جزیره حمله و جزیره فتح شود و گیاه را به دست آورند و طوری عمل شود که وجود و اثر این گیاه از دشمنان مخفی بماند. این گیاه
ص: 105
همان صبر معروف از آب درآمد.
دیوسکوریدس پزشک معروف یونانی صبر را در استعمال خارج برای التیام زخم، بواسیر و ریزش مو تجویز می‌کرد و طبیعی‌دان رومی‌Pliny صبر را در مصرف داخلی به عنوان مسهل توصیه می‌نمود. اعراب پس از فتح اسپانیا در قرن ششم این گیاه را از اسپانیا به آسیا بردند و از این راه به هند وارد شد و در مکتب آیورودا مورد استقبال حکمای آن مکتب قرار گرفت که برای بیماری‌های پوست و انگلهای روده‌ای و ناراحتی‌های عادت ماهیانه تجویز می‌کردند. کارشناسان چینی هم در همین زمینه‌ها توصیه می‌نمودند پزشکان پیشرو قرن نوزدهم‌Aloe gel را برای معالجه زخم، سوختگی و بواسیر به کار می‌بردند که در حال حاضر نیز ادامه دارد. و کارشناسان گیاه‌درمان معاصر امریکا صبر را در همان مواردی که دیوسکوریدس در دو هزار سال قبل استفاده می‌کرد، به کار می‌بردند و برای سوختگی‌ها و زخمها در استعمال خارج توصیه می‌کنند.
اولین‌بار در سال 1935 در یک مجله پزشکی امریکایی گزارشی منتشر و طی آن اعلام شد بانویی که در اثر اشعه ایکس سوختگی در بدنش ایجاد شده با به کار بردن ژلاتین برگ صبر که از گیاه تازه چیده شده و ژلاتین آن با فشار گرفته شده بود، درمان شده است. از آن زمان به بعد چند پژوهش علمی دیگر نیز توانایی التیام‌بخشی گیاه صبر را برای سوختگی‌های درجه 1 و 2 و برخی از زخمها تأیید نموده است و پژوهشهای علمی متعدد دیگری نیز نشان می‌دهد که صبر برای رفع خارش پوست که در اثر تماس با گیاه و میوه گیاه‌Poison ivy [181] ایجاد شده باشد، مفید است.
ژل برگ صبر نه فقط برای التیام زخم مفید است بلکه برای پیش‌گیری از عفونت زخمهای پوستی نیز مؤثر می‌باشد. پژوهشهای متعددی نشان می‌دهد که صبر بر ضد باکتری‌های مختلفی که ممکن است زخم را عفونی کنند مؤثر است.
کلئوپاترا ملکه زیبای مصر پوست بدن خود را برای اینکه شفاف و لطیف شود با ژل برگ صبر ماساژ می‌داد در حال حاضر هم از ژل برگ صبر در ساختن کرمهای لطیف‌کننده پوست در صنعت داروسازی استفاده می‌شود ولی اگر واقعا کسی درصدد باشد پوست لطیف داشته باشد، بهتر است همان کاری را بکند که ملکه زیبای مصر کرد
ص: 106
یعنی ژل برگهای تازه صبر را برای ماساژ پوست به کار ببرد زیرا مصرف ژل کهنه که مدتها در انبارهای کارخانجات داروسازی مانده و در شامپوهای تجارتی و کرمهای پوست به کار می‌رود به هیچ وجه خواص ژل برگهای تازه چیده شده از گیاه را ندارد.
البته اگر به مصرف شامپوها و کرمها و لوسیرنهای معطر شده و خوش‌بوی تجارتی پایبند هستید اشکالی ندارد ولی به‌هرحال انتظار نداشته باشید که مصرف آنها پوستی لطیف چون پوست کلئوپاترا برای شما بسازد.
تحقیقات دانشمندان نشان می‌دهد که صبر ممکن است قارچهای عامل عفونت آلت تناسلی زن را نیز[182] بکشد. این خاصیت موجب شده است که عده‌ای از کارشناسان گیاه‌درمان معاصر آن را برای این نوع عفونتها و خارشها توصیه کنند. ولی البته باید توجه شود که پژوهشهای آزمایشگاهی همیشه قابل تسرّی در کلیه موارد نیست و چون صبر این نوع قارچها را در آزمایشگاه می‌کشد نمی‌توان نتیجه قطعی گرفت که در بدن انسان نیز همان اثر را دارد.
در پژوهشهای آزمایشگاهی دیگری نشان داده شده است که یکی از مواد شیمیایی گیاه صبر به نام‌Aloe emodin بر ضد لوکمیا[183] مؤثر است ولی دانشمندان مؤسسه ملی سرطان امریکا معتقدند که مقدار مصرف شده در پژوهشهای آزمایشگاهی خیلی سمی است و نمی‌توان آن را برای انسان مبتلا به لوکمیا مصرف کرد.
یک پژوهش اروپایی نشان می‌دهد که ژل صبر قند خون را در جانوران آزمایشگاهی کاهش می‌دهد. البته معمولا ژل صبر در استعمال داخلی مصرف نمی‌شود. ولی اگر تحقیقات دیگری این اثر را تأیید کنند، روزی خواهد رسید که مصرف داخلی ژل صبر برای کاهش قند در بیماران دیابتیک توصیه شود.

مقدار و نحوه مصرف

برای التیام زخمها و سوختگی‌های از آب، آتش و آفتاب و برای جلوگیری از عفونت در این موارد یک عدد برگ پایین گیاه یعنی برگ بزرگ پیر گیاه را انتخاب کرده و در حدود 10 سانتی‌متر از آن را قطع کرده و قسمت قطع شده برگ را در
ص: 107
امتداد طولی بریده و قسمت ژل آن را روی موضع بمالید و صبر کنید خشک شود.
البته این کار را پس از اینکه موضع را با آب و صابون خوب شسته و تمیز کردید، انجام دهید. خود برگ هم محل قطع شده خود را فورا می‌بندد و خشک می‌شود و بقیه برگ برای مصرف آینده سالم می‌ماند. برای لطیف کردن پوست ژل برگ صبر را روی پوست بدن که تازه شسته و تمیز شده باشد بیندازید و اگر احتمالا پوست تحریک شود از ادامه مصرف ژل خودداری شود.

احتیاطهایی در مصرف صبر

ژل صبر معمولا برای مصارف خارجی و در مورد اشخاصی که حساسیت ندارند، بی‌ضرر است ولی به‌هرحال مصرف آن در هر صورت باید زیر نظر پزشک باشد.
از نظر مسهل، لاتکس صبر دارای مواد شیمیایی است به نام‌anthraquinones که مسهل بسیار نیرومندی است. البته سایر گیاهان مسهل نظیر سنا، ریوند، سیاه‌توسه و کاسکا را نیز هم دارای انتراکینون هستند ولی اثر انتراکینون صبر خیلی بیشتر از همه آنهاست و معمولا مصرف داخلی آن بندرت توصیه می‌شود زیرا ممکن است موجب اسپاسم روده‌ای و اسهال و عوارض دیگر شود. ولی عده‌ای از کارشناسان گیاه‌درمانی مصرف آن را در حد مجاز به عنوان مسهل توصیه می‌کنند. به‌هرحال اگر مصرف می‌کنید هیچ وقت نباید از مقدار مجاز توصیه شده بیشتر مصرف شود. و اگر در حین مصرف عوارض روده‌ای ایجاد شد، مصرف آن کاهش داده شود و یا بکلی قطع شود و در هر مورد مصرف آن باید زیر نظر پزشک باشد.
لاتکس صبر نباید در مورد زنان باردار مصرف شود، زیرا ممکن است موجب تحریک و انقباض رحم و درنتیجه سقط جنین شود. مادران شیرده نباید مصرف کنند زیرا از طریق شیر وارد بدن طفل شده و موجب ایجاد اسهال می‌شود. خاصیت مسهلی شدید صبر ممکن است موجب تشدید زخمهای روده و معده، بواسیر،diverticulosio ،diverticulitis و کلیت و در آخر انواع ناراحتی‌های معدی از اقسام بالا شود و اشخاص مبتلا به نوعی ناراحتی معده روده‌ای نباید مصرف نمایند. با اینکه مصرف خارجی ژل صبر برای التیام زخمها در اغلب موارد مفید است ولی در یک مورد دیده شده مردی که چندین سال مرتبا از آن استفاده می‌کرده دچار نوعی اکزما شده است. و به این دلیل مصرف بسیار درازمدت ژل صبر توصیه نمی‌شود.
ص: 108

به‌لیمو

اشاره

به فارسی «به‌لیمو» و در کتب طب سنتی عربی آن «لویسه» و «لویزه» ذکر می‌شود.
به فرانسوی‌Verveine odorante وCitronelle و به انگلیسی‌Lemon verbena ،Sweet scented verbena ،Herba louisa ،Real vervain ،Lemon scented verbena وLemon verbena Lippia گفته می‌شود. گیاهی است از خانواده شاه‌پسندVerbenaceae نام علمی آن‌Lippia citriodora H .B .K . و مترادفهای آن‌Aloysia triphylla (L'Herit .) Britton . وAloysia citriodora ort .et Palan وVerbena triphylla L'Herit . می‌باشد. این گیاه به افتخارAugustin Lippi طبیعی‌دان ایتالیایی در قرن هفدهم که به امریکای جنوبی مسافرت کرده و این گیاه را با خود به اروپا برده است، نام‌گذاری شده است.

مشخصات

به‌لیمو درختچه‌ای است همیشه سبز بلندی آن تا 2 متر، برگهای آن ساده، کامل، سبز، بیضی دراز، نوک‌تیز و هرچند برگ از یک نقطه خارج می‌شود و اگر مالش داده شود بوی عطر لیمو از آن متصاعد می‌شود. گلهای آن خیلی کوچک خوشه‌ای به رنگ قفایی یا ارغوانی مایل به سفید و رنگ داخل جام آبی مایل به بنفش است.
تکثیر این گیاه از طریق قلمه زدن یا پاجوشهای ریشه‌دار و یا خوابانیدن شاخه آن
ص: 109
انجام می‌شود. قلمه آن در تابستان گرفته می‌شود و در نهالستان کاشته می‌شود.
معمول‌ترین روش ازدیاد آن کاشت پاجوشهای ریشه‌دار آن است. قلمه‌ها معمولا در پاییز ریشه‌دار می‌شوند و آماده انتقال به زمین اصلی هستند و روی خطوطی با فاصله یک متر و فاصله بین قلمه‌ها 60 سانتی‌متر کاشته می‌شود. برداشت برگ 3- 2 بار در ماههای خرداد تا مرداد تا اوایل پاییز انجام می‌شود. این درختچه سرمای چند درجه زیر صفر را تحمل نمی‌کند. درختچه به‌لیمو بومی امریکای جنوبی، شیلی، پرو و آرژانتین است ولی در حال حاضر در سایر مناطق دنیا پرورش داده می‌شود و از برگهای آن اسانس به‌لیمو می‌گیرند که در صنعت عطرسازی کاربرد دارد. در ایران نیز این درختچه پرورش داده می‌شود. در شمال ایران در هوای آزاد خوب رشد می‌کند ولی در مناطق سردسیر ایران باید در گلخانه نگهداری شود.

ترکیبات شیمیایی

از نظر ترکیبات شیمیایی در این گیاه وجود یک ماده تلخ و اسانس روغنی فرّار به نام اسانس وربنا[184] مشخص شده است. این اسانس که از برگهای درختچه به‌لیمو و سرشاخه‌های آن گرفته می‌شود در حدود 7/ 0- 1/ 0 درصد است. محلول 2- 1 درصد این اسانس حشره‌کش مؤثری است S .G .I .M .P[ .

خواص- کاربرد

از برگهای درختچه به‌لیمو برای معطّر کردن آشامیدنی‌ها و سالاد میوه و ژله‌ها استفاده می‌شود. جوشانده برگها و گلهای به‌لیمو را به عنوان تب‌بر، آرام‌بخش، ضد نفخ و ضد اسپاسم و آرام‌کننده اعصاب می‌خورند. [اشتاین متز]. به‌طور کلی برگها و سرشاخه‌های گلدار و ساقه‌های جوان و گلهای گیاه در طب سنتی مستعمل است. از دم‌کرده 5 گرم برگ خشک در دو فنجان آب جوش مانند چای برای تقویت معده، رفع درد شکم، دل‌پیچه، کاهش نفخ، رفع تپش قلب، تسکین میگرن، سرگیجه، رفع صداهای گوش، رفع خستگی بدن و آرامش اعصاب می‌خورند. ضماد له کرده برگهای آن برای التیام زخم مفید است.
ص: 110
از این خانواده و از جنس‌Lippia گیاه دارویی مفید دیگری نیز به نام‌Lippia Nodiflora در ایران می‌روید که نظر به اهمیت آن در بخش مستقلی تحت نام گیاه اسلیخ در این کتاب شرح آن آمده است. در صورت لزوم به آن گیاه مراجعه فرمایید.
ص: 111

پنیرک

اشاره

به فارسی به‌طور کلی انواع آن را «پنیرک» و در شیراز «خطمی کوچک» و «نان کلاغ» و در گیلان «پین دیره» و در کتب طب سنتی انواع آن را با نامهای «خبّازی»، «خیرو» و «ملوخیا» ذکر می‌کنند. به هندی نیز برخی گونه‌های آن را پنیرک و برخی گونه‌ها را «خبازی» و «خباجی» می‌نامند. به فرانسوی به‌طور کلی انواع آن راFramageon وMauve و به انگلیسی‌Mallow گویند. این گیاه دارای دو نوع دارویی عمده است که در ایران نیز می‌رویند نوع کبیر و نوع صغیر.

1. پنیرک کبیر

اشاره

این‌گونه را به فارسی «پنیرک» گویند و در کتب طب سنتی آن را با نام «خطمی» ذکر می‌کنند به فرانسوی به‌طور کلی‌Framageon وFausse guimauve و نوع کبیر راGrande mauve وMauve sauvage و به انگلیسی‌High Mallow وCommon mallow گفته می‌شود. گیاهی است از خانواده‌Malvaceae نام علمی آن‌Malva sylvestris L . می‌باشد. این نوع کبیر را به هندی «گل خیر» و به اردو «خباجی» و در برخی از مناطق هند «خطمی» می‌نامند.

مشخصات

پنیرک گیاهی است علفی پایا یا دوساله بلندی آن 80- 40 سانتی‌متر. برگها
ص: 112
متناوب با دمبرگ بلند و با بریدگی عمیق که برگ را به 7- 5 قسمت تقسیم می‌کند.
گلهای آن درشت و در ماههای اردیبهشت تا تیرماه به رنگ قرمز مایل به بنفش ظاهر می‌شود. ریشه آن عمودی کمی ضخیم گوشت‌دار سفیدرنگ و ساقه آن پوشیده از کرک است. تخمدان آزاد مدوّر دارای خانه‌های متعدد و میوه آن کپسول گرد و مدوّر است که در خانه‌های متعدد و مشخص آن در هر خانه یک دانه قرار دارد. این گیاه در ایران می‌روید. واریته‌ای از این گیاه به نام
Malva sylvestris var mauritiana( L. )Boiss.
که مترادف آن‌M .mauritiana L . نیز گفته شده است، در ایران می‌روید و در نواحی البرز، کرج، کن، بیلغان و در آذربایجان نزدیک تبریز و در خوی در قراچال و در کوههای گرد، در اراک، در خراسان در کوپه‌داغ، قوچان و بین تربت حیدریه و اسدآباد مشهد و در جنوب در شیراز، در کرمان و بلوچستان دیده شده است.

2. پنیرک صغیر

اشاره

به فارسی «پنیرک»، در شیراز «خطمی کوچک» و در کتب طب سنتی «خبّازی» و «خیرو» گفته می‌شود. به هندی نیز خبازی می‌نامند. به فرانسوی‌La mauve Feuilles rondes وPetite mauve و به انگلیسی‌Mallow نامند. گیاهی است از خانواده‌Malvaceae نام علمی آن‌Malva rotundifolia L . می‌باشد.

مشخصات

پنیرک صغیر از نظر ارتفاع، برگ و گل در تمام قسمتها کوچکتر از پنیرک کبیر است. بلندی آن در حدود یک وجب و حد اکثر تا 5/ 0 متر است. برگهای آن گرد گلهای آن سفید یا رگه‌های قرمز یا قرمز شرابی است. این گیاه نیز در اغلب مناطق ایران می‌روید از جمله در دامنه‌های البرز، اطراف تهران، هفت حوض، و در مناطق شمال ایران، اطراف گیلان، آستارا و در آذربایجان و دلیجان و نزدیک تبریز و در خوی و در مناطق مرکزی ایران در اصفهان، در سمنان، اراک و در خراسان در قوچان، کوپه‌داغ و در جنوب جزیره قشم و بندرعباس و کرمان و بلوچستان به‌طور خودرو دیده می‌شود.
تکثیر پنیرکها از طریق کاشت بذر آن صورت می‌گیرد و بذر را در اوایل بهار می‌کارند و ممکن است در پاییز در خزانه کاشته و در بهار به مزرعه منتقل نمود.
ص: 113
گلهای پنیرک را برای مصارف دارویی باید در دوران شکوفه و قبل از باز شدن کامل یعنی در اواخر بهار و اوایل تابستان برداشت کرد و در سایه خشک نمود و ریشه پنیرک در پاییز از خاک بیرون آورده شود و تمیز و خشک گردد و برگهای پنیرک در ماههای خرداد و تیر برداشت شده و در سایه خشک می‌شود. چون پنیرک در حد وسیعی به‌طور خودرو می‌روید پرورش آن چندان معمول نیست.

ترکیبات شیمیایی

از نظر ترکیبات شیمیایی در برگهای پنیرک کبیر تانن یافت می‌شود و به علاوه در برگها در حدود 018/ 0 درصد یک ماده فعّال وجود دارد که محرّک عضلات صاف رحم و روده‌ها می‌باشد.]G .I .M .P[ . طبق گزارش دیگری در گل پنیرک مقدار کمی ماده رنگی به نام مالوین 185] یافت می‌شود که در اثر هیدرولیز به گلوکوز و مالوی‌نین 186] تجزیه می‌شود. در تمام اندام گیاه مقدار قابل ملاحظه‌ای در حدود 20- 15 درصد لعاب وجود دارد و مطالعات دیگری نشان می‌دهد که لعاب گلهای پنیرک شامل مواد ال- آرابینوز[187]، ال- رامنوز[188]، دی- گالاکتورونیک اسید و ...
می‌باشد [اختر دزی‌یف کولف . در برگهای پنیرک نیز مقدار زیادی لعاب وجود دارد که در آن ویتامینهای‌B 2 ,B 1 ,A وC مشخص شده است و لعاب آن اثر نرم‌کننده مدفوع را در روده‌های بزرگ دارد.

خواص- کاربرد

در هند از گیاه پنیرک به عنوان داروی لعابدار نرم‌کننده و خنک‌کننده و تب‌بر استفاده می‌شود و در موارد ناراحتی‌های غشاهای مخاطی مجاری ریه و مجاری مثانه و ادرار تجویز می‌شود. به شکل ضماد نیز در استعمال خارجی برای رفع التهابهای پوست کاربرد دارد. در مناطق مختلف خاور دور از برگها و گلهای پنیرک که دارای لعاب فراوان است برای نرم کردن سینه و به صورت غرغره برای شست‌وشوی دهان مصرف می‌کنند [اپهوف . دارویی برای معالجه برونشیت و ورم حلق و گلو
ص: 114
می‌باشد [هاو]. به علاوه مدّر است و برای معده و طحال نافع می‌باشد [ایشی دویا]. 30 گرم برگ خشک پنیرک در یک لیتر آب می‌جوشانند و به عنوان نرم‌کننده و مسکّن می‌خورند.
حکمای طب سنتی در اغلب مدارک و اسناد، پنیرک و خطمی را فروعی از یک نبات می‌دانند مثلا در بعضی اسناد آمده است که خبّازی دو نوع دارد؛ نوع کبیر و نوع صغیر. نوع کبیر آن را خطمی می‌نامند و نوع صغیر را پنیرک یا خبّازی گویند. و برای پنیرک نیز دو قسمت قایل‌اند پنیرک کبیر و پنیرک صغیر که هر دو گونه فوقا شرح داده شده است.
از نظر طبیعت پنیرک طبق رأی حکمای طب سنتی کمی سرد و تر است و عده‌ای آن را معتدل می‌دانند و در مورد خواص آن معتقدند که پنیرک اعتدال‌دهنده و ملیّن است. اخلاط غلیظه را رقیق و اخلاط خیلی رقیق را معتدل می‌نماید. انسداد مجاری کبد را باز می‌کند و موجب ازدیاد ترشح ادرار و شیر می‌شود. ضماد ساییده برگ آن برای شکستگی اعضا و تحلیل ورمهای گرم و گزیدن زنبور مفید است. اگر با روغن زیتون مخلوط و تهیه شود برای سوختگی آتش و باد سرخ و گزیدن عقرب نافع است.
خوردن دم‌کرده شاخه و برگ آن با شکر برای سرفه و رفع خشونت صدا که ناشی از حرارت و خشکی باشد و همچنین برای یرقان، زخم معده، شکم‌روش و سوزش مجرای ادرار مفید است. ضمادی که از ریشه و برگ آن تهیه شود برای درد پشت مفید است. نشستن در آب دم‌کرده برگ آن برای نرم کردن ورمهای مقعد و استحکام عضلات رحم نافع است.
تخم پنیرک سرد و تر است و دارای لعاب زیادی است و برای سرفه‌های گرم و خشک، گرفتگی آواز، تقویت روده‌ها، لینت شکم، زخم کلیه و مثانه و رفع سوزش داروهای گرم و ضماد تخم و برگ آن برای گزیدن زنبور مفید است. تنقیه آن برای رفع سوزش روده‌ها، رحم و مقعد و ضماد تخم آن با جو پوست گرفته برای ورمهای گرم و دردناک سفت نافع است. تخم آن برای معده‌های ضعیف مضرّ است برای رفع عوارض تخم آن باید از ربّ میوه یا کمپوت میوه استفاده کرد. مقدار خوراک از تخم آن تا 20 گرم است. خوردن دم‌کرده گل پنیرک برای زخم کلیه و مثانه نافع است و اگر از سرشاخه‌های گلدار آن استفاده شود برای درد روده و مثانه مفید است.
دم‌کرده گل پنیرک: 10 گرم گل پنیرک را در 1 لیتر آب جوش دم کرده و صاف نمایند و به عنوان نرم‌کننده سینه و سایر خواص آن بتدریج فنجان فنجان
ص: 115
بیاشامند.
گونه‌های زینتی پنیرک نیز وجود دارد که از نظر زیبایی کاشته می‌شود نظیرLa mauve musquee که نام علمی آن‌Malva muschata می‌باشد. گیاهی است پایا و چندساله به بلندی 60- 20 سانتی‌متر. گلهای آن صورتی یا سفید و زیبا که در تابستان ظاهر می‌شود و برگهای معطّری دارد که بوی مشک می‌دهد. از نظر دارویی مورد توجه نمی‌باشد.
ص: 116

اسلیخ

اشاره

در کتب طب سنتی با نام «اسلیخ» و «اسلیج» و به عربی آن «بلیحاء» و «لیبیه» که معرب‌Lippia است نامبرده می‌شود. به فرانسوی‌Fraise de mer و به انگلیسی‌Fog fruit گفته می‌شود. گیاهی است از خانواده شاه‌پسند وVerbenaceae نام علمی آن‌Lippia nodiflora (L .) Michx . یاLippia nodiflora (L .) Rich . و مترادفهای آن‌Phylla nodiflora (L .) Greene وZappania nodiflora Lam . وVerbena nodiflora L . می‌باشد.
توضیح: به گیاه‌Reseda نیز بلیحا گفته می‌شود که گیاه متفاوتی است و در این کتاب شرح آن زیر نام اسپرک آمده است به شنگ نیز «اسلیخ» می‌گویند.

مشخصات

گیاهی است چندساله و علفی، ساقه‌های آن خزنده و مقطع آن 4 گوش است.
ساقه‌های هوایی گیاه در محل بندها ریشک می‌زند که با تماس با خاک در خاک مستقر شده و پایه جدیدی تولید می‌نماید. گیاه پوشیده از تار و کرک سفیدرنگ خاکستری است به‌طوری که گیاه خاکستری رنگ به نظر می‌آید. برگهای آن متقابل در ابعاد 5/ 1- 1* 3- 2 سانتی‌متر است. گلهای آن کوچک قرمز، میوه آن خیلی ریز تخم‌مرغی به‌طول 2- 1 میلی‌متر است.
این گیاه در مناطق مختلف آسیا در سرتاسر هند، در مناطقی از چین و در افریقا و
ص: 117
در ایران انتشار دارد. در ایران در شمال و در گیلان و در سواحل ماسه‌ای غازیان، در آستارا و در جاهای مرطوب اطراف لاهیجان و در گرگان، در مازندران، درّه چالوس و بابلسر و در خوزستان در هفت‌تپه و اطراف رودخانه کارون، شوش، اهواز، مناطق شرق بهبهان، در بلوچستان، مکران، در هودیان و تنگ‌سرخ دیده می‌شود.

ترکیبات شیمیایی

از نظر ترکیبات شیمیایی در گیاه دو گلوکوزید رنگی به نامهای نودی‌فلورین‌A [189] و نودی‌فلورین‌B [190] که تولید آگلیکون 191] و گلوکوز می‌نماید، یافت می‌شود. به علاوه قندهای آزاد از جمله لاکتوز[192]، مالتوز[193]، گلوکوز[194]، فروکتوز[195] و کسیلوز در گیاه وجود دارد [جوشی بهاکونی . در گزارش دیگری آمده است که در برگهای گیاه 8 درصد تانن، 9 درصد مواد چرب، روتین، یک استرمومی 196] و بتاسیتوسترول 197] یافت می‌شود]S .G .I .M .P[ . یک ماده تلخ نیز از گیاه جدا شده است G .I .M .P[ .

خواص- کاربرد

از گیاه‌L .nodiflora در چین و سایر نواحی خاور دور به‌طور گسترده‌ای به عنوان دارو استفاده می‌شود. در چین از این گیاه برای دفع کرم قلاب‌دار[198] استفاده می‌شود [پئی .
عصاره گیاه برای رفع سوءهاضمه کودکان تجویز می‌شود [تاناکا اوداشیما]. در تایوان از گیاه برای معالجه سوزاک و به عنوان قاعده‌آور استفاده می‌شود [لیو]. در هندوچین گیاه را برای معالجه برونشیت و سایر انواع بیماری‌های تنفسی به کار می‌برند. [پتلو و پوالن . در فیلیپین از برگهای آن به جای چای به صورت چای سفید دم
ص: 118
کرده و می‌خورند [پاردو دوتاورا]. این دم‌کرده بادشکن و مدّر است [گررو و کوئی زمبینگ . طبق بررسی‌هایی که در هند به عمل آمده عصاره الکلی گیاه خاصیت میکرب‌کشی دارد و بر ضد باسیل اشریچیا کولی 199] مؤثر است. این باسیل معمولا به باسیل قولون (کولون) معروف است و در مجاری عبور غذا مانند روده‌ها وجود دارد.
ما دام که در روده‌ها می‌باشند بیماری‌زا نیستند ولی در خارج از بدن و در شرایط خاصی ممکن است عفونت‌زا شوند. یکی از طرق بررسی آلودگی شیر مطالعه وجود این نوع باسیل در شیر است زیرا در صورت وجود این باسیل در شیر نشانه آلودگی شیر به فضولات دام است. در هند از گیاه به عنوان تب‌بر و مدّر استفاده می‌شود و له‌شده گیاه به صورت ضماد برای رسانیدن جوش و کورک مصرف می‌شود. دم‌کرده برگها و شاخه‌های جوان گیاه برای رفع سوءهاضمه به کودکان داده می‌شود و همچنین برای زنان پس از وضع حمل تجویز می‌شود. از گیاه در موارد احتباس بول یا بند آمدن ادرار[200] و تسکین درد در مفصل زانو استفاده می‌شود.
ص: 119

گزها

اشاره

گزها ماده شیرینی هستند که در اثر نیش حشرات خاصّی و یا در اثر شکافی که به برگها وارد می‌شود از گیاه به خارج تراوش می‌شوند و دارای انواع مختلفی هستند که از سه گروه منّها می‌باشند (تعریف منّ در بخشی زیر نام «منّها» در این کتاب آمده است). معروف‌ترین آنها سه نوع است به نامهای گز علفی و گزانگبین و گز خوانسار که به سبب شباهت آنها از نظر خواص در بازار دارویی اغلب به جای دیگری نامبرده می‌شود.

1. گز علفی

ماده شیرینی است مرکب از قندهای مختلف که به فارسی «گز علفی» و «گزگزو» گفته می‌شود. گز علفی در اثر نیش زدن حشره‌ای به برگ و به ساقه‌های جوان درختی از بلوطها به دست می‌آید. این درخت به فارسی «بلوط» و «درخت گز علفی» گفته می‌شود. به فرانسوی‌Chene manne وChene و به انگلیسی‌Oak tree وManna oak tree نامیده می‌شود. دو گونه از این درخت در ایران می‌روید این درختان از خانواده بلوطFagaceae و نام علمی آنها یکی‌Quercus mannifera Lindl . و دیگری‌Quercus vallonea Kotschy . می‌باشد. این بلوطها در جنگلهای نواحی سردشت و کردستان مخلوط با انواع دیگر بلوط نظیرQ .persica J .Sp . و همچنین در جنگلهای بلوط لرستان و کهکیلویه می‌رویند.
ص: 120
پس از وارد شدن نیش حشره شیره درخت که همان گز علفی است به صورت مایع از برگ یا ساقه خارج می‌شود و در مجاورت هوا سفت و منعقد می‌گردد. این کار معمولا در تابستان در ماههای گرم انجام می‌گیرد و سحرگاه روز بعد روستاییان با تکان دادن شاخه‌های درخت و چیدن برگها، گز علفی را از آنها جدا می‌نمایند. به همین علت این گز اغلب با برگ و سرشاخه خرد شده مخلوط است و به رنگ سبز علفی در بازار عرضه می‌شود. گز علفی هر چقدر کمتر با خرده برگ و ساقه مخلوط باشد، مرغوبتر است و رنگ آن سفید، صاف، شفاف و دارای طعم شیرین است.

2. گز انگبین

به فارسی این نوع گز را «گزانگبین» و «خشک انگبین» می‌گویند. از انواع‌manne است. گزانگبین در اثر نیش حشره‌ای به نام‌Coccus manniparus به برگ و شاخه‌های جوان درختی از درختان گز به نام علمی‌Tamarix gallica L . به دست می‌آید. شرح این درخت و خواص دارویی آن در سایر جلدهای این مجموعه تحت نام «درخت گزانگبین» آمده است.
گزانگبین بسیار شیرین است و در ترکیب آن در حدود 55 درصد ساکاروز و مقدار قابل ملاحظه‌ای نیز از سایر قندها نظیر لوولوز (حدود 20 درصد) و دکستروز (حدود 20 درصد) وجود دارد. رنگ آن سفید مایل به زرد است وجود حشره برای ترشح گزانگبین از درخت یاد شده فوق‌العاده ضروری است به طوری که از این درخت که در منطقه اصفهان، چهارمحال و خوانسار می‌روید چون در این مناطق حشره مزبور فراوان است گزانگبین به مقدار زیادی از درخت ترشح می‌شود ولی بررسی‌ها نشان می‌دهد که در سایر مناطق کشور نیز که از این نوع درخت می‌روید ولی حشره مزبور وجود ندارد، گزانگبین به دست نمی‌آید.
در مورد اینکه این‌گونه گزها که نیش حشره در تولید آن دخالت دارد آیا در اثر نیش حشره از گیاه ترشح می‌شود و یا فضول حشره است که پس از نیش زدن و خوردن شیره گیاهی به صورت گز دفع می‌شود نظرات مختلفی هست که به سبب احتراز از انحراف از مطلب اصلی کتاب از طرح و بحث آن در اینجا خودداری می‌شود.
ص: 121
شاخه‌ای از درخت گز علفی

3. گز خوانسار

به فارسی «گز خوانسار» گفته می‌شود. ماده شیرینی است شبیه گزانگبین که از نوعی گیاه به نام‌Astragalus adscendens Boiss .Hausskn . گرفته می‌شود. این گیاه که نوعی گون است از خانواده لگومینوز و از آن کتیرا نیز گرفته می‌شود، در مناطق کوهستانی چهارمحال و فریدن و اطراف خوانسار می‌روید.
گز خوانسار از ترشحات حشره‌ای تولید می‌شود که از راسته جوربالان و از خانواده‌Psyllidae و نام علمی آن‌Cyamophilla Dicro Loginova می‌باشند. این حشره کوچک به طول تا 3 میلی‌متر و به رنگ قهوه‌ای خاکستری و معمولا در اقلیم خوانسار در ماههای شهریور و مهر هر سال روی شاخه‌های جوان گون 10- 5 ساله متمرکز شده و ترشحات شیرین خود را که همان گز خوانسار است و در مقابل هوا
ص: 122
سفت می‌شود خارج می‌سازد. زارعین محلی این بوته‌ها را که به نام لاس می‌شناسند پیدا کرده و گز خوانسار آن را جمع‌آوری می‌کنند. گز خوانسار ماده‌ای است خنثی که‌PH آن در نمونه‌های مختلف بین 3/ 7- 6 تغییر می‌کند و در آن در حدود 70 درصد ساکاروز، 28 درصد گلوکوز، مقداری ویتامین‌C و سایر مواد وجود دارد.

خواص- کاربرد

گزها از نظر طبیعت طبق رأی حکمای طب سنتی گرم و خشک می‌باشند. خوردن آنها در عین حال که مسهل است نیرودهنده نیز می‌باشد و برای تقویت اعضای تنفس و جهاز گوارش بسیار نافع است. نرم‌کننده سینه و صاف‌کننده صدا می‌باشند و برای تنگی نفس و سرفه‌های گرم و سرد و در عین حال برای گرم‌مزاجان و سردمزاجان نافع است.
مقدار خوراک آنها 80- 25 گرم است.
ص: 123

منّ

این لغت که به انگلیسی‌Manna و به فرانسوی‌Manne گفته می‌شود ریشه سامی دارد و به زبان هبرو من(man) و به عربی منّ(mann) گفته می‌شود. این نام به طور کلی به مواد فرآورده‌های شیرینی گفته می‌شود که از برگ و پوست و شاخه‌ها و حتی در برخی موارد از خارهای تعدادی از گیاهان در شرایط خاصی بیرون می‌آید.
ظاهر شدن این مواد یا از طریق نیش حشرات به قسمتهایی از گیاه حاصل می‌شود نظیر گزانگبین، گز علفی، گز خوانسار و نظایر آن و یا به‌طور طبیعی به صورت قطرات شبنم روی گیاه جمع می‌شود مانند ترنجبین که روی گیاه خارشتر جمع می‌شود و یا از طریق وارد کردن شکافی در ساقه و تنه گیاهان به دست می‌آید.
انواع معروف منّها اغلب دارای خواص دارویی هستند و در طب سنتی به کار گرفته می‌شوند مانند ترنجبین، گزانگبین، گز خوانسار، شیرخشت، بیدخشت، گز علفی، شکر تیغال و ... و همچنین منّهایی که از برخی از گونه‌های زبان گنجشک مانند زبان گنجشک گل و از برخی درختان پسته و درختان گز گرفته می‌شود. ضمنا ترشحات صمغی و رزینی که از تعداد زیادی از کاجها، اکالیپتوسها، بلوطها، بیدها و ...
گرفته می‌شود نیز معمولا تحت عنوان منّ نیز رده‌بندی می‌شوند. در این کتاب و همچنین در سایر جلدهای این مجموعه کوشش شده است که معروف‌ترین منّها که در طب سنتی شناخته شده و مصرف دارویی دارند شرح داده شود. معروف‌ترین گیاهانی که از آنها به طرق مختلف منّ گرفته می‌شود عبارت‌اند از:
ص: 124
زبان‌گنجشک گل‌Fraxinus ornus L . که شیرخشت مرغوب تجارتی سیسیل را می‌دهد.
خاربز یا خارشترAlhagi maurorum Baker Alhagi comelorum Fisch . که ترنجبین می‌دهد.
درخت سدر لبنان‌Cedrus Libani Barrel . که صمغ می‌دهد.
درخت لاریکس‌Larix europaea DC . که از آن تربانتین می‌گیرند.
درخت گزTamarix gallica L . که گز انگبین تولید می‌کند.
درخت بلوطQuercus vallonea Kotschy . وQ .mannifera Lindl . که گز علفی تولید می‌کند.
نوعی گون‌Astragalus adscendens Boiss .et Hamukn . که گز خوانسار تولید می‌کند.
گیاه شیرخشت‌Cotoneaster nummularia F .M . که نوعی شیرخشت تولید می‌کند.
درخت بیدخشت‌Salix Fragilis L . که بیدخشت تولید می‌کند.
گیاه شکر تیغال پیله حشره‌ای که روی گیاه‌Echinops candidus یاE .persicus زندگی می‌کند.
زیتون‌Olea europaea L . که صمغ زیتون تولید می‌کند.
اکالیپتوس‌Eucalyptus camaldulensis Dehn . وE .dumosa A .cunn . که از آن صمغ کینو می‌گیرند.
درخت عشرApocynum syriacum یاCalotropis procera که از آن سکر العشر می‌گیرند که سمّی است.
ص: 125

ترنجبین

اشاره

به فارسی «ترنجبین»، «ترانگبین» و «ترنگبین» گفته می‌شود و در حقیقت ترنجبین معرّب ترنگبین است که در فارسی معمول می‌باشد. به فرانسوی‌Manne d'hedysarum وManna d'alhagi وManne de perse و به انگلیسی‌Manna of hedysarum و به عربی «ترنجبین» نامند. ماده‌ای است شیرین از منّها که به صورت شبنم روی گیاه حاج یا خارشتر یا خاربز می‌نشیند. گیاه خارشتر که شرح مشخصات کامل آن تحت عنوان خاربز در این کتاب آمده است درختچه یا بوته خاری است از خانواده بقولات که در بیابانها و دشتهای کم‌ارتفاع ایران مانند خراسان، تبریز، زرند، اطراف قم و بوشهر به‌طور خودرو فراوان دیده می‌شود. در فصل گرمای زیاد و در اواخر تابستان روی برگها و شاخه‌های این گیاه قطرات ترنجبین شبها ظاهر می‌شود و روستاییان محل صبحهای خیلی زود قبل از طلوع آفتاب آن را جمع‌آوری می‌نمایند. معمولا در مناطقی که این گیاه ترنجبین نمی‌دهد به مصرف تعلیف دام، شتر و بز می‌رسد. به همین جهت این گیاه به خارشتر و یا خاربز معروف شده است. البته در مناطقی که این گیاه ترنجبین می‌دهد نیز شتر و بز خیلی دوست دارند از آن تعلیف شوند و پروار هم می‌شوند ولی شتربانان و چوپانان و روستاییان چون از ترنجبین نفع بیشتری عایدشان می‌شود در این‌گونه مناطق از چرای گیاه خاربز خودداری می‌نمایند و از سایر گونه‌ها که در همان مناطق می‌رویند و ترنجبین نمی‌دهند نظیرHedysarum semenowi برای چرای دام استفاده می‌کنند. سابقا مرسوم بود از
ص: 126
ترنجبین در خراسان و یزد در کارخانجات ساده قندگیری به‌طور سنتی قند می‌گرفتند ولی بعدها چون فروش ترنجبین از نظر دارویی بازار بهتری پیدا کرد فقط به عنوان دارو می‌فروشند.
از نظر ترکیبات شیمیایی روشن شده است که در ترنجبین به مقدار زیادی قند ساکاروز وجود دارد.

خواص- کاربرد

ترنجبین طبق نظر حکمای طب سنتی کمی گرم ولی درعین‌حال تر است. به طور کلی ملیّن و مسهل صفرا بوده و در مورد سرفه، درد سینه، تسکین عطش و تبهای گرم از شیرخشت لطیف‌تر و مؤثرتر است. با آب پنیر برای اخراج اخلاط سوخته و با ماء الشعیر برای دفع اخلاط گرم و مخلوط با کره برای باز کردن ادرار در مواردی که ترشح ادرار بند می‌آید و مداومت در مصرف آن با شیر تازه برای تحریک قوه باه مفید است. برای این کار باید 30 گرم آن را با 200 گرم شیر تازه هربار بیاشامند. اگر ترنجبین با آب زیره خورده شود برای دفع صدای شکم که با تب خفیفی توأم باشد، نافع است. خوردن ترنجبین برای بیماران مبتلا به حصبه، اسهال خونی، بواسیر و خون ادراری و آبله جایز نیست. در مورد بیمارانی که مبتلا به آبله هستند ابو علی سینا برای لینت مزاج تمر هندی را توصیه می‌نماید و اگر به تنهایی اثر نبخشید معتقد است که قدری شیرخشت به آن اضافه شود و به‌هرحال توصیه این است که از خوردن ترنجبین احتراز شود. معمولا از ترنجبین در مورد تبهای گرم نباید استفاده نمود و در این موارد اگر لینت مزاج مورد نظر باشد باید از تمر هندی و رب میوه‌های ترش و نظایر آن استفاده شود. ترنجبین برای طحال و اشخاص گرم‌مزاج مضّر است. برای تهیه آب ترنجبین مقدار لازم ترنجبین را در آب جوش می‌ریزند تا حل شود و آب صاف روی آن را برداشته می‌گذارند که قدری بماند و مواد خارجی آن ته‌نشین شود و صاف روی آن آماده خوردن است. اگر صبح ناشتا خورده شود مؤثرتر است. مقدار خوراک آن 35- 12 گرم است و جانشین آن از نظر دارویی شیرخشت است.[201]

معارف گیاهی ؛ ج‌6 ؛ ص127
ص: 127

خاربز- اشترخار

اشاره

به فارسی «خاربز»، «اشترخار» و «علف ترنجبین» نامیده می‌شود. در محلهای مختلف ایران نظیر بلوچستان و سایر مناطق در هر محل نام محلی خاصی دارد. در کتب طب سنتی با نام «حاج» آمده است و به هندی «جواسا» گفته می‌شود. به فرانسوی‌Alhagi که ظاهرا از عربی گرفته شده و همان الحاجی است و به انگلیسی‌Hedysarum وCamel thorn گویند. گیاهی است از خانواده‌Leguminosae نام علمی آن‌Alhagi pseudalhagi (Bieb .) Desv . و مترادفهای آن‌Hedysarum alhagi L . وAlhagi camelorum Fisch . وAlhgi maurorum Baker می‌باشد.

مشخصات

خاربز درختچه‌ای کوچک گسترده روی زمین که بلندی آن از نیم متر تا یک متر، خاردار است و کرکهای تیزی دارد. غلاف میوه آن کرکدار کمی ضخیم و خمیده و اسفنجی و تخمدان آن پوشیده از تارهای ابریشمی است. ریشه آن بسیار عمیق می‌شود تا به آب برسد. دانه‌های آن در ابعاد ارزن و به رنگ سرخ است.
این گیاه و واریته‌هایی از آن به‌طور گسترده‌ای در جنوب و شرق ایران در بلوچستان، بوشهر، کرمان، اهواز، سرخه و در بجنورد و شیروان، سمنان، دامغان و در زرند و تفرود (نزدیک قم) دیده می‌شود. در هندوستان نیز در بلوچستان و پنجاب
ص: 128
دیده می‌شود. نامهای محلی آن در بلوچستان «خاربز»، «شترخار»، «اشترخار» و در سایر نقاط با نامهای «شینز»، «گز»، «ماخ»، «کندر»، «زاز»، «تان‌وان»، «استرخار»، «کاندرا» و ... شناخته می‌شود.
این گیاه را به آن سبب علف ترنجبین گویند که در فصل گرمای تابستان روی برگ و شاخه‌های آنها قطرات سخت ترنجبین به شکل شبنم که سفت شده باشد، دیده می‌شود.

خواص- کاربرد

خاربز یا حاج از نظر طبیعت طبق نظر حکمای طب سنتی خیلی گرم و خشک است و از نظر خواص معتقدند که این گیاه مدّر و مسهل است و برای سینه بسیار خوب است.
جوشانده آن معرّق است. مالیدن روغن برگهای آن برای روماتیسم خیلی نافع است و گلهای آن برای بواسیر بسیار مفید است. عرق گیاه ترنجبین اگر مدتی با مداومت خورده شود برای دفع سنگ کلیه و مثانه تا حدودی مؤثر است.
ترنجبین که از این گیاه به دست می‌آید از منّها می‌باشد طعم آن شیرین است. چون خواص و کاربرد ترنجبین در بخشی با عنوان ترنجبین در این کتاب آمده است، از تکرار آن در اینجا خودداری می‌شود. اگر سه قطره از آب خالص گیاه ترنجبین یا آب خاربز ناشتا در بینی ریخته شود و بعد از یک ساعت روغن بنفشه استنشاق شود برای رفع سردرد مزمن بسیار مجرّب است و به‌طور کلی بازکننده انسداد مجاری است.
ص: 129

شیرخشت

اشاره

ماده‌ای است سفید رنگ کمی مایل به زرد و شیرین. یکی دیگر از منّها می‌باشد. به فارسی «شیرخشت»، «شیرخشک» و «شیرخاشاک» می‌گویند. به فرانسوی‌Manne purgative و به انگلیسی‌Purgative manna نامند. شیرخشت دارای انواع مختلفی است که از چندین نوع گیاه گرفته می‌شود که از نظر خواص مسهلی و سایر خواص کم‌وبیش شبیه هستند. نام علمی گیاهان و مشخصات و محل رویش معروف‌ترین آنها به شرح زیر می‌باشد:
1. «کاروان‌کش» و «تارم‌کش». از گونه‌های مختلف این گیاه در خراسان و در افغانستان شیرخشت به دست می‌آید، گیاهی است از خانواده‌Polygonaceae جنس‌Atraphaxis دارای گونه‌های مختلفی است از جمله:
الف،Atraphaxis angustifolia Jaub Spach ، درختچه‌ای است بی‌خار و کوچک، بلندی آن کمتر از 25 سانتی‌متر و عملا گسترده روی زمین است. در منجیل و لوشان می‌روید.
ب،Atraphaxis Aucheri Jaub Spach ، درختچه کوچکی است که در مناطق خشک جنوبی گیلان در منجیل و رودبار دیده می‌شود.
پ،
Atraphaxis Billardieri Jaub Spach var. Billardieri Cullen
، درختچه کوچکی است که در آذربایجان و اراک دیده می‌شود.
ص: 130
ت،Atraphaxis spinosa L . و مترادفهای آن‌A .afghanica DC .،A .Candida Boiss .Hausskn .،A .Fischeri J .Sp . و ... می‌باشد. درختچه‌ای است که در مناطق خشک و نیم‌خشک کشور انتشار دارد. در رامیان گرگان، درّه هراز، کرج، آذربایجان، کرمانشاه، همدان، اراک، بختیاری، بیابانهای مرکزی، انارک، جندق، قم، حبله‌رود، شاهرود، نیشابور و قوچان دیده می‌شود. در افغانستان نیز می‌روید. انشعابات آن گره‌دار، خارمانند و تیز است. پوست ساقه آن سفید و کم و بیش شکاف خورده می‌باشد.
2. گیاه شیرخشت، به فارسی «شیرخشت» و به فرانسوی‌Cotoneaster و به انگلیسی‌Rockspray گفته می‌شود. این گیاه دارای گونه‌های مختلفی است و در مناطق مختلف ایران با نامهای محلی مختلفی شناخته می‌شود از جمله در منجیل و قوشخانه «رازقی و ایرقی»، در ارسباران «چالقه، چالگو و چالقی» در کتول «کرچوب»، در پل زنگوله و سیاه‌بیشه «خرپنو و وجرد»، در آمل و کجور «وجل»، شیرین‌سو قزوین «شویر و آره‌جوره»، در رودبار «بجا»، در مریوان «ارغوان»، در عمارلو «و شور و راشگر»، در درّه کرج «شیرخشت» و در آذربایجان غربی «داغ هیواسی و دارگیزیک» و در سردشت «بوق» می‌باشد.
در کتب مختلف با نامهای «شیرخشت»، «گپ شیر»، «گوژدون چو»، «سیاه چوب» و «دوشان آلماسی» آمده است.
گیاهی است از خانواده‌Rosaceae جنس‌Cotoneaster و وجه تسمیه این گیاه این است که‌Cotoneum در لغت به معنای به وaster به معنای شباهت است و به علت شباهتی که برگهای این گیاه با برگ درخت به دارد به این نام موسوم شده است. تمام گونه‌های این گیاه شیرخشت نمی‌دهد و از برخی گونه‌های آن شیرخشت می‌گیرند.
اسامی علمی گونه‌های معروف آن عبارت‌اند از:
الف)Cotoneaster nummularia F .M .. درختچه‌ای است که در درّه کرج تا ارتفاعات هزاربند، در دامنه‌های البرز، در امامزاده داود، در جنگلهای زربین، درّه چالوس و از رودبار انتشار دارد. میوه آن ارغوانی رنگ و تخم‌مرغی است و به ابعاد 8- 7 میلی‌متر است. از این‌گونه شیرخشت گرفته می‌شود.
ب)Cotoneaster horizontalis Decne . درختچه کوتاه و گسترده روی زمین زینتی است. بومی چین است و برگهای آن برّاق، شاخه‌ها خوابیده روی زمین، میوه‌ها
ص: 131
سرخ رنگ و در باغچه‌ها برای تزیین کاشته می‌شود. این‌گونه در سالهای قبل از 1320 به ایران وارد شده و در باغچه‌ها و گل‌کاری‌ها کاشته می‌شود.
پ)Cotoneaster discolor Pojark . این درختچه در شاهوار کوه گرگان، رودبار، خراسان، دامنه‌های کوه بینالود و تربت جام انتشار دارد.
ت)Cotoneaster hissarica Pojark . این درختچه در افغانستان، پاکستان و شمال ایران انتشار دارد. در ایران در جنگل گلستان بین مینودشت و بجنورد و درّه چالوس، در حسن‌آباد دشت نظیز و در بانه کردستان دیده می‌شود.
ث)،Cotoneaster multiflorus Bge .. این درختچه در جنگلهای خزر در طالش و در افغانستان دیده می‌شود و بین پیرانشهر و سردشت در ارتفاع 1400 متر می‌روید.
ج)Cotoneaster luristanica Klotz .. درختچه‌ای است که در کردستان، اطراف همدان، نهاوند، اراک، دورود، بیشه در لرستان و بختیاری تا تل خسروا انتشار دارد.
چ)Cotoneaster Kotschyi Klotz .. که در ترکیه و ایران انتشار دارد. در ایران در ارتفاعات الموت و در کرمان در جبال بارز بین بم و جیرفت و در کوه نصر و در اطراف دماوند دیده می‌شود. به آب زیاد احتیاج ندارد و فقط در فصل گرما، باید آبیاری شود.
3. گیاه دیگری که از آن شیرخشت مرغوب تجارتی گرفته می‌شود، درختی است کوچک که به فارسی «زبان‌گنجشک گل» و به فرانسوی‌Frene fleur و به انگلیسی‌Flowering ash وMonna ash گفته می‌شود. این درخت از خانواده‌Oleaceae و نام علمی آن‌Fraxinus ornus L .(non Pall .) و مترادف آن‌F .rotundifolia Lam . می‌باشد. این درخت را به هندی «شیرخشت» می‌نامند.
این درخت بومی مناطق مدیترانه‌ای و خاور نزدیک است و در ایتالیا و سیسیل فراوان می‌باشد و شیرخشت مرغوبی به نام شیرخشت سیسیل در تجارت بین‌المللی عرضه می‌شود و عملا 90 درصد شیرخشت که در بازار بین‌المللی عرضه می‌شود احتمالا از این منبع است. این درخت در بعضی باغهای ایران نیز کاشته می‌شود. گلهای خوشه‌ای سفید زیبایی دارد. مشخصات و خواص و کاربرد درخت زبان‌گنجشک گل در بخش خاصی در این کتاب آمده است. بنابراین در اینجا در مورد این گیاه توضیح مختصری داده می‌شود و بیشتر روی شیرخشت حاصل از آن تأکید می‌شود.
ص: 132

مشخصات

درخت زبان‌گنجشک گل که به بلندی 6- 5 متر است، بهره‌برداری از شیرخشت آن یا به عبارت کلی منّ معمولا از سال هشتم و نهم شروع می‌شود. به‌طور طبیعی در اثر نیش حشره‌ای به نام‌Cicata orni که در منطقه وجود دارد مقدار کمی شیرخشت از درخت خارج می‌شود ولی در اثر شکافی که به تنه درخت ایجاد می‌شود، شیرخشت به مقدار زیاد تجارتی از آن خارج می‌شود. ترتیب کار این است که در ماههای تیر و مرداد یک شکاف عرضی تا عمق چوب بر روی پوست قسمت پایین درخت ایجاد می‌کنند. و هر روز شکاف دیگری با فاصله چند سانتی‌متر بالای شکاف اول ایجاد می‌کنند و منّ که از آن خارج می‌شود را جمع‌آوری می‌نمایند. این عمل را در طول ماههای گرم تابستان انجام می‌دهند. شیرخشت به دست آمده از زبان گنجشک گل از نظر خواص درمانی تقریبا مشابه به سایر شیرخشتهای محصول دو نوع گیاه قبلی است ولی طعم آنکه در ابتدا شیرین است تدریجا کمی تلخ می‌شود.
به‌هرحال از نظر ترکیبات شیمیایی شبیه سایر شیرخشتها می‌باشد و دارای ساکاروز و مانیت و دکستروز است و اختلاف کمی که انواع شیرخشتها باهم دارند به علت تفاوت ترکیب و مقدار مواد بالا در شیرخشت می‌باشد. به‌طور کلی همه شیرخشتها در خاصیت مسهلی مشترک هستند. باید توجه شود که زبان‌گنجشک گل در شرایط اقلیمی رویشگاه طبیعی خود به قدر کافی شیرخشت می‌دهد ولی در خارج از آن شرایط اگر کاشته شود، البته می‌روید و رشد می‌کند ولی از نظر استخراج منّ ممکن است قابل توجه نباشد، نظیر زبان‌گنجشکهای گل که در باغهای ایران می‌رویند.

ترکیبات شیمیایی

در شیرخشتها به‌طور کلی قندهایی مانند گلوکوز، دکستروز، ساکاروز و ضمنا ماده شیرین دیگری به نام مانیت به فرمول خام 6 14 6، مقدار جزیی ماده چرب و ... وجود دارد. ماده مانیت قسمت عمده ساختمان شیمیایی منّها را تشکیل می‌دهد (55- 40 درصد). در شیرخشت زبان‌گنجشک گل این ماده را فراکسین نامند که در حقیقت گلوکوزیدی است که در پوست تنه و ساقه زبان‌گنجشک گل یافت می‌شود. ماده عامل مسهلی شیرخشت همین مانیت یا فراکسین است که خاصیت مسهلی به شیرخشت زبان‌گنجشک گل نیز می‌دهد. در گزارش دیگری آمده
ص: 133
است که ماده فراکسین در پوست درخت وجود دارد و از پوست داخل شیرخشت می‌شود.
مانیت جسمی است سفید، بی‌بو با طعمی شیرین و مطبوع و محلول در آب و برای تهیه آن در مقیاس کم روش ساده‌ای معمول است به این ترتیب که شیرخشت خالص اشکی خوب را با الکل 33 درجه در حمام ماریه حرارت می‌دهند و محلول را در حالت جوش صاف می‌نمایند و بعد می‌گذارند سرد شود و مانیت حاصل شود. بعد مانیت را خشک نموده و نرم می‌کوبند. نیروی مسهلی مانیت مانند شیرخشت است، با این تفاوت که طعم تهوع‌آور شیرخشت را ندارد.
شیرخشت به‌طور کلی به سه صورت در بازار عرضه می‌شود. نوع اول را اشکی گویند و به فرانسوی‌Manne en larmes گفته می‌شود. به صورت قطعات متبلور، سوراخ‌دار و اشکی شکل به قطر یک انگشت است. این قسم شیرخشت خالص‌تر از سایر اقسام است. رنگ آن سفید با طعم شیرین و خیلی کم تهوع‌آور است. این نوع شیرخشت در بازار بین‌المللی به شیرخشت سیسیلی معروف است. نوع دوم شیرخشت تخته‌ای یا تکه‌ای است که به فرانسوی‌Manne en sorte گفته می‌شود. به صورت قطعات کوچک نرم و یک تکه است. رنگ آن زرد تیره چرک، غیر خالص و طعم آن شیرین است ولی خیلی نامطبوع‌تر از نوع اول و اغلب تهوع‌آور است. نوع سوم شیرخشت چرب که به فرانسوی‌La manne grasse گفته می‌شود که ناخالص‌ترین نوع شیرخشت است که در جریان فاسد شدن می‌باشد و طبعا ارزانتر و کم خاصیت‌تر از سایر اقسام است. در صنایع داروسازی از تقطیر مانیت با ملح امونیاک ماده‌ای به نام مانی‌تین 202] به فرمول‌C 6 H 8 N 2 به دست می‌آید که یک مایع چرب سمّی است. به علاوه در زبان‌گنجشک گل مقداری ماده دیگر به نام مانیتول 203] وجود دارد که ماده سفید متبلور و شیرینی است و از الکلها به فرمول‌HOCH 2 (CHOH) 4 CH 2 OH می‌باشد.

خواص- کاربرد

انواع شیرخشت از نظر طبیعت کمی گرم و از نظر رطوبت و یبوست معتدل است.
ص: 134
نوع مرغوب آنکه بیشتر از ایتالیا وارد می‌شود خالص و تمیز و دارای شیرینی خاصی است که با شیرینی شکر متفاوت است و پس از چند لحظه که در دهان گذارده شود کمی سرد می‌شود. انواع دیگر آنکه در بازار مشهد و خراسان بیشتر عرضه می‌شود به خلوص اولی نیست، طعم آن شیرین است ولی زبان را خیلی کم سرد می‌کند ولی از نظر خواص مسهلی در همان ردیف است. شیرخشتهایی که از گیاه کاروان‌کش و یا از گیاه شیرخشت گرفته می‌شود نیز از نظر خواص مسهلی و دارویی و طبیعت با سایرین در یک ردیف هستند.
شیرخشت ملیّن است و مسهل صفرا و اخلاط سوخته می‌باشد و برای تقویت کبد، معده و احشاء داخل شکم مفید است. حرارت معده، قلب و کبد را تسکین می‌دهد و برای سرفه، خشونت سینه و حلق داروی خوبی است و تحریک، اضطراب، و حرارت و یبوست ایجاد نمی‌کند، حتی برای اطفال و پیران مناسب است.
مضار شیرخشت ایجاد نفخ و صدا در شکم و معده، رقیق کردن اسپرم و سرعت انزال می‌باشد که برای رفع این عوارض باید از روغن بادام و رازیانه استفاده کرد (در حدود 100 گرم) و یا از هموزن آن ترنجبین استفاده نمود.

چند دستور دارویی شیرخشت

مسهل شیرخشت: 50 گرم شیرخشت اشکی را در 100 گرم شیر بریده حل کرده و یک دفعه بیاشامند.
مارمالاد مسهل قهوه‌ای: شیرخشت اشکی، فلوس خیار شنبر پخته، روغن بادام شیرین و قند خرد شده از هریک 50 گرم، دم‌کرده غلیظ قهوه 75 گرم. شیرخشت را در دم‌کرده قهوه حل کرده و صاف نمایند و طبق معمول سایر موارد را بیفزایند و بخوبی مخلوط کنند. در برونشیت مزمن دو قاشق چای‌خوری صبح و همان قدر شب سه ساعت پس از غذا میل نمایند.
فرمول دیگر مسهل: 30 گرم شیرخشت اشکی را در 100 گرم آب حل کرده و صاف نمایند و 30 گرم فلوس پخته و 30 گرم روغن بادام شیرین به آن افزوده صبح ناشتا به فاصله نیم ساعت به نیم ساعت یک قاشق سوپ‌خوری بیاشامند تا یک دوبار عمل تخلیه انجام گیرد.
به‌طور کلی مقدار مصرف شیرخشت برای اطفال کوچکتر از سه سال تا 15 گرم، برای کودکان تا 5 سال 20- 10 گرم بسته به قوی و ضعیف بودن طفل، برای اطفال
ص: 135
بزرگتر از 5 سال در حدود 30 گرم و برای اشخاص بالغ حدود 60 گرم است که به عنوان مسهل ملایم و راحت خورده می‌شود.
ص: 136

بیدخشت

«بیدخشت» ماده‌ای است شیرین شبیه شیرخشت با ترکیباتی کمی متفاوت و شبیه شکر نیشکر است. از منّها می‌باشد. این منّ از نوعی بید گرفته می‌شود. نام علمی این بیدSalix fragilis L . می‌باشد. درختی است از خانواده بیدهاSalicaceae که به فارسی «فوکا» و در کتب طب سنتی با نامهای «بید شیرخشتی» و «صفصاف مشفق» نامبرده می‌شود. در جلگه‌های شمال ایران به‌طور خودرو می‌روید و در مازندران با نامهای محلی «فک» و «وی» و «ویدار» شناخته می‌شود. در سایر نقاط ایران نیز تک و توک کاشته می‌شود از جمله در شهریار تعدادی از آن دیده می‌شود.
این درخت بومی اروپا و آسیای شمالی است تاکنون پایه‌های نر آن در ایران دیده شده است. گلهای نر آن به صورت شاتون انبوه و مخروطی شکل است که در اوایل بهار کمی قبل از برگها و یا همراه با برگهای خیلی جوان بید ظاهر می‌شود. به رنگ زرد متمایل به سبز به شاخه‌های آن مانند بید مجنون کمی از تاج درخت آویزان است و شاخه‌ها خیلی ترد و شکننده است به همین علت آن را به فرانسوی‌Saule fragile و به انگلیسی‌Brittle willow نامند.
بیدخشت که از این بید گرفته می‌شود از نظر رنگ و شکل شبیه شیرخشت است ولی مزه و طعم آن درعین‌حال که شیرین است ولی با شیرخشت متفاوت می‌باشد. از نظر طبیعت و خواص درمانی مشابه شیرخشت ولی کمی ضعیف‌تر از آن است.
ص: 137

طباشیر

اشاره

در زبان فارسی «طباشیر» گفته می‌شود. به فرانسوی‌Concretion de bambou و به انگلیسی نیزTabasheer می‌گویند. ماده سخت سیلیسی بلوری شکل است که از گره‌های ساقه‌های بامبو یا خیزران می‌گیرند.
بامبو یا خیزران که از آن طباشیر گرفته می‌شود، گیاهی است که به فرانسوی‌Arundo bambus وBambou و به انگلیسی‌Bamboo ،Cane ،Bamboo cane نامیده می‌شود. گیاهی است از خانواده غلات‌Graminaceae و دارای گونه‌های مختلفی است که معروف‌ترین آنها که در طب سنتی از نظر تولید طباشیر و درعین‌حال از نظر مصرف دارویی خود گیاه مورد توجه هستند عبارت‌اند از:
1. بامبو هندی. نام علمی آن‌Bambusa bambos Druce و مترادف آن‌B .arundinacea Willd . می‌باشد. این بامبو در مناطق هندوستان تا جنوب چین انتشار دارد و طباشیر آن را «طباشیر هندی» می‌نامند.
2. بامبو تیغ‌دار. نام علمی آن‌Bambusa spinosa Roxb . و مترادف آن‌B .arundinacea Willd .var .spinosa G .Cam . می‌باشد. به فرانسوی‌Bambou E ?pineux گفته می‌شود. این بامبو از جنوب چین تا جزایر ملوکی انتشار دارد.
3. بامبو رسمی. نام علمی آن‌Bambusa vulgaris Schrad .ex Wendl . که در اغلب مناطق حارّه انتشار دارد.
انواع دیگری بامبو نیز وجود دارد که از نظر دارویی و طباشیر طرف
ص: 138
توجه می‌باشند و فقط از نظر زیبایی و رنگ ساقه و مصارف صنایع دستی، ورزشی و برای ساختن نیزه و وسایل ماهی‌گیری و بافتن لوازم خانگی نظیر صندلی، سبدها و ... مورد توجه می‌باشند، نظیرBambusa latifolia که به فرانسوی‌Bambou larges Feuilles گفته می‌شود و بامبوی سیاه‌Bambous nigra که به فرانسوی آن راBambou noir نامند، بامبو طلایی‌Bambusa aurea که به فرانسوی به آن‌Bambou dore گفته می‌شود و ...
چندگونه از بامبو یا خیزران در حدود 50 سال قبل از چین به ایران وارد و در لاهیجان کاشته شد و چند خانوار چینی هم در آن زمان برای آموزش تهیه صنایع دستی بامبویی به ایران آمدند. این بامبوها در لاهیجان رشد نسبتا رضایت‌بخشی دارند و از آنها برای تهیه صندلی و مبل و سبدبافی و نظایر آن استفاده می‌شود.

مشخصات طباشیر و ترکیبات شیمیایی

در مورد طباشیر آقای‌J .A .de Mandelslo در کتاب یا سفرنامه خود به نام‌Voyages and travels چنین می‌نویسد:
در سواحل مالابار و کوروماندل 204] در هند و همچنین نزدیک مالاکا در جنوب شبه جزیره مالایا نوعی بامبو یا خیزران وجود دارد که بومی‌ها آن را بامبو می‌نامند و نام انگلیسی آن‌Malacca cane است. از این خیزران یک ماده دارویی گرفته می‌شود که آن راSacar mambus می‌نامند. یعنی شکر بامبو. ایرانی‌ها و اعراب و اهالی قبیله‌Moures آن را طباشیر نامند که به معنای مایع منجمد سفید است. این بامبوها به بلندی درخت سفیدار می‌رسد. دارای ساقه‌های راست و برگهای درازتر از برگ زیتون است و ساقه‌ها دارای بندها و گره‌های متعددی است که در گره‌های آن ماده سفیدی وجود دارد که همان طباشیر است که ایرانی‌ها و اعراب برای آن ارزش دارویی فراوانی قایل هستند».
طباشیر ماده‌ای است که قسمت عمده آن سیلیسیک اسید[205] است و به علاوه دارای سیلیکات و مقداری نیز آهک و پتاس می‌باشد.
طباشیر از گره‌های بامبو از طریق سوزاندن بامبو گرفته می‌شود. در ابتدا ماده‌ای
ص: 139
است نشاسته‌ای شکل به شکل استخوان نرم که چون در آب اندازند سخت می‌شود و پس از خشک شدن سفید و شفاف می‌گردد. این نوع طباشیر را در عرف بازرگانی طباشیر قلمی نامند و مرغوبیت آن درجه یک است. خرده‌های طباشیر را که خوب سفت و منعقد نشده است، گرفته و می‌کوبند و خمیر آن را به صورت قرص درمی‌آورند که غیر شفاف و نرم و شکننده است و در آب حل می‌شود و در درجه دوم مرغوبیت است، ضمنا در جریان سوزاندن بامبو برای گرفتن طباشیر، قسمتی از گیاه و گره‌های گیاه می‌سوزد و طباشیر نیز می‌سوزد و به رنگ تیره‌ای درمی‌آید، قطعات این‌گونه طباشیر را نیز جمع‌آوری کرده کوبیده و خمیر می‌کنند و از آن قرص می‌سازند که رنگ آنها تیره و گاهی سیاه است. این نوع طباشیر خیلی نامرغوب و ارزان است.
طباشیر مرغوب و درجه یک، سخت، قطعات آن زاویه‌دار، بسیار شفاف و صاف مانند چینی است ولی نور از آن ردّ نمی‌شود و رنگ آن سفید یا سفید مایل به آبی شیشه‌ای است، به آسانی می‌شکند و کمی معطّر است. طباشیر روغن را جذب می‌کند و پس از آن صاف می‌شود و نور را عبور می‌دهد و اگر بعد از آن از طریق حرارت دادن روغن جذب شده از آن خارج شود، ساختمان داخلی طباشیر دیده می‌شود که در داخل آن رگه‌هایی وجود دارد.
از نظر فیزیکی طباشیر دارای کمترین ضریب انکسار نور است. و تقریبا از سیلیس ساخته شده و همان‌طوری که فوقا ذکر شد فقط مقدار کمی از سایر مواد مانند پتاس، آهک، آهن و کمی مواد گیاهی در آن وجود دارد و قاعدتا چنین ماده‌ای نمی‌بایستی آثار دارویی خاصی داشته باشد ولی چینی‌ها، ایرانی‌ها و اعراب بخصوص چینی‌ها برای طباشیر اسرار نهفته شفابخشی قائل هستند و معمولا طباشیر را در موارد بیماری‌های به شکل صرع در کودکان و در بیماری‌های فلج و فلجهای ناگهانی حاصله از خونریزی مغزی و تشنج، تجویز می‌نمایند.

خواص- کاربرد

در هندوستان طباشیر را محرّک و افزاینده نیروی جنسی اشخاص گرم‌مزاج می‌دانند. طباشیر هندی یکی از چند ماده‌ای است که سابقا در ایران زنان باردار در مواقع ویار می‌خوردند، ولی در حال حاضر در ایران در این قبیل موارد از ترکیبات شیمیایی جدید برای رفع ناراحتی ویار استفاده می‌شود.
ص: 140
بامبو
B
- خوشک‌A - خوشه
طباشیر از نظر طبیعت طبق نظر حکمای طب سنتی نسبتا سرد و خشک است و شیخ الرئیس ابو علی سینا برای آن نیروی قابضه قایل است. در مورد خواص آن معتقدند که فرح‌آور و مقوی قلب اشخاص گرم‌مزاج است. التهاب و عطش را فرو می‌نشاند و قی‌های صفراوی و اسهال خونی و گرم را قطع می‌کند و رطوبتهای ناشی از سردی در بدن را خشک می‌کند. برای ورمهای گرم چشم، خفقان، غشی و تقویت اعضای ضعیف و تبهای گرم بسیار مفید است. با آب سرد برای جراحتها و زخمهای دهان اطفال مفید است و اگر گرد آن در دهان گرفته شود اثر محسوس‌تر دارد.
گرد آن برای سوختگی آتش نافع است. با سکنجبین برای تسکین وحشت، غم و التهاب مفید است. اگر با روغن بنفشه مخلوط و در بینی ریخته شود، برای تقویت قوه بینایی اثر مفید دارد.
اسراف و مداومت در مصرف آن مضّر نیروی جنسی است و برای اصلاح آن از این نظر باید از مصطکی و عسل استفاده نمود. مضّر ریه می‌باشد و برای رفع عوارض
ص: 141
آن باید از صبر زرد با عناب یا عسل خورده شود. در مورد اشخاص سردمزاج باید زعفران آن را تعدیل نمود. در هندوستان طباشیر به عنوان تونیک و برای کاهش تب و سرفه در موارد مارگزیدگی کاربرد دارد. در هندوچین طباشیر را در موارد زکام، اختلالات عصبی، روماتیسم و فلج تجویز می‌کنند [پروت و هریر].

ترکیبات شیمیایی بامبوها

از نظر ترکیبات شیمیایی گیاه بامبو در بامبو گونه‌B .bambos که مولد طباشیر هندی است، مواد کولین، بتائین 206]، نوکلئاز[207]، اوره‌آز[208]، پروتئولیتیک انزیم، دیاستاتیک انزیم 209]، امولسیفائینگ انزیم 210]، بانگ سولوچان 211] و طباشیر[212] وجود دارد. در شاخه‌های سبز و جوان این بامبو یک گلوکوزید سیانوژنتیک 213] مشخص شده است که ماده‌ای سمّی است. این گلوکوزید را یک انزیم هیدرولیز می‌کند و همچنین این گلوکوزید در شاخه‌های جوان بامبو به قطعات کوچک تقسیم و در آب خیسانده شده‌اند، یافت می‌شود.
در بامبو اکسالیک اسید یافت می‌شود و در شاخه‌های جوان بامبو در حدود 03/ 0 درصدHCN و 23/ 0 درصد بنزوئیک اسید، 5/ 2 درصد از نوعی قند[214] و در آخر رزین و موم یافت می‌شود. در برگهای سبز بامبوCHN و بنزوئیک اسید وجود ندارد.

خواص- کاربرد گیاه بامبو

در مورد خواص و کاربرد دارویی گیاهان بامبو دانشمندان اتفاق‌نظر ندارند، مثلا
ص: 142
در گزارش‌Mc Clure تحت عنوان
»Bamboo in the economy of oriental people«
که از کاربردهای بامبو در کاغذسازی، صنایع دستی و سایر موارد نام می‌برد در مورد خواص دارویی آن بحثی نکرده است. ولی سایر دانشمندان که در طب سنتی چین و مناطق خاور دور مطالعاتی دارند، اظهارنظرهایی نموده‌اند که در زیر درج می‌شود.
در شبه‌جزیره مالایا از سرشاخه‌های له شده جوان و سبز بامبو به صورت ضماد استفاده می‌کنند [برکیل . در چین جوشانده بامبو خرد شده را برای رفع حالت تب به کار می‌برند [هو]. در هندوچین از برگها و سرشاخه‌های نازک و سبز گیاه برای معالجه تبهای تاولی و تهیه محلول برای شست‌وشوی آبله توأم با سرفه استفاده می‌شود [ویدال . در اندونزی از آب صافی که اغلب داخل در ساقه بامبو وجود دارد برای شست‌وشوی چشم استفاده می‌کنند و گرد طباشیر را برای بند آوردن خون در بریدگی‌های اعضا بدن به کار می‌برند [وان دربرگ و فایدهین .
بامبو هندی در هندوستان تا جنوب چین و در تایلند و هندوچین انتشار دارد. در سایر مناطق نیز کاشته می‌شود. در چین قدیم برای معالجه یرقان و سوءهاضمه به کار می‌رفته است [رید]. شیره ساقه و یا جوشانده برگهای آن برای معالجه تب به کار می‌رود [هو]. و در عفونتهای روماتیسمی کاربرد دارد [استوارت . در هندوچین از برگهای آن برای کاهش تب و در چین برای رفع درد گلو و تسکین سرفه استفاده می‌شود. از پوست کاملا خرد شده و ساییده شده بامبو نیز به عنوان قابض برای بند آوردن خون، قطع ترشحات زیاد و غیر عادی عادت ماهیانه، تهوع، استفراغ و قی استفاده می‌شود. ریشه و جوانه‌های آن نرم‌کننده، مدّر، معرّق و تصفیه‌کننده خون است و برای بازکردن انسداد، گرفتگی‌های مجاری، رفع ناراحتی‌های مجاری ادرار و بیماری‌های آمیزشی تجویز می‌شود. ریشه تازه آن را با توتون و برگهای فلفل هندی یا تانبول 215] مخلوط کرده و در روغن می‌خیسانند و از آن پمادی درست می‌کنند که برای نرم کردن تومورهای سفت مصرف دارد [پروت و هریر]. از پوست بامبو برای تسکین سرفه و از شیره شاخه‌های جوان آن برای رفع التهاب لوله‌های برونشها و از طباشیر آن برای معالجه نزله، ناراحتی و اختلالات عصبی، روماتیسم و فلج استفاده می‌شود.
ص: 143
معبری که دو طرف آن بامبو کاشته شده. دیواره چوبی در قسمت پایین درختان نیز از بامبو می‌باشد
توضیح: خوانندگان عزیز کتاب توجه فرمایند که در بازار دارویی ایران ماده‌ای به نام طباشیر فرنگی نیز می‌فروشند که آن در حقیقت منیزی می‌باشد که به فرانسوی‌Magnesie و به انگلیسی‌Magnesia گفته می‌شود و نوعی از آن نیز به نام طباشیر فرنگی مکلّس فروخته می‌شود که به فرانسوی آن راMagnesie calcinee و به انگلیسی‌Burnt magnesia می‌نامند و اینها با طباشیر گیاهی یادشده متفاوت هستند.
ماده دیگری نیز به نام نمک فرنگی فروخته می‌شود که آن را سولفات دومنیزی
ص: 144

Sel anglais
و به انگلیسی‌Epsom salt گفته می‌شود. در آبهای نمکزار حوض سلطان بین راه تهران و قم مقدار زیادی املاح سولفات دوسود و سولفات منیزی وجود دارد.
منیزی که از نظر شیمیایی اکسید منیزیوم‌Mgo می‌باشد به حالت طبیعی در طبیعت وجود دارد و در جریان احتراق فلز تشکیل می‌شود. در صنعت معمولا منیزی را در جریان تصفیه‌Dolomie یاCarbonate double de calcium et the magnesium به دست می‌آورند.
منیزی گرد سفیدی است سبک، جز در حرارت قوس التکریکی ذوب نمی‌شود و به این دلیل برای پوشش داخلی کوره‌ها و نظایر آن به کار می‌رود. خشک آن را منیزی کلسینه یا طباشیر فرنگی مکلّس و در حالت مرطوب و هیدرات آن را منیزی هیدراته 216] می‌نامند. از منیزی کلسینه به عنوان ملیّن و ضد اسید و مسهل استفاده می‌شود.
ص: 145

بطم اخضر- بنه

اشاره

درختی است که در کتب طب سنتی و کتب قدیم با نامهای «بطم اخضر»، «بنه»، «بن»، «فستق»، «بنک»، «داربن»، «آقوزون»، «کروون» و «کسوون» آمده است و در ایران با نامهای محلی «کلخونگ» در فارس، «کلخونک نرمه» و «کلخانک نرمه» در سپیددشت، کوه گازه و تخت درّه در لرستان، «خنجک» در کرمان و افغانستان و «کسور» در سیرجان و جبال یارز شناخته می‌شود.
میوه این درخت که نوعی پسته وحشی است در کتب قدیم «حب البنه» و «حبة الخضراء» ذکر می‌شود. از این درخت سقزی گرفته می‌شود که از رزینهای روغنی و نوعی از تربانتینهاست که به فارسی «سقز»، «مصطکی شیرازی»، «قندرون» گفته می‌شود. این سقز را در کتب طب سنتی با نام «علک البطم» نام می‌برند. درخت را به فرانسوی‌Lentisque de Bombay و به انگلیسی‌Persian turpentine tree می‌نامند. میوه درخت یعنی جته الخضرا را به فرانسوی‌Semence de terebenthine و به انگلیسی‌Persian turpentine seed گویند. سقز یا قندرون آن را به فرانسوی‌Terebenthine de perse و به انگلیسی‌Persian turpentine و به‌طور کلی به لاتین‌Pistacia acuminata resina می‌نامند.
روی برگهای درخت سقز گالهایی ایجاد می‌شود که دارای مقدار زیادی تانن است و در دباغی به عنوان دارو کاربرد دارد. این درخت از خانواده‌Anacardiaceae و نام علمی آن‌Pistacia khinjuk Stocks و مترادفهای آن
ص: 146

P. acuminata Boiss. B. h.
وP .integerrima Stew .ex Brandis می‌باشد.

مشخصات

درختی است کوچک به بلندی 7- 3 متر، پوست آن صاف برگهای آن شانه‌ای فرد با دمبرگ. هر برگ مرکب از 3- 1 برگچه تخم‌مرغی است که ابعاد آن 10- 3* 7- 5/ 1 سانتی‌متر است. میوه آن شبیه پسته ولی گرد، کروی، کمی فشرده و نوکدار است که قطر آن در حدود 5/ 0 سانتی‌متر است.
این درخت در شمال سوریه، شمال عراق، افغانستان تا پنجاب و کشمیر انتشار دارد. در ایران در مناطق مختلف در ارتفاعات زاگروس تا بلوچستان می‌روید. در کردستان در تنگه دیناور، کوه شاهو و اشتران کوه، در غرب در قصر شیرین، مهران، پشتکوه و بیستون، در لرستان در خرم‌آباد و شهبازان، در خوزستان در دوگنبدان و اندیمشک، در فارس در کازرون، کتل کمارج و نیریز، در کرمان در حاجی‌آباد، باغین و راه شهداد، در جیرفت در سبزواران، در بلوچستان در سرباز، ایرانشهر، کارواندر، خاش، زاهدان و کوه بم‌پشت، در سیستان در کوه ملک‌سیاه، در خراسان در بیرجند و قائن و در آخر در حوالی یزد دیده می‌شود.
برای گرفتن قندرون در فصل گرما به تنه درخت زخم می‌زنند و شیره درخت از محل شکاف خارج می‌شود. این شیره درخت که در ابتدا حالت میعان و خمیری دارد خیلی شبیه تربانتین ونیز است. در کردستان چون شیره‌ای که خارج می‌شود با خاک و خاشاک مخلوط می‌شود و پس از جمع‌آوری کثیف است، آن را «سقز تلخ» گویند و برای عرضه به بازار و تهیه قندرون تمیز آن را در آب می‌پزند و تصفیه می‌کنند و به نام قندرون به بازار عرضه می‌نمایند. از این سقز نیز که نوعی رزین روغنی است پس از گرفتن اسانس کلوفان تهیه می‌شود که شرح آن با تفصیل در بخش تربانتین خواهد آمد.

ترکیبات شیمیایی

سقزی که از این درخت حاصل می‌شود، رزین روغنی 217] است و دارای اسانس روغنی فرّار و ترکیباتی شبیه تربانتین ونیز است. در گالهای این درخت 3/ 1 درصد
ص: 147
اسانس روغنی فرّار و دو اسید متبلور وجود دارد. اسانس آن دارای آلفا- پینن 218]، کامفن 219]، دی- ال لیمونن 220] و آلفا- ترپی‌نئول 221]، آرمادندرن 222] و کاپریلیک اسید[223] می‌باشد]G .I .M .P[ . در گزارش بررسی دیگری آمده است که در اسانس گالهای این درخت در حدود 94 درصد آلفا- دی- پینن 224] وجود دارد و به علاوه در گال دو تری‌ترپن اسید[225]، پیستاسیه نونیک اسیدA [226] و پیستاسیه نونیک اسیدB [227] یافت می‌شود]S .G .I .M .P[ .

خواص- کاربرد

الف) سقز قندرون: قندرون طبق نظر حکمای طب سنتی نسبتا گرم و خشک است.
برای تقویت هاضمه و ازدیاد ترشح ادرار مفید است. از نظر خواص شبیه مصطکی و در برخی موارد حتی مفیدتر است. جویدن آن برای تقویت معده و تنقیه حلق از اخلاط لزجه نافع است. اگر با زرده تخم‌مرغ کمی برشته کنند و با سندروس 228] مخلوط کنند، در استعمال خارجی برای التیام اعضای شکسته شده پس از جا انداختن عضو مفید است و در رویانیدن گوشت زخمها نیز کمک می‌کند و خواص آن مشابه کولوفان است. برای اشخاص گرم‌مزاج مضرّ است. مقدار خوراک آن تا 4 گرم است.
توضیح: سندروس به انگلیسی‌Sandarac و به فرانسوی‌Sandaraque گفته می‌شود.
رزینی است به رنگ زرد مایل به سفید، کم‌وبیش شفاف شیشه‌ای کمی معطّر و درعین‌حال شکننده که از پوست درختی به نام‌Sandarac tree ترشح می‌شود.
ساندارک درختی است از خانواده کاج به نام علمی‌Callitris quadrivalvis Vent .
ص: 148
بطم اخضر
Pistacia khinjuk
ص: 149
است که شرح مختصری از آن در بخش صمغ رزینی کندر آورده شده است، به آن بخش مراجعه فرمایید.
ب) خواص شاخه و برگ درخت سقز یا درخت بطم اخضر: شاخه و برگ درخت نیز طبق نظر حکمای طب سنتی از نظر طبیعت گرم و خشک است. دم‌کرده پوست آن برای شست‌وشوی ورمها و تحلیل ورم مفید است. اگر برگ خشک آن را کوبیده و با آب مخلوط کنند به جای خضاب کاربرد دارد و اگر با سرکه مخلوط کنند برای رویانیدن و نرم کردن موی سر مفید و مؤثر است و خاکستر چوب آن برای جلوگیری از ریختن موی سر مفید است.
پ) خواص میوه درخت بطم اخضر که جته الخضرا گفته می‌شود: جته الخضرا از نظر طبیعت طبق نظر حکمای طب سنتی تازه آن کمی گرم و خشک و خشک آن خیلی گرم و خشک است. از نظر خواص خوردن آن فرح‌آور است و مقوی کبد، طحال و مهیج نیروی جنسی است. دردهای داخلی را تسکین می‌دهد و گرفتگی‌ها و انسداد کلیه را باز می‌کند و رطوبتهای سینه و ریه را خارج می‌سازد. سنگ مثانه را خرد می‌کند و ضد کرم شکم می‌باشد. مدّر و قاعده‌آور است. کلیه و معده را گرم می‌کند و نفخ و باد را تحلیل می‌برد. خوردن آن برای فلج، لقوه، سرفه، خفقان، کمردرد، پشت‌درد و استسقا مفید است. اگر با بادام و شکر خورده شود برای رفع قطره قطره ادرار کردن نافع است. اگر داخل نان پخته شود برای تسریع هضم غذا مؤثر است. برای گرم‌مزاجان مضرّ است و در این موارد باید با گلاب و ربّ ریواس و ربّ میوه‌های ترش و سکنجبین خورده شود. مقدار خوراک آن 20- 12 گرم است.
ت) خواص گال درخت بطم اخضر: روی برگهای درخت سقز در اثر نیش حشره‌ای به نام‌Pemphigus utricularius گالهایی ایجاد می‌شود که به شکل انجیر کوچک روی برگ ظاهر می‌شود. این گالها دارای مقدار زیادی در حدود 40 درصد تانن به شکل گالوتانیک اسید[229] است. از نظر خواص دارویی قابض است و برای تسکین درد معده و تسکین سرفه و نرم کردن سینه و آسم و عوارض سل سینه مفید است. اگر گرد آن با کره سرخ شده و خورده شود، برای اسهال خونی نافع است. ضد سم مار و عقرب می‌باشد.
ص: 150

شکر تیغال

اشاره

ماده شیرین یا کمی شیرینی است که در ایران «شکر تیغال»، «تیهال» و در کتب طب سنتی نیز «شکر تیغال» ذکر می‌شود. قسمی از منّها می‌باشد. این ماده در اثر نیش حشره‌ای به برگ و شاخه‌های گیاهی تولید می‌شود، به این ترتیب که پس از اینکه حشره برگ و شاخه‌ها را نیش می‌زند پیله خود را نیز روی آن تشکیل می‌دهد و پس از رشد لارو در داخل پیله و طی دوره زندگی به صورت حشره درآمده پیله را سوراخ کرده و از آن خارج می‌شود. پیله باقیمانده را شکر تیغال نامند. گیاهی که میزبان این حشره می‌باشد به فارسی «خارشکر» و به فرانسوی‌Echinope یاEchinope و به انگلیسی از انواع‌Thistle نامیده می‌شود. نوعی از آنکه پرورشی است و گلهای آبی کروی زیبایی دارد، در باغها کاشته می‌شود وGlobe thistle نامیده می‌شود. این گیاه از خانواده‌Compositae و نام علمی آن‌Echinops persicus Stev .et Fisch . (پارسا) می‌باشد.
طبق یادداشتهای شلیمر بر مبنای مطالعات مندرج در کتابی به نام
Special Katalog der Ausstellung des persischen Reiches; Wien 3781
منّ تیغال یا ماده شکر تیغال به صورت پیله یا گال حشره‌Larinus maculatus است که روی گیاهی به نام‌Echinops candidus زندگی می‌کند. اضافه می‌شود که آقای‌Royle معتقد است که این را در هند به نام «گل تیغال» می‌شناسند و در مخزن الادویه آمده است که در شیراز آن را «خوز و کک» گویند.
ص: 151

مشخصات گیاه میزبان شکر تیغال

خارشکرها به‌طور کلی گیاهان خارداری هستند که گلهای آنها به‌طور مجتمع به شکل گلوله کروی شکل در انتهای ساقه دیده می‌شود. برگهای آن دراز و دارای بریدگی عمیق، نامنظم و دندانه‌دار است که در انتهای هر دانه خار دیده می‌شود و رنگ برگ سبز روشن است. گیاه خارشکر مولد شکر تیغال در اطراف تهران، دامنه‌های البرز، دماوند، شیراز و نائین و در میشوداغ و تبریز، زنجناب و در غرب در دامنه‌های کوه پرّو و در گلپایگان، تفرش، اشترانکوه، در شیراز و کرمان دیده می‌شود، در اروپا و آسیا و افریقا نیز انواع گیاهان خارشکر انتشار دارند.

مشخصات شکر تیغال

پیله حشره‌Larinus که پس از نیش زدن حشره روی گیاه تشکیل می‌شود سفید مایل به زرد و جنس آن از گل سفید[230] و شکل آن تخم‌مرغی و درازای آن حدود 2 سانتی‌متر است. پس از اینکه حشره پیله‌ای مانند پیله کرم ابریشم ایجاد کرد در داخل آن محبوس می‌شود. در برخی موارد دوره زندگی حشره تمام شده و از صورت لارو (کرم) به صورت حشره درمی‌آید، پیله را سوراخ می‌کند خارج می‌شود، بنابراین در اغلب شکر تیغالها حشره در داخل آن نیست ولی در بعضی موارد نیز حشره داخل آن است. زمانی که شکر تیغال که همان پیله یا غلاف حشره است، تازه باشد کمی شیرین است، ولی وقتی که کهنه شده باشد شیرینی آن خیلی کم می‌شود و طعم نشاسته‌ای پیدا می‌کند. معمولا لارو حشره را که مولد این پیله است به شیرازی تیغال و پیله را «شکر تیغال» می‌نامند.

خواص- کاربرد

شکر تیغال از نظر طبیعت طبق نظر حکمای طب سنتی از نظر حرارت و برودت معتدل و رطوبت آن کمی بیشتر و با کمی لزجی می‌باشد. این ماده از زمان ابو علی سینا شناخته شده بود و برای سرفه و دستگاه تنفس به عنوان داروی خیلی نافع تجویز می‌شده است. ملیّن سینه است و خشونت سینه را رفع می‌کند. حدت اخلاط و سوزش
ص: 152
مری را تسکین می‌دهد و برای سرفه و صاف کردن صدا و رفع خشکی گلو و معده نافع است. اسراف در خوردن آن به هم خوردگی حال و آشفتگی ایجاد می‌کند. از این نظر باید با شکر و ترنجبین خورده شود. مقدار خوراک آن تا 20 گرم است.
دکتر شلیمر در یادداشتهایش می‌نویسد با اینکه شکر تیغال شیرینی ندارد و طعمی نشاسته‌ای دارد، مع‌هذا یکی از مؤثرترین داروهای سینه است و بویژه برای تسکین سرفه‌های شدید و سرکش که ناشی از تحریک برونشها باشد، خیلی مؤثر و آرامش‌بخش است.
ص: 153

مصطکی

اشاره

شیره گیاهی رزینی زردرنگی است که در فارسی «رماس»، «رماست» و «کیه» و درخت آن را «وکشک» و «ولمشک» نامند و در کتب طب سنتی با نامهای «مصطکی»، «مصطکی رومی»، «کندر رومی»، «مستکی» و «علک رومی» است. به فرانسوی‌Mastic ،Mastique ،Mastic en larmes وResin de Chio و به انگلیسی‌Mastic گفته می‌شود. سقز مصطکی را به عربی مصطکا و مصطکا می‌نامند.
مصطکی از شاخه‌ها و ساقه‌های درختچه‌ای به شکل شیره گیاهی گرفته می‌شود که گیاه را به فرانسوی‌Lentisque و به انگلیسی‌Lentisk pistache وMastic tree و به عربی «شجرة المستکی» و به هندی «مصطکی رومی» نامند. گیاهی است از خانواده پسته‌Anacardiaceae نام علمی آن:Pistacia lentiscus L . و مترادف آن‌P .gummifera Salisb . می‌باشد.

مشخصات گیاه

درختچه یا درخت کوچکی است که بلندی آن معمولا تا 3 متر ولی اگر پرورش داده شود و از آن مراقبت نمایند، در باغها تا 14 متر نیز می‌رسد. بومی مناطق با آب و هوای مدیترانه‌ای است و در افریقای شمالی و در بعضی از جزایر یونان که به نام جزایر مصطکی معروف می‌باشند، انتشار دارد. درختچه‌ای است با برگهای تقریبا ناخزان و همیشه سبز که بوی رزین مصطکی از تمامی اندام گیاه استشمام
ص: 154
می‌شود. گلهای آن دوپایه در ابتدا سبز ولی بتدریج قرمز رنگ می‌شود. میوه آن کروی قرمز، کوچک و پس از رسیدن سیاه‌رنگ می‌شود. از میوه این درخت اهالی جزایر مصطکی روغنی خوراکی می‌گیرند که قابض است و به جای روغن زیتون در خوراک مصرف می‌کنند ولی محصول عمده این درختان رزینی است که از شاخه و چوب و ساقه‌های این درخت در اثر شکافی که وارد می‌کنند، گرفته می‌شود و به ماستیک معروف است.

مشخصات شیره گیاهی رزینی درخت

مصطکی به صورت عصاره زردرنگی در ماههای گرم سال به شکل قطراتی کوچک خودبه‌خود از ساقه و شاخه‌های درخت مصطکی به خارج ترشح می‌شود و پس از مدت کوتاهی در مجاورت هوا سفت می‌شود. برای اینکه مقدار زیادتر و سریع‌تر شیره رزینی از درخت گرفته شود معمولا به ترشحات طبیعی درخت اکتفا نکرده و با شکافهایی که به ساقه و شاخه‌های درخت وارد می‌کنند عصاره بیشتری می‌گیرند و با این روش از هر درخت به‌طور متوسط 5- 4 کیلوگرم صمغ رزینی گرفته می‌شود.
مصطکی که در بازار عرضه می‌شود به شکل قطعات اشکی بیضی، سخت، کوچک در ابعاد یک نخود، زردرنگ، نیم‌شفاف و معطّر است. وقتی آن را بجوید زیر دندان نرم شده و طعم معطّری احساس می‌شود. مصطکی در الکل کاملا حل نمی‌شود ولی در اتر و اسانس تربانتین کاملا محلول است. اگر آن را در الکل 90 درجه جوشان بریزند در حدود 90 درصد آن حل می‌شود و 10 درصد که باقی می‌ماند یک ماده سفید رزینی خنثی است که ماستی‌سین 231] نامیده می‌شود.

ترکیبات شیمیایی

از نظر ترکیبات شیمیایی قسمت عمده صمغ رزینی مصطکی یعنی تا حدود 90 درصد آن را اسیدهایی از جمله ماستی سیک اسید[232]، ماستی کولیک اسید[233] و در آخر
ص: 155
ماستیکو رزن 234] تشکیل می‌دهند و به علاوه در آن اسانس نیز یافت می‌شود. اگر مصطکی با اتر مخلوط شود، نرم می‌شود و از آن ممکن است برای پر کردن حفره دندان استفاده شود زیرا به مرور زمان اتر تبخیر شده و ماستیک منجمد در داخل حفره باقی می‌ماند.

خواص- کاربرد

صمغ مصطکی طبق نظر حکمای طب سنتی از نظر طبیعت نسبتا گرم و خشک است و محلل و مقوی است و بخصوص برای اعضای رئیسه بدن نظیر معده، کبد، قلب، کلیه، دماغ و همچنین برای سینه و ریه اثر تقویتی دارد. خوردن آن سردردهای سرد را رفع می‌کند و اگر با کندر به مقدار کم و متناسب خورده شود برای تقویت حافظه بسیار مؤثر است. اگر آن را با روغن کنجد بجوشانند و به صورت قطره در گوش بچکانند گرفتگی گوش را رفع می‌کند و برای کری و سنگینی شنوایی نافع است. اگر از روغن میوه درخت مصطکی در گوش بچکانند درد گوش را تسکین می‌دهد و اگر صمغ مصطکی در دهان جویده شود برای استحکام لثه و دندان و رویانیدن گوشت تازه لثه و تسکین درد دندان و خوش‌بو کردن دهان مفید است. و به علاوه بلع بزاق حاصله موجب تقویت معده است. مضمضه کردن روغن میوه آن نیز برای استحکام دندانها خیلی مؤثر است. اگر مصطکی را در آب جوش دهند و بخورند برای آرام کردن سرفه‌های سرد و قطع خونروی از سینه و تقویت معده، کبد، کلیه و روده‌ها و همچنین برای اسهال بسیار مفید است. بخصوص در قطع اسهال اطفال موقعی که دندان درمی‌آورند نافع است. گرد آن برای تحلیل ورمهای حاصل از شکستگی یا جابه‌جا شدن استخوان بسیار نافع است. اگر با غاریقون خورده شود، مسهل بلغم و اگر با صبر زرد خورده شود، مسهل صفرا و اگر با ترکیبات هلیله خورده شود، مسهل سودا می‌باشد. در آلمان سابقا از مصطکی برای اخراج اخلاط در سل ریه مصرف می‌کردند. اگر از شاخه و برگهای درختچه مصطکی نیز جوشانده‌ای تهیه شود و بخورند و حتی محلول دم‌کرده آنها نیز تا حدودی خواص صمغ مصطکی را دارا می‌باشد.
روش تهیه مصطکی برای رفع سردی کبد و جلوگیری از آب رفتن از دهان: صمغ
ص: 156
شاخه‌ای از درختچه مصطکی
مصطکی 15 گرم، قند سفید کوبیده 3 کیلوگرم. ابتدا قند را در 250 گرم گلاب حل کرده و جوشانده به قوام آورند و پس از آن مصطکی را داخل کرده و مخلوط نمایند و مجموع را روی سنگی ریخته می‌برند و مصرف می‌کنند، هربار در حدود 10 گرم می‌توان خورد.
یک نسخه دیگر برای تهیه گرد مصطکی که برای تقویت معده و تحلیل بادهای معده بسیار مؤثر است. مصطکی یک واحد، پوست هلیله کابلی 2 واحد، برگ سنای مکّی 2 واحد، تخم رازیانه 2 واحد، دانه هل 5/ 0 واحد، زنجبیل نیم واحد، تربد سفید نیم واحد. همه را کوبیده و مخلوط نموده و گرد درست می‌کنند و هربار 20- 15 گرم از آن را قبل از غذا یا بعد از غذا میل کنند. بعد از غذا معمولا کار می‌کند و معده عمل می‌کند.
از گونه دیگری از پسته‌های وحشی به نام علمی‌Pistacia terebinthus L . نیز ماده‌ای به نام تربانتین می‌گیرند که مصارف طبّی و دارویی دارد. تربانتین آن را به انگلیسی‌Chian turpentine نامند. این درخت که از خانواده پسته است به انگلیسی‌Trebinth و به هندی مصطکی کابلی نامیده می‌شود و بومی مناطق سواحل مدیترانه
ص: 157
تصویری از یک مصطکی زار پوشیده از شاخه‌های درختچه مصطکی
بخصوص جزیره‌Chio است. درختی است با ارتفاع متوسط برگهای آن شبیه پسته مرکب و شانه‌ای فرد، برگچه‌ها بیضی کمی دراز و میوه آن قرمز رنگ است.
خواص دارویی تربانتین آن در بخش تربانتینها در این کتاب آمده است.
ص: 158

عنبر سائل

اشاره

رزین روغنی مخلوط با اسانس است. و از داروهای گیاهی معطّر می‌باشد که به فارسی «عنبر مایع» و «عنبر سائل» گویند و در کتب طب سنتی با نامهای «میعه سائله» و «میعه یابسه» آمده است. به فرانسوی‌Amber liquide ،Baume de liquidambar وCopalme به عنبر سائل که از گونه‌Liquidambar styraciflua می‌گیرند وStyrax liquide به عنبر سائل که از گونه‌Liquidambar orientalis گرفته می‌شود، گفته می‌شود و به انگلیسی انواع آن راLevant storax ،Liquid storax ،Liquid balsam وAmerican sweet gum نامند. رزین روغنی عنبر سائل از پوست درختانی از مناطق حارّه گرفته می‌شود. این درختان از خانواده‌Hamamelidaceae دارای گونه‌های مختلفی است که از تمام آنها کم‌وبیش صمغ رزینی عنبر سائل گرفته می‌شود و نام علمی آنها عبارت است از:
1.Liquidambar styraciflua L .: درختی است زیبا و بلند که بلندی آن در موطن خود تا 50 متر نیز می‌رسد. برگهای آن پنجه‌ای سبز شبیه برگ چنار که در پاییز به رنگ سرخ عنابی درمی‌آید. در شاخه‌های غیر منظم آن زواید چوب پنبه‌ای به وجود می‌آید که در منازل به عنوان شاخه‌های زینتی کاربرد دارد. گلهای آن گروهی به شکل خوشه، میوه آن بالدار به شکل یک گلوله خاردار دور هم مجتمع هستند.
صمغ رزینی روغنی که از پوست داخلی این درخت گرفته می‌شود، نیمه مایع
ص: 159
تا خمیری شفاف به رنگ زرد قهوه‌ای و یا تیره‌تر چسبنده و معطّر با بوی تند و قوی است. این درخت بومی امریکای شمالی، مکزیک و گواتمالا می‌باشد، صمغ رزینی که از آن گرفته می‌شود در بازار بین‌المللی به‌Styrax american ،American sweet gum وAmerican red gum معروف است.
2.Liquidambar orientalis Mill .: درختی است کوتاه‌تر از گونه قبلی که بلندی آن تا 20 متر می‌رسد شکل برگها و میوه آن شبیه سایر گونه‌هاست. گلهای آن دو نوع نر و ماده و روی یک پایه قرار دارند.
صمغ رزینی عنبر سائل که از پوست این درخت گرفته می‌شود، مرغوبتر است و از نظر غلظت و رنگ و عطر بسیار مورد توجه و در حقیقت عنبر سائل معروف از این درخت گرفته می‌شود که به آن‌Balsam گویند و این عنبر سائل را معمولا توسط زایرین از بین النهرین و عربستان به ایران می‌آورند. این درخت بومی مناطق گرمسیر یونان، آسیای صغیر و سوریه می‌باشد.

ترکیبات شیمیایی

از نظر ترکیبات شیمیایی در صمغ رزینی روغنی عنبر سائل که از گونه‌L .orientalis گرفته می‌شود وجود ماده بی‌شکل استو رزین 235] و سینامیک اسید[236] مشخص شده است G .I .M .P[ . در گزارش دیگری آمده است که اگر قطره‌ای از عنبر سائل این‌گونه زیر میکرسکپ بررسی شود، دو نوع ذرات بلوری شکل در آن دیده می‌شود، یکی ذرات ظریف بلوری شکل استیراسین 237] و دیگری بلورهای درشت سینامیک اسید.
به‌طور کلی در عنبر سائل یاد شده دو قسمت جامد و مایع تشخیص داده شده است. قسمت جامد آن دارای در حدود 36 درصد رزین است که شامل اوستورزینول 238] به دو صورت آزاد و ترکیب با سینامیک اسید می‌باشد و در قسمت مایع و روغنی آن در حدود 20 درصد سینامیک اسید همراه با اترهای آن نظیر استیراسن 239] به شکل
ص: 160
بلورهای بی‌رنگ، سینامات دتیل 240]، مقدار کمی وانیلین 241]، نوعی اسانس معطّر شامل استیرولن 242] و ... می‌باشد.

خواص- کاربرد

رزین روغنی عنبر سائل که از گونه‌L .orientalis گرفته می‌شود در هند به عنوان محرّک و نرم‌کننده سینه و ضدعفونی‌کننده مصرف می‌شود.
در طب سنتی از نظر دارویی دو نوع عنبر سائل قائل هستند یکی را میعه سائله و نوع دوم را میعه یابسه می‌نامند. به این ترتیب که پس از وارد کردن شکاف به تنه درخت رزین روغنی که از پوست داخلی درخت به‌طور طبیعی خارج می‌شود و یا با فشردن خرده‌های پوست بدون حرارت می‌گیرند و اصطلاحا میعه سائله گویند که شفاف و به غلظت عسل، به رنگ زرد قهوه‌ای و چسبنده است. نوع دوم آن است که برای به دست آوردن آن قطعات چوب و پوست درخت را می‌پزند و حرارت می‌دهند و می‌مالند و صاف می‌کنند و صاف کرده را دوباره می‌جوشانند تا غلیظ شود و آن را میعه یابسه نامند. این نوع مایع غلیظی است به رنگ تیره مایل به سیاه که مرغوبیت آن از نوع اول کمتر است.
حکمای طب سنتی از نظر طبیعت میعه سائله را خیلی گرم و در ضمن خشک گویند و از نظر خواص معتقدند که بادها را تحلیل می‌برد و نیرودهنده است. منضج و اعتدال‌بخش اخلاط و ملیّن مزاج است و قابض می‌باشد. برای سرفه، زکام، خواب‌رفتگی اعضای بدن، کزاز، رعشه، رفع درد سینه و ریه، صاف کردن آواز و استسقا مفید است. مدّر است و قاعده‌آور و برای تقویت طحال، کلیه و مثانه و رفع درد کمر نافع می‌باشد. اگر 15 گرم آن را با آب گرم بخورند مسهل بلغم خوبی است. ضماد آن برای تسکین درد مفاصل و نقرس مفید است. بخور آن مضّر ریه است از این نظر باید با مصطکی عمل شود. مقدار خوراک آن 15- 5 گرم است.
ص: 161
شاخه‌ای از درخت عنبر سائل با میوه
A
- شاخه جوان با گل
میعه یابسه طبق نظر حکمای طب سنتی از نظر طبیعت از میعه سائله گرمتر و خشک‌تر است و قابض می‌باشد و علاوه بر آنکه ملیّن نیست برای بند آوردن شکم نیز مفید است. بخور آن برای خشک کردن رطوبتهای دماغ و رفع لقوه و حفاظت بدن در دوران شیوع و با نافع است و شیاف آن برای قطع خونروی بواسیر مفید است و جنین را سقط می‌کند. میعه یابسه ممکن است ایجاد سردرد نماید، در این موارد باید آن را با رازیانه خورد. مقدار خوراک آن تا 8 گرم است. جانشین آن از نظر خواص جاوشیر است. قدرت دارویی میعه سائله و یابسه تا ده سال حفظ می‌شود. صمغ رزینی روغنی که از گونه‌L .styraciflua گرفته می‌شود برای ناراحتی‌های مجاری تنفسی و مجاری ادرار و تناسلی بسیار مفید است.
گونه‌های دیگری از درختان همین خانواده نیز از رزین روغنی آنها نوعی عنبر سائل گرفته می‌شود و بیشتر در مناطق خاور دور به عنوان دارو معمول و مرسوم هستند که چند گونه معروف آنها در اینجا شرح داده می‌شود:
ص: 162
1.Altingia excelsa Noronha . که مترادف آن‌Liquidambar altingiana Bl . می‌باشد. این درخت همانطور که فوقا ذکر شد از خانواده‌Hamamelidaceae می‌باشد.

مشخصات

درختی است بسیار بزرگ که از هندوستان و برمه تا جاوه و مالایا می‌روید و کشت و کار می‌شود. عنبر سائل که از این درخت گرفته می‌شود خیلی شبیه‌Liquid Storax یا عنبر سائلی است که از گونه‌L .orientalis آسیای صغیر و سوریه گرفته می‌شود. در برخی از بازارهای بین‌المللی عنبر سائل حاصله از این درخت راRose -maloes می‌نامند که احتمالا این نام از نام محلی درخت در مالایا گرفته شده است زیرا نام محلی این درخت و رزین آن در مالایاRassamala می‌باشد.
در بازار دارویی چین ماده‌ای به این عنوان فروخته می‌شود نام چینی آن در کتاب پنتسائو چین،Su -ha -yu , می‌باشد و در پنتسائو ذکر شده که این ماده از سوماترا و مناطق مرکزی هند و غرب آسیا به چین وارد می‌شود. با این توضیح نتیجه گرفته می‌شود که عنبر سائل که در چین فروخته می‌شود احتمالا مخلوطی از عنبر سائل حاصله از درخت‌L .orientalis وL .altingiana است و این نشانه آن است که این دو نوع عنبر سائل از نظر خواص خیلی شبیه می‌باشند. درحالی‌که در سایر بازارها یکی را با نام‌Liquid storax و دیگری را با نام‌Rose -maloes می‌شناسند.
پزشکان مغرب زمین که از اروپا و امریکا به چین رفته و مطالعات پزشکی و دارویی کرده‌اند معتقدند که حتی بلسان مکه یاBalm of Mecca که از درخت‌Balsamodendron opobalsamum به دست می‌آید و همچنین مقل یاMukul که از درخت‌Balsamodendron mukul گرفته می‌شود نیز در بازار دارویی چین همه تحت نام یک دارو عرضه و فروخته می‌شود. البته مشخصات و خواص هریک از انواع یاد شده به‌طور جداگانه در این کتاب آمد است و خواننده عزیز ملاحظه و مقایسه خواهد فرمود.

ترکیبات شیمیایی

از نظر ترکیبات شیمیایی در رزین روغنی که از درخت‌A .excelsa گرفته می‌شود
ص: 163
وجود مواد بنزآلدئید[243] و سینامیک آلدئید[244] مشخص شده است G .I .M .P[ .
در گزارش دیگری آمده است که رزین روغنی بالا دارای اسانس روغنی فرّار، وانیلین، سینامیک اسید، استیرولن، نفتالن 245] و کائوتچوک 246] است [روا].

خواص- کاربرد

در برمه رزین روغنی درخت یاد شده برای معالجه آماس بیضه 247] به کار می‌رود [راجر]. در چین به عنوان تونیک مصرف می‌شود [روا]. آقای برکیل در کتابش می‌نویسد که در شبه‌جزیره مالایا از راسامالا به عنوان تونیک و بخصوص برای رفع ناراحتی‌های سینه و نرم کردن سینه مصرف می‌شود. در هندوستان از رزین روغنی این درخت به عنوان بادشکن، دوای سینه و تقویت معده و برای جبران کمبود ویتامین‌C می‌خورند و در استعمال خارجی در موارد جرب پوست و لک و پیس پوست 248] کاربرد دارد.
2. گونه دیگری که از آن نیز در چین صمغ رزینی روغنی شبیه عنبر سائل می‌گیرند، درختی است از خانواده‌Hamamelidaceae که نام علمی آن‌Liquidambar formosana Hance می‌باشد. درختی است بسیار بلند که بلندی آن تا 40 متر می‌رسد. برگهای آن سبز، نسبتا مدوّر، دندانه‌دار که با شکافهایی به سه قسمت شده و عطر مخصوصی از آن متصاعد می‌شود. رنگ برگهای درخت در پاییز زرد و قرمز زیبایی می‌شود و به همین علت در روزگاران کهن در دوران امپراتوری‌Han در چین این درخت در باغهای سلطنتی چین به مقدار زیادی کاشته می‌شده است. گلهای آن سفید و میوه آن به درشتی تخم اردک است.
صمغ رزینی روغنی که از این درخت به دست می‌آید بسیار شبیه‌Rose maloes وLiquid storax است که شرح آنها در بالا داده شده است، رنگ آن زرد روشن و شبیه کندر است.
ص: 164
این درخت بومی مناطق گرم چین، تایوان، هندوچین است و در ژاپن نیز کاشته می‌شود. از نظر ترکیبات شیمیایی در صمغ رزینی روغنی این درخت مواد سینامیک الکل 249]، سینامیک اسید، استر[250] و ال- بورنئول 251] یافت می‌شود [چونگ یائوچی . در اسانس روغنی برگهای آن کامفن، دی‌پنتن و مقدار زیادی ترپن 252] وجود دارد [کاریونه و کیمورا].

خواص- کاربرد

در چین معمول است که از درختانی که بیش از 20 سال دارند، رزین روغنی بگیرند. به این ترتیب که در تابستان در ارتفاع 15 سانتی‌متری بالای خاک شکافی در تنه درخت ایجاد می‌کنند و در طول پاییز و زمستان شیره درخت بتدریج بیرون آمده و جمع‌آوری شده و در آفتاب خشک می‌کنند و یا به آن آهک اضافه می‌کنند و می‌گذارند که به‌طور طبیعی خشک شود. در بازار چین برحسب ابعاد معمولا سه درجه صمغ رزینی روغنی از این درخت فروخته می‌شود و همه آنها به رنگ زرد روشن، شفاف، شکننده و خیلی معطّر است. بخصوص وقتی که سوزانده شود عطر آن خیلی بیشتر محسوس می‌باشد. این رزین تلخ و گزنده است، برای تصفیه خون و تسریع در گردش خون مفید است. خونریزی را قطع می‌کند، مسکّن درد است و برای روییدن گوشت تازه بسیار مؤثر است. برای تمام انواع خونریزی‌ها تجویز می‌شود و برای جوش و کورک، زخم کفگیرک و دندان‌درد نافع می‌باشد. در استعمال داخلی آن را به صورت حب و قرص درمی‌آورند و برای پاشیدن روی زخمها از گرد آن استفاده می‌کنند [چونگ یائوچی . میوه درخت برای معالجه لومباگو[253]، درد مفاصل [ایشی دویا] و همچنین برای بیماری‌های پوست به کار می‌رود [روا]. صمغ رزینی این درخت برای معالجه سل 254] نیز تجویز می‌شود [کاریونه و کیمورا].
در مورد خواص رزین این گیاه استوارت می‌نویسد که خونریزی را متوقف
ص: 165
می‌کند، قابض و مسکّن درد است. از برگها و ریشه درخت برای معالجه سرطان و متوقف کردن رشد سرطانی استفاده می‌شود [استوارت .
دانشمندی به نام‌Erhya معتقد است که صمغ رزینی روغنی عنبر سائل یاLiquidambar که زیر خاک دفن شده باشد، پس از هزار سال تبدیل به عنبر معروف می‌شود.
توضیح: عنبر که کهربا نیز نامیده می‌شود به‌طور کلی سه نوع است:
الف) عنبر زرد یاSuccin که یک رزین فسیلی می‌باشد. ماده‌ای است سخت، شکننده، نیم‌شفاف به رنگهای زرد روشن تا قرمز یاقوتی مایل به زرد. عنبر زرد در ورنی‌سازی کاربرد دارد. در اثر اصطکاک تولید الکتریسیته کرده و اشیای سبک را به خود جذب می‌کند.
ب) عنبر خاکستری یک ماده چسبنده انعطاف‌پذیری است که در روده نوعی ماهی به نام ماهی عنبر[255] به وجود می‌آید. از ماده سیاه رنگی تشکیل می‌شود که از ترشحات نرم‌تنان دریایی حاصل شده و به مصرف خوراک ماهی عنبر می‌رسد. بویی شبیه مشک دارد و در عطرسازی به کار می‌رود. ماهی عنبر ماهی عظیم‌الجثه‌ای است شبیه بالن 256] از خانواده‌Delphinides که سبع و درنده است. طول آن تا 20 متر می‌رسد.
فک بالای آن بدون دندان ولی فک پایین آن دندانهای سفید و فشرده‌ای دارد. در روده‌های آن عنبر خاکستری تولید می‌شود.
پ) عنبر سیاه یا کهربای سیاه که به فارسی «شبق»، به انگلیسی‌Jet و به فرانسوی‌Jais ،Jaier وJayer نامیده می‌شود. یک فرآورده گیاهی است که ساختمانی شبیه آنتراسیت 257] دارد و به آن «ذغال‌سنگ خشک» نیز گفته می‌شود. ماده‌ای است سخت که با شعله کم می‌سوزد ولی بو و دود ندارد و 95- 90 درصد آن کربن است. به عبارت دیگر «عنبر سیاه» یک زغال فسیل است.
ص: 166

حسن‌لبه

اشاره

در بازار دارویی ایران با نام «حسن‌لبه» و ماده عامل آن «جوهر حسن‌لبه» گفته می‌شود. در کتب طب سنتی با نامهای «حسن‌لبه»، «حصی لبان» و «حصی لبان الجاوی» آمده است. به هندی لوبان گویند. صمغ رزینی یا نوعی بلسان با بویی شبیه وانیل است که انواع آن را به فرانسوی‌Benjoin وStorax و به انگلیسی‌Benzoin ،Benjamin وStorax نامند. این رزین از درختانی گرفته می‌شود از خانواده‌Styracaceae جنس‌Styrax که درختان را به‌طور کلی به فرانسوی و انگلیسی‌Styrax گویند. این درختان دارای متجاوز از 60 گونه هستند که نام علمی معروف‌ترین آنها که منبع تهیه حسن‌لبه می‌باشند به شرح زیر است:
1.Styrax benzoin Dryander .. این درخت در جاوه، سوماترا و شبه‌جزیره مالایا انتشار دارد و ضمنا در این مناطق کاشته می‌شود.
2.Styrax tonkinense Pierre . این درخت در چین در کوهستانات شرق مکونگ، در لائوس و تونکن انتشار دارد.
3.Styrax benzoides Craib . این درخت در تایلند انتشار دارد.

مشخصات گیاه

درختانی هستند به بلندی متوسط، پوست تنه آنها خاکستری سفید، برگها بیضی ناصاف شبیه برگ به بادمبرگ کوتاه و به‌طور متناوب قرار گرفته‌اند. گلهای آنها قله‌ای
ص: 167
یا سنبله است.

مشخصات صمغ رزینی حسن‌لبه

صمغ رزینی حسن‌لبه که داروهای معطّر گیاهی است به دو صورت در بازار عرضه می‌شود. یکی صمغ خالص که به شکل قطعاتی است سفیدرنگ، جامد، اشکی شکل، شکننده دارای مقطعی صاف و درخشنده. قسم دوم به همان شکل ولی مقطع آن قهوه‌ای قرمز رنگ است که علامت ناخالصی آن می‌باشد. تمام اقسام حسن‌لبه بسیار معطّر خوش‌بو طعم آنها ابتدا کمی شیرین ولی بعدا کمی تلخ و گزنده می‌شود. در الکل محلول است و با اضافه کردن آب و اسیدها در محلول رسوب می‌کند. ماده عامل آن بنزوئیک اسید که معمولا جوهر حسن‌لبه گفته می‌شود، اسیدی است متبلور، سفید رنگ به فرمول خام‌C 6 H 5 COOH .

ترکیبات شیمیایی

از نظر ترکیبات شیمیایی عمده‌ترین ماده موجود در حسن‌لبه بنزوئیک اسید می‌باشد که ماده عامل آن است. در بعضی از گونه‌های درختان سینامیک اسید نیز وجود دارد ولی نقشی در اثر دارویی آن ندارد و اثر دارویی آن منحصرا مربوط به ماده عامل آن جوهر حسن‌لبه یا بنزوئیک اسید است.
برای گرفتن حسن‌لبه باید پوست درخت را خرد و له کرد. این ماده از پوست درخت که زخمی نشده باشد به دست نمی‌آید.

خواص- کاربرد

حسن‌لبه در چین در موارد سوختگی، ضرب‌خوردگی و ضعف پس از زایمان و برای تسکین دردهای ناحیه قلب و کمر تجویز می‌شود [چونگ یائوچی . خواص آن ضدعفونی‌کننده است و بوی بد را از بین می‌برد و بادشکن، محرّک و مسکّن است [استوارت . داروی سینه‌ای است و برای تقویت نیروی جنسی مفید است [فوکود].
کمی قابض می‌باشد و در مصرف داخلی برای معالجه بواسیر و در استعمال خارجی در موارد روماتیسم به کار می‌رود [وان‌استی‌نیس- کروزمان . در مالایا برای رفع ناراحتی‌های پوستی، جرب، زخمهای پا و التیام جراحتهای زخمها به کار می‌رود [برکیل .
ص: 168
حسن‌لبه طبق نظر حکمای طب سنتی از نظر طبیعت گرم و نسبتا خشک است.
مقوی قلب می‌باشد و جویدن آن برای تقویت لثه‌ها و تسکین سرفه مفید است. قطره آنکه با روغنهای مناسب تهیه شده باشد برای تسکین دردهای گوش که ناشی از سردی است نافع می‌باشد. خوردن آن برای ناراحتی‌های سینه، سرفه رطوبی، رفع درد، پیچش شکم و تقویت آلات تناسلی مفید است.
مقدار خوراک آن در هربار حد اکثر تا 9 گرم است و چون گرم است برای اشخاص گرم‌مزاج مناسب نیست و مضّر است و برای رفع عوارض آن می‌توان روغن بنفشه و خشخاش خورد.

چند فرمول دارویی حسن‌لبه

پوسیون حسن‌لبه: فسفات دوسود 2 گرم، اسید بنزوئیک 1 گرم، پوسیون صمغی 125 گرم، اجزاء را مخلوط کرده و نوشابه‌ای بسازند. این نوشابه در زکامها و نزله‌های مزمن و همچنین برای دفع سنگ مثانه و در نقرس بسیار مفید است که در عرض روز با قاشق کوچک مرتبا بیاشامند.
پوسیون صمغی: گرد صمغ عربی 10 گرم، بهارنارنج 10 گرم، شربت صمغ 30 گرم، آب صاف تمیز 100 گرم. گرد را با شربت صلایه کرده و سپس سایر اجزاء را بیافزایند و پوسیون صمغی حاصل می‌شود.
شربت صمغی: صمغ عربی تمیز سفید 10 واحد، آب مقطر 43 واحد، قند خرد شده 67 واحد. صمغ را در آب سرد حل کنند و قند را افزوده و در حمام ماریه حل نمایند، شربت صمغ حاصل می‌شود.
روش دود دادن با حسن‌لبه: 15 گرم حسن‌لبه را نرم کوبیده روی زغال افروخته بریزند، دود بسیار خوشبویی متصاعد می‌شود آن را با پارچه پشمی جمع کرده روی عضو مورد نظر مالش دهند. این مالش برای فروکش کردن تومورهای بدون درد مؤثر است. ضمنا دود آن برای رفع بیماری‌های جهاز تنفسی نیز نافع می‌باشد. باید کمی احتیاط شود زیرا حسن‌لبه دارای اسید بنزوئیک است و دود آن محرّک می‌باشد.
روش تهیه شیر مخصوص صورت یا شیر زیبایی: تنطور حسن‌لبه 10 گرم، گلاب و یا عرق اکلیل الملک 400 گرم. این دو جزء را کاملا مخلوط کرده خوب به هم بزنند.
برای پاک کردن صورت شیر زیبایی خوبی است.
تنظور حسن‌لبه: حسن‌لبه یک واحد، الکل 80 درجه 5 واحد. مدت ده روز
ص: 169
حسن‌لبه را در الکل بخیسانند و گاهی به هم بزنند و سپس با فشار از پارچه بگذرانند و با کاغذ صاف کنند. این تنطور در استعمال خارجی در شقاق پستان نیز بسیار مؤثر است و ضمنا ضد زکام می‌باشد.

عنبر جامد

اشاره

به فرانسوی‌Styrax Solide و به انگلیسی‌Storax گفته می‌شود و عربی آن اصطرک و در هند نیز در بعضی مناطق اوصطورک نامند. نوعی رزین جامد است که از درختی گرفته می‌شود. درخت را به فرانسوی‌Styrax officinal وAliboufier و به انگلیسی‌Styrax Tree گویند. درخت از خانواده‌Styracaceae و نام علمی آن‌Styrax officinalis می‌باشد.
شاخه‌ای از درخت عنبر جامد
Aliboufier
A
- میوه

مشخصات

درختچه کوچکی است که برگهای آن شبیه درخت به، نظیر سایر گونه‌های فوق می‌باشد. از این درختچه عنبر جامد گرفته می‌شود. عنبر جامد صمغ رزینی جامدی است که به صورت توده قرمز درخشان در بازار عرضه می‌شود که در داخل توده،
ص: 170
دانه‌های کوچکی به رنگ مایل به سفید به‌طور غیر منظم جای گرفته است. خوش‌بو است و دارای بویی شبیه وانیل می‌باشد. این درخت نیز بومی سوریه و آسیای صغیر است. کاربرد آن در درجه پایینتر از عنبر مایع است. سابقا از آن مشمع دارویی به نام‌Empl tre de vigo درست می‌کردند. به‌طور کلی دارویی است محرّک و مقوی و برای نرم کردن سینه به‌کارمی‌رود.
ص: 171

مقل

اشاره

به فارسی به‌طور کلی «مقل»، «خاک مقل» و «مقل ازرق» گفته می‌شود. به فرانسوی و انگلیسی‌Bdellium و به عربی «قفر» و «کور» و در کتب طب سنتی با نام «مقل» و «مقل الیهود» نامبرده می‌شود. صمغ رزینی است که از درختانی از خانواده‌Burseraceae جنس‌Commiphora گرفته می‌شود. دارای گونه‌های مختلفی است که معروف‌ترین آنها که از آن مقل ارزق گرفته می‌شود، گونه‌ای است به نام علمی‌Commiphora mukul (Hook .ex Stocks) Engl . که مترادف آن‌Balsamodendron mukul Hook .ex Stocks می‌باشد.

مشخصات مقل

به‌طور کلی تمام انواع مقل از نظر طعم تلخ است نوعی از آن به رنگ مایل به سرخ است که مقل ارزق نامیده می‌شود. نوع دیگر آن زردرنگ است که «مقل الیهود» گویند. زیرا یهودی‌ها به عنوان بخور معطّر از آن استفاده می‌کنند. و نوعی نیز به رنگ بادنجانی است که از درختان ناحیه یمن گرفته می‌شود. مرغوبترین آنها نوعی است که خالص بدون مواد خارجی، برّاق، لزج، چسبنده، نرم و خوش‌بو باشد. طعم همه آنها تلخ است و اگر آن را در آتش بیندازند بوی مطبوعی نظیر بوی برگ‌بو از آن متصاعد می‌شود.
درخت فوق در مناطق گرمسیر هندوستان در میسور، دکان، خاندش، سند و
ص: 172
بلوچستان می‌روید. برخی از گونه‌های این درختان در یمن و جنوب عربستان و سواحل عمان می‌رویند. نام این‌گونه را پارساCommiphora molmol Engl . ذکر می‌کند.

ترکیبات شیمیایی

در مقل تجارتی علاوه بر صمغ و رزین در حدود 45/ 1 درصد اسانس وجود دارد]G .I .M .P[ . اسانس روغنی رزین آن دارای میرسن 258]، دی‌میرسن 259] و پولی‌میرسن 260] می‌باشد. ضمنا در صمغ مقداری از انواع قندها و آلدوبیورونیک اسید[261] یافت می‌شود]S .G .I .M .P[ .

خواص- کاربرد

مقل طبق نظر حکمای طب سنتی از نظر طبیعت خیلی گرم و خشک می‌باشد. در هند از صمغ رزینی مقل به عنوان قابض، ضدعفونی‌کننده، داروی سینه‌ای و برای افزایش نیروی جنسی، غنی کردن خون، بادشکن و قاعده‌آور مصرف می‌شود. ضمنا در موارد مارگزیدگی و عقرب‌گزیدگی نیز کاربرد شفابخشی دارد.
از نظر خواص دارویی طبق نظر حکمای طب سنتی ایرانی برای تنقیه اخلاط لزج سینه و تسکین سرفه‌های رطوبی، کزاز، تنگی نفس، ضعف کبد، تحلیل بادهای بواسیر و خون منعقد در اعضا داخل شکم، سختی زایمان، نقرس و درد پهلو مفید است. مدّر است و قاعده‌آور و برای ازدیاد ترشح شیر و خرد کردن سنگ کلیه و تسهیل در اخراج بلغم نافع است.
اگر 10 گرم مقل صاف قرمز رنگ را نرم ساییده و با ماء العسل بیاشامند بلغم را پایین می‌آورد. ضماد آن برای نرم کردن و تحلیل ورمها بخصوص ورم حلق و تسریع در جذب و تحلیل خون‌مردگی زیر پوست نافع است. اگر 4 گرم آن را با شیر تازه مخلوط و بیاشامند برای تقویت نیروی جنسی مؤثر است. بغدادی معتقد است که مقل را کوبیده و با آب گرم مخلوط و بیاشامند برای لینت مزاج و تسهیل اخراج بلغم
ص: 173
مفید است. ضماد آنکه با 30 گرم باقلا جوش داده و خمیر نموده باشند، برای باد فتق نافع است. تنقیه آن برای بواسیر مفید است. شیاف آن برای باز کردن دهانه رحم و تسهیل و فرود آمدن جنین و قطع رطوباتی که از رحم جاری می‌شود نافع است.
مقل برای ریه مضّر است و برای رفع عوارض آن باید از کتیرا استفاده کرد. اسراف در خوردن آن برای کبد مضّر است و برای رفع عوارض آن باید از زعفران (حدود 4 گرم) استفاده کرد.
در بازار داروی دیگری را به نام «مقل مکّی» عرضه می‌کنند که نباید با مقل ازرق یا به‌طور کلی مقل اشتباه شود. مقل مکّی صمغ نیست بلکه میوه درختی است که قابل خوردن است و درخت و میوه شبیه به خرما می‌باشد. از نظر طبیعت مقل مکّی سرد و خشک و قابض است و اسهال را قطع می‌کند و سیلان خون را هم بند می‌آورد.
ص: 174

تربانتین

اشاره

به فارسی «تربانتین» و به فرانسوی‌Terebenthine و به انگلیسی‌Turpentine گفته می‌شود. تربانتینها به‌طور کلی مواد اولئورزین یا به عبارت ساده رزینهای روغنی هستند که اکثر آنها از شیره درختان خانواده کاج گرفته می‌شود و معدودی از آنها نیز از درختان سایر خانواده‌های پهن‌برگ استخراج می‌شود. برای این کار با شکافهایی که به تنه درخت وارد می‌شود شیره خام آن را گرفته و پس از خارج کردن آب و ناخالصی‌های آن تربانتین به دست می‌آید. تربانتینها به‌طور کلی با کمی اختلاف اکثرا دارای خواص فیزیکی مشابهی هستند، معمولا نیمه مایع، لزج، شفاف به رنگهای زرد مایل به سبز یا قرمز عقیقی. طعمشان تلخ بوی آنها تند و نافذ و اگر خورده شود، دهان بوی بنفشه می‌گیرد. در آب غیر محلول و در الکل و اتر و روغنها محلول است. با تقطیر تربانتین روغن فرّاری که در حدود 20 درصد وزن آن را تشکیل می‌دهد موسوم به اسانس تربانتین به دست می‌آید و رزین باقیمانده آنکه تفاله جامد چسبناک سقزی است، به فارسی «کولوفان» و «راتیانج» و به فرانسوی‌Arcanson وColophane و به انگلیسی‌Colophene ،Colophony ،Black resin وCommon rosin نامیده می‌شود. کولوفان یک توده شفاف به رنگ زرد شیشه‌ای می‌باشد.
اسانسهایی که از انواع تربانتینها گرفته می‌شود و مربوط به درختان مختلف خانواده کاج هستند اگر از گونه‌های مشابه یک جنس درخت گرفته شده باشد، از نظر
ص: 175
خواص مشابه هستند ولی اگر از گونه‌های متفاوت گرفته شده باشند، خواص شیمیایی آنها کمی متفاوت است و در کیفیت دارویی آنها نیز اثر می‌گذارد. مثلا درحالی‌که عنصر غالب تشکیل‌دهنده اسانس تربانتینها ماده‌ای به نام پی‌نن است، در اسانسهای گرفته شده از تربانتین کاج دریایی 262] این ماده به صورت آلفا پی‌نن لووژیر[263] است در صورتی که در کاج حلب 264] این ماده به صورت پینن دکستروژیر[265] تقریبا خالص وجود دارد و یا در مورد اسانس تربانتین بعضی از درختان خانواده کاج امریکایی ضریب انکسار 14 درجه به طرف راست است در صورتی که ضریب انکسار اسانس تربانتین کاجهایی از گونه‌های فرانسوی 40- 30 درجه به طرف چپ است. و درحالی‌که اسانس تربانتین حاصل شده از کاج گونه‌Pinus khasya Royle در حدود 7/ 95 درصد ماده پی‌نن آلفا و بتا دارد. در اسانس تربانتین گونه‌Pinus griffithi M'clell . مقدار این ماده 87 درصد و در اسانس گونه‌Pinus roxburgh Sargent مقدار آن 40 درصد است. این تفاوتها باعث شده است که خواص اسانس در تربانتینهای مختلفی که به بازار عرضه می‌شود، متفاوت باشد و به همین علت است که اسانسهای تربانتین فرانسوی، امریکایی، روسی و سوئدی از نظر خواص متفاوت می‌باشند. در اینجا به ذکر شرح مختصری از مهمترین انواع تربانتینها که برای فروش در بازار دارویی جهان عرضه می‌شود، می‌پردازیم:
1. تربانتین ونیز: این تربانتین از درختی از خانواده کاج گرفته می‌شود که به فرانسوی‌Meleze و به انگلیسی‌Larch گفته می‌شود و نام علمی آن‌Larix europaea DC . می‌باشد. این درخت بیشتر در جنگلهای کوهستانهای جنوب فرانسه، سویس و ایتالیا انتشار دارد. تربانتین ونیز، نیمه‌مایع، به رنگ زرد روشن و طعم تلخ و گزنده و بوی مخصوص است و از انواع تربانتینهای مرغوب است. برای گرفتن آن مرسوم است تنه درخت را سوراخ کرده و ناوی در آن کار می‌گذارند و سر ناو را در داخل ظرفی قرار می‌دهند تا تربانتین که از تنه درخت خارج می‌شود در آن ظرف ریخته شود. معمولا از هر درختی در هر سال 4- 3 کیلوگرم تربانتین ونیز گرفته می‌شود.
ص: 176
2. تربانتین استرازبورگ که تربانتین وسژ[266] نیز گفته می‌شود. از درختی از خانواده کاج به نام علمی‌Abies pectinata گرفته می‌شود. این درخت در جنگلهای‌Vosges است که در کوهستانهای شمال شرقی فرانسه که تا آلمان ادامه دارد، می‌روید. چون مجاری شیرابه‌دار این درخت در تنه آن سطحی است برای استخراج آن، احتیاج به ایجاد سوراخ نیست و کافی است که شکافی در پوست تنه آن وارد شود که‌gemme یا شیره خام تربانتین خارج شود. تربانتین این درخت کمی بیشتر مایع و روان و کم‌رنگ‌تر از سایر اقسام تربانتینها و دارای بوی مطبوعی شبیه لیمو می‌باشد، به همین علت آن را تربانتین لیمویی نامند و در استعمال داخلی به علت بوی مطبوع آن بیشتر مصرف دارد.
3. تربانتین بردو: این تربانتین از درختی از خانواده کاج به نام علمی‌Pinus maritima Lam . و مترادف آن‌Pinus pinaster Ait . گرفته می‌شود. (در برخی مدارک گیاه‌شناسی‌P .pinaster را نام اصلی گیاه می‌دانند). این درخت نیز در جنگلهای فرانسه انتشار دارد. معمولا اسانس تربانتین را بیشتر از تربانتین بردو می‌گیرند. تربانتین بردو خیلی رنگین و غلیظ است، در حد غلظت عسل و بوی نامطبوع و تهوع‌آوری دارد و اغلب در مصارف داخلی به سبب بوی نامطبوع آن استقبال نمی‌شود. در مجاورت هوا زود خشک می‌شود.
4. تربانتین سفید امریکا: این تربانتین را از درختانی از خانواده کاج با نامهای علمی‌Pinus palustris Mill . وPinus echinata Mill . و واریته‌ای ازPinus taeda L . که در جنگلهای امریکای شمالی انتشار دارند می‌گیرند. مقدار تولید تربانتین این درختان زیاد است و تقریبا 70 درصد تربانتین بازار بین‌المللی از امریکا می‌باشد.
5. تربانتین حلب: این تربانتین از درختی از خانواده کاج با نام علمی‌Pinus halepensis Mill . به دست می‌آید. و از انواع مرغوب تربانتین دارویی است. درخت کاج حلب در جنگلهای سوریه، یونان، ایتالیا و جنوب فرانسه می‌روید. شیره خام مترشحه از این کاج دارای 90- 80 درصد کولوفان و بقیه آن تربانتین دکستروژیر است.
6. تربانتین کانادا: این تربانتین از درختانی از خانواده کاج با نامهای علمی‌Abies balsamea Mill . وAbies canadensis L . گرفته می‌شود.
ص: 177
7. در روسیه نیز از گونه‌های درختان از خانواده کاج بخصوص ازPinus sylvestris L . تربانتین گرفته می‌شود که در بازار به نام تربانتین روسی معروف است.
8. تربانتین هند: از گونه‌هایی از درختان خانواده کاج از جمله ازPinus roxburghii Sargent که مترادف آن‌P .longifolia Roxb . می‌باشد گرفته می‌شود.
این کاجها در دامنه‌های هیمالیا می‌رویند.
از انواع کاجها گونه‌های‌P .halepensis (کاج حلب) وP .eldarica Medw . (کاج تهران) در سطح گسترده‌ای در ایران کاشته می‌شود بخصوص کاج تهران که رشد خوبی دارد. ضمنا از گونه‌های دیگری مانندP .maritima وP .sylvestris وP .roxburghii (کاج کاشفی که در لاهیجان کاشته شده است) و برخی سایر گونه‌ها در قطعاتی کوچک در نواحی مختلف ایران کاشته شده‌اند که دارای تربانتین هستند ولی تعداد آنها تا آن حد که از نظر استخراج تربانتین اقتصادی باشد، نیست.
شیره‌های گیاهی دیگری نیز هست که از نظر ساختمان از رزینهای روغنی می‌باشند ولی از درختان سوزنی‌برگ خانواده کاج نیستند و از درختان پهن‌برگ و سایر انواع درختان گرفته می‌شوند، که به‌طور مختصر در زیر شرح داده می‌شود.
1. رزین روغنی معطّر بلسان که از نظر خواص دارویی و فیزیکی شباهت زیادی به بعضی تربانتیها دارد و حتی اغلب در بازار به نام «تربانتین مکّی» نیز عرضه می‌شود. این رزین روغنی از درخت پهن‌برگی از خانواده‌Burseraceae به نام علمی‌Balsamodendron opobalsamum Kunth گرفته می‌شود و به بلسان در بازار معروف است. مشخصات و خواص آن مشروحا در این کتاب تحت عنوان «بلسان مکه» آمده است.
تربانتین دیگری نیز به نام تربانتین شیو هست که به انگلیسی‌Chian turpentine و به فرانسوی‌Terebenthine de chio گفته می‌شود. شیو نام یکی از جزایر یونان است. این تربانتین از درختی از خانواده پسته‌Anacardiaceae به نام علمی‌Pistacia terbinthus L . گرفته می‌شود و آن را «سقز سفید» نیز می‌نامند. تربانتین شیو رزین روغنی است که در آن در حدود 12 درصد اسانس وجود دارد و اسانس آن شامل دی- پینن 267] و دی- پنتن و بورنئول 268] است.
ص: 178
3. رزین روغنی دیگری نیز در بازار هست با نام «بلسان کوپاهو» یا «روغن کوپاهو» که به فرانسوی‌Baume de copahu گفته می‌شود. در ترکیب شیمیایی این رزین روغنی برخلاف اغلب رزینهای روغنی اسید بنزوئیک وجود ندارد ولی دارای خواص دارویی مشابه تربانتینها می‌باشد.
رزین روغنی کوپاهو از گونه مختلف درختانی از خانواده‌Leguminosae گرفته می‌شود. نام علمی معروف‌ترین آنهاCopaifera officinalis L . می‌باشد. نام این درخت به فرانسوی‌Copaier یاCopayer است و در امریکای جنوبی از برزیل تا مکزیک و در افریقای حارّه انتشار دارد. رزین روغنی کوپاهو با شکافی که در تنه درخت ایجاد می‌شود، گرفته می‌شود. کوپاهو رزین روغنی است به غلظت روغن زیتون، شفاف و رنگ آن زرد لیمویی است. قسمی از آن دارای بوی تند و طعم نامطبوع است که در استعمال داخلی مصرف نمی‌شود (کوپاهو برزیل) و قسم دیگری از آن دارای بوی مطبوع شبیه بوی عود است و آن کوپاهو منطقه کاین 269] می‌باشد. کاین منطقه‌ای است در گویان فرانسه در امریکای جنوبی و بندری است در اقیانوس اطلس.
کوپاهو در الکل و اتر بخوبی حل می‌شود. محلول آن شیری است. معمولا کوپاهو را با روغن کرچک یا روغن ثابت دیگر و یا با تربانتین مخلوط می‌کنند و در بازار عرضه می‌نمایند. از کوپاهو ماده عامل مؤثری به نام کوپاهین 270] استخراج می‌شود.

خواص- کاربرد تربانتین، کوپاهو و تربانتین شیو:

1. تربانتینها: تربانتینها طبق نظر حکمای طب سنتی سرد و خشک است. از نظر خواص درمانی از زمان بقراط تاکنون تربانتین مورد توجه بوده است. به‌طور کلی در مصارف داخلی تربانتینها به عنوان محرّکهای قوی اثر کرده و بخصوص در غشای مخاط جهاز توالد و تناسل و جهاز ادرار اثر مخصوص به‌جا می‌گذارد و ترشح آنها را کم می‌کند.
در رفع نزله‌های مزمن مثانه و مجرای بول و در مورد برخی اسهالهای مخاطی بسیار مفید است. برای رفع زکام مزمن ریه و در مسلولین آثار شفابخشی داشته است. در مصارف خارجی در اغلب اوقات برای تسکین درد عضلات بین دنده‌ای 271] و تسکین
ص: 179
درد روماتیسم عضلانی استعمال می‌شود و همچنین در روزگاران کهن اطبا حمام بخار تربانتین را برای تسکین روماتیسم مزمن تجویز می‌کرده‌اند که اکنون در حمامهای بخار سونا برای مداوا قابل عمل است.
اسانس تربانتین از عوامل محرّک قوی است و در رفع درد سیاتیک و سایر نورالژی‌ها مفید است. از داروهایی است که برای کشتن پارازیتها اثر قوی دارد بخصوص در دفع تنیا و سایر کرمهای روده‌ای و نیز در مورد ترشحات صفرا، حل کردن سنگهای صفراوی (مخلوط با اتر)، رفع کزاز، ورم صفاق وضع حملی، در تبهای تیفوئید و در اقسام خونروی‌ها آثار شفابخش دارد. در هنگام بروز بیماری‌های مسریه از قبیل سرخجه شدید و تب تیفوئید، دیفتری، وبا، تب زرد و نظایر آن به‌طور مطمئن و بدون ضرر و با نتایج خوبی می‌توان آن را استعمال کرد. چون مایع آن خیلی نامطبوع است معمولا به صورت کپسول آن را استعمال می‌کنند. پاشیدن گرد آن و مالیدن مایع آن برای التیام جراحت خصوصا زخمهای ناشی از آب دریا و خوردن آن برای جلوگیری از کثرت احتلام، خروج اسپرم، زخمهای روده‌ها و مجاری ادرار و رفع سوزش آن مجاری نافع است. اسراف در خوردن آن تولید سنگ مثانه می‌کند و نیروی جنسی را ضعیف می‌نماید. در این قبیل موارد باید از مشک و عنبر خاکستری استفاده کرد. مشک منظور مشکی است که از ناف آهو گرفته می‌شود و نه مشکهای گیاهی و عنبر خاکستری نیز شرح آن در قسمت آخر بخش عنبر سائل آمده است.
2. خواص کوپاهو: کوپاهو نیز از عوامل محرّکه است و خواص آن شبیه تربانتینها می‌باشد و بعلاوه آثار مخصوصی در جهاز توالد و تناسل و جهاز ادرار دارد. سابقا از آن برای کنترل سوزاک استفاده می‌کردند. کوپاهو در موارد ترشحات مفرط سفیدرنگ مهبل یا لوکوره 272] و همچنین در موارد برونشیت همراه با خلط فراوان 273] و در برونشیتهای معمولی و برخی اسهالها استعمال می‌شود. مقدار مصرف کوپاهو در موارد سوزاک 20- 10 گرم در عرض روز است که در ده بار مصرف شود و در موارد لوکوره 10- 3 گرم و در برونشیتهای خلطدار 2- 1 گرم در روز است.
3. تربانتین شیو: تربانتین شیو یا سقز سفید به عنوان قابض و عامل مؤثر در تسریع بهبودی و برگشت سلامت و تسریع در تقویت دوران نقاهت تجویز می‌شود.
ص: 180
ضمنا خوردن آن در مورد برخی از انواع سرطان نتایج مفیدی دارد.

چند فرمول دارویی در استفاده از تربانتینها و کوپاهو. الف) در استعمال داخلی:

تربانتین پخته: تربانتین و نیز را در آب بجوشانند تا تقریبا تمام اسانس آن بخار گردد و بعد حبهای 3/ 0 گرمی بسازند و از 30- 4 حب در روز استعمال نمایند.
آب تربانتین: تربانتین لیمویی 1000 گرم و آب 6000 گرم. آب را جوش آورده و در حین جوش روی تربانتین بریزید و به هم بزنند و بگذارند سرد شود و صاف کنند و در بیماری‌های مجاری ادرار و برونشیت مزمن یک یا دو فنجان در روز بخورند. این مایع را معمولا برای قطع و بند آوردن خونروی به کار می‌برند.
شربت تربانتین: تربانتین لیمویی 100 گرم، شربت ساده 1000 گرم. این دو را در حمام ماریه مخلوط کرده مدت 2 ساعت دم کنند و بیشتر اوقات به هم بزنند و بگذارند سرد شود. این شربت را در مورد نزله‌های مزمن مثانه و ریه مصرف کنند.
برای کنترل تیفوئید یا حصبه: اسانس تربانتین 6 گرم، روغن کرچک 9 گرم و آب صاف 100 گرم. اینها را باهم مخلوط کنند و هر ساعت یک قاشق کوچک بیاشامند و هر سه ساعت یکبار نیز شکم را با روغنی که به صورت مخلوطی از 120 واحد روغن زیتون و 12 واحد تربانتین ساخته می‌شود، چرب کنند.
عسل تربانتینی: اسانس تربانتین 10 گرم، عسل 150 گرم. این دو را مخلوط کنند و سه قاشق در روز بیاشامند. مقدار اسانس را متدرجا باید زیاد کرد. این عسل برای تسکین درد ناحیه لگن خاصره و انواع نورالژی‌ها بخصوص سیاتیک تجویز می‌شود.
انگشت پیچ تربانتین: اسانس تربانتین 10 گرم و زرده تخم‌مرغ 2 عدد را باهم مخلوط کرده و کم‌کم 60 گرم شربت نعنا، 30 گرم شربت بهارنارنج، 30 گرم شربت اثر و 3 گرم تنطور دارچین به آن اضافه می‌نمایند و مرتبا به هم می‌زنند که خوب مخلوط شود. روزی 3 قاشق کوچک صبح، ظهر و عصر بخورند برای سیاتیک بسیار مفید است.
پوسیون سیاتیک: اسانس تربانتین 10 گرم. صمغ عربی کوبیده نرم 10 گرم، عرق نعنا 120 گرم، قند سفید 15 گرم، شربت نعنا فلفلی 30 گرم. اینها را مخلوط نمایند و روزی 3 بار هربار 2 قاشق ترشی‌خوری بیاشامند و در فاصله بین دفعات آشامیدن روزی چندین بار از روغن مالیدنی زیر روی عضو دردناک بمالند. اسانس تربانتین 1
ص: 181
واحد، روغن مالیدنی کافوری فرّار 2 واحد.

ب) برای استعمال خارجی

مالیدنی محرّک: 50 گرم اسانس تربانتین را با 50 گرم امونیاک مایع مخلوط کرده در موارد وبا و کزاز روی ستون فقرات بمالند و پارچه‌ای را با آن آغشته کرده روی آن قسمت بکشند.
مالیدنی در موارد صرع: اسانس تربانتین 100 گرم، اسید استیک 20 گرم، اسانس لیمو 80 گرم و زرده تخم‌مرغ 1 عدد. اینها را مخلوط کرده برای تسکین صرع بمالند.
مالیدنی ضد بواسیر: روغن زیتون 50 گرم و عسل تربانتینی 50 گرم. این دو را مخلوط نموده و 4 گرم از این مخلوط را به موضع بمالند.
مالیدنی برای تسکین روماتیسم: اسانس تربانتین 20 گرم و اسید کلریدریک 10 گرم. این دو را مخلوط کنند و برای تسکین روماتیسم و در موارد تومورهای مفصلی و سرمازدگی‌های شدید به موضع بمالند.
مالیدنی سیاتیک: روغن زیتون 250 ترم، اسانس تربانتین 60 گرم، امونیاک مایع 40 گرم، تنطور ذراریح 15 گرم. اینها را مخلوط و روزی دو بار برای تسکین سیاتیک بر روی مواضع بمالند.
توضیح: ذراریح نام حشره‌ای است که در ایران با اسامی محلی مختلفی شناخته می‌شود. از سخت بالپوشان است و گرد خشک شده آن را که سمّی نیز می‌باشد در بعضی از داروها مصرف می‌کنند. شرح مفصل مشخصات و خواص آن در جلد پنجم این کتاب آمده است.
روغن بابونه تربانتینی: بابونه خشک 1500 گرم، آب داغ 2000 گرم. بابونه را در آب گرم بریزند که خیس بخورد و 125 گرم اسانس تربانتین به آن افزوده و تقطیر کنند و در دردهای مفصلی بمالند.
تنقیه یا اماله برای تسکین سیاتیک: اسانس تربانتین یک قاشق چای‌خوری، زرده تخم‌مرغ یک عدد، آب گرم 100 گرم. اسانس را با زرده تخم‌مرغ کاملا به هم زده و کم‌کم آب را به آن اضافه می‌نمایند و صبح پس از قضای حاجت و تخلیه روده‌ها برای تسکین و کنترل سیاتیک تنقیه نمایند. مقدار اسانس را می‌توان کم‌کم تا 4 قاشق چای‌خوری رسانید.
گرد کولوفان برای قطع خونریزی خارجی: گرد کولوفان را برای قطع خونریزی روی
ص: 182
موضع می‌ریزند یا می‌چسبانند.
برای معالجه بیماری شاش‌بند: روغن کرچک 10 گرم، تربانتین و نیز 20 گرم و کوپاهو 20 گرم. اینها را مخلوط کنند و در موارد شاش‌بندهایی که به علت اختلال در ترشح ادرار عارض شده باشد، 30 قطره از آن را در شیر مخلوط کرده سه بار در روز بخورند.
کولوفان که تیانج نیز گفته می‌شود سقز خشکی است که پس از تقطیر تربانتین در قرع باقی می‌ماند. در آب غیر محلول است ولی در الکل و اتر محلولی است و ساییده و نرم شده آن برای قطع خونریزی مفید می‌باشد.
روش تهیه گرد قاطع خونریزی: کولوفان نرم ساییده شده 100 گرم، صمغ عربی ساییده شده 25 گرم و کاشو 25 گرم. اینها را مخلوط کرده و گرد آن را روی سطح خون‌آلود بریزند خونروی قطع می‌شود.
توجه: با توجه به اینکه تربانتین و اسانس آن همانطور که در این بخش توضیح داده شد در مخاطها اثر تحریکی دارد لذا توصیه می‌شود که مانند سایر موارد استفاده از آن زیر نظر پزشک صورت گیرد.

خواص و کاربرد درخت کاج گونه‌Pinus sylvestris L .

این کاج که به زبان آذری «ساری چم» و به فرانسوی‌Pin sylvestre و به انگلیسی‌Scotch Pine ،Scots pine وYellow deal گفته می‌شود. درختی است از خانواده‌Pinaceae . این درخت بومی آسیا و اروپای شمالی است. به ایران وارد شده و در بعضی باغهای تهران و در شمال ایران کاشته می‌شود. از این کاج تربانتین گرفته می‌شود که به خواص آن فوقا اشاره شد. در عین حال از قسمتهای مختلف این درخت یعنی از پولن، تخم و اسانس آن نیز برای معالجه ناراحتی‌های ریوی و قطع چرک استفاده می‌شود [هوبوتر].
ص: 183

مرّمکی

اشاره

در کتب طب سنتی با نامهای «مرّ» و «مرّمکّی» و «مرّ حجازی» نامبرده شده است. به فرانسوی آن راMyrrhe و به انگلیسی‌Myrrh وBalsamodendron گویند. صمغ رزینی است معطّر که از درختچه‌ای از خانواده‌Burseraceae جنس‌Commiphora گرفته می‌شود. از این جنس گونه‌های مختلفی هستند که این صمغ از آنها گرفته می‌شود که نام علمی معروف‌ترین آنها عبارت است از:
1. گونه‌Commiphora myrrha (Nees) Engl . که مترادف آن‌Balsamodendron myrrha T .Ness . می‌باشد. این‌گونه بومی عربستان و ساحل افریقایی دریای سرخ است.
2. گونه‌Commiphora abissinica Engl . که در حبشه انتشار دارد.
3.Commiphora schimperi Engl ..
درختچه‌های فوق که مرّ تولید می‌کنند در کتب طب سنتی با نام «مرّان» آمده است.

مشخصات گیاه

گیاهی که از آن صمغ مرّ گرفته می‌شود درختچه‌ای است خاردار دارای شاخه‌های کوتاه. گلهای آن دو نوع نر و ماده. میوه آن گرد به شکل گلابی و کمی گوشتی است.
محل رویش این درختچه و گونه‌های مختلف آن مناطق گرمسیری جنوب عربستان،
ص: 184
حبشه و قسمت جنوبی دریای سرخ مقابل بندر عدن و سرانجام سواحل افریقایی دریای سرخ و سواحل سومالی در افریقا می‌باشد. چون این صمغ بیشتر از عربستان و حجاز به ایران وارد می‌شود غالبا در سفرهای حجّ در بازار مکه و حجاز برای فروش عرضه می‌گردد، در ایران آن را مرّ مکی یا مرّ حجازی نامند که البته با صمغ عربی متفاوت است و نباید با آن اشتباه شود.

مشخصات صمغ

مرّ مکی در فصل گرما مانند اغلب صمغها به مقدار کم خودبه‌خود از تنه و ساقه درخت ترشح می‌کند ولی برای اینکه به مقدار زیادتر گرفته شود، تنه درخت را شکاف می‌دهند و شیره درخت که ابتدا سفید و بعد از ماندن قرمز مایل به قهوه‌ای می‌شود خارج می‌شود. این نوع مرّ مکی را که نوع مرغوب و خالص است اصطلاحا «مرّ البطارح» می‌نامند. روش دیگر برای استخراج مرّ این است که پوست درخت را گرفته و با قطعات تنه یا ساقه در آب جوش می‌پزند و پس از پختن آن را صاف می‌نمایند و سپس آن را تبخیر می‌کنند و رسوبات منجمد باقیمانده پس از تبخیر تحت نام مرّ به بازار عرضه می‌شود. این نوع مرّ به علت اینکه با مواد دیگری از گیاه مخلوط می‌باشد نامرغوب و رنگ آن سیاه است و آن را نوعی میعه سائله نیز می‌گویند. نوع مرّ مکی مرغوب به شکل قطعه‌های اشکی بی‌نظم به بزرگی یک گیلاس یا یک گردو، وزین، قرمز قهوه‌ای، دارای بوی مطبوع و معطّر و شکننده است براحتی شکسته و خرد می‌شود مقطع آن درخشنده و برّاق و در مقطع آن خطوط سفیدی شبیه به اثر ناخن دیده می‌شود. طعم آن تلخ است و از صمغ رزینی و ماده لعابی و اسانس و املاح مختلف تشکیل شده است. این نوع مرّ مکّی مرغوب را به فرانسوی‌Myrrhe en larmes نامند. نوع دیگر را که کمی نامرغوب و ناخالص است‌Myrrhe en sorte گویند.

ترکیبات شیمیایی

از نظر ترکیبات شیمیایی در صمغ رزینی مرّ 10- 5/ 2 درصد اسانس شامل ترپن، 40- 30 درصد صمغ شامل آرابینوز، گالاکتوز، اسید متیل گلی کورونیک 274] و بقیه در
ص: 185
حدود 40- 30 درصد رزین است که در حدود 60 درصد رزین را الکلها، اسیدهای ترپنیک تشکیل می‌دهند و یک ماده تلخ و ... در آن یافت می‌شود. ماده صمغی مرّ در آب حل می‌شود ولی قسمت رزینی آن در الکل محلول است.

خواص- کاربرد

در هندوستان از صمغ رزینی مرّ در موارد سوء هاضمه و در بیماری کلروز[275] که در اثر کمی گلبول قرمز خون و کاهش ماده هموگلوبین در خون ایجاد می‌شود و علامت آن رنگ‌پریدگی و زردی رنگ پوست بخصوص در دختران جوان است، مصرف می‌شود. و به علاوه در مورد ناراحتی‌های رحم و بند آمدن عادت ماهیانه در دورانی که به‌طور طبیعی باید وجود داشته باشد، تجویز می‌گردد]G .I .M .P[ .
مرّ از نظر طبیعت طبق نظر حکمای طب سنتی خیلی گرم و خشک است، بنابراین خواص عمده آن خشک‌کننده رطوبتهای بدن و قابض است. در عین حال انسداد و گرفتگی‌های مجاری را باز می‌کند و دارویی منضج و یا به اصطلاح اعتدال‌دهنده است، یعنی در موارد یبوست مسهل است و در مورد اسهال قابض می‌باشد. بادهای داخل معده و ورمهای سرد بلغمی را تحلیل می‌برد و مانع تعفن اخلاط می‌شود به همین دلیل در روزگار قدیم در موقع مومیایی کردن اجساد رسم بوده است برای خشک کردن رطوبتها و ممانعت از تعفن، داخل اجساد را با مرّ مخلوط با سایر ادویه اندود می‌کرده‌اند. اگر نیم گرم آن خورده شود برای پاک کردن دماغ مفید است و اگر با آب مرزنجوش بخورند برای پیشگیری و ممانعت از زکام شدن بسیار مؤثر است.
اگر با دم‌کرده نعنا خورده شود برای رفع بدبویی بینی اثر مفید دارد. پاشیدن گرد آن روی زخمها برای خشک کردن زخمهای سرد مؤثر است. ضماد آن با کندر برای التیام اغلب زخمهای سر سریع الاثر است. اگر با سرکه و آب و دم‌کرده مارچوبه مخلوط نمایند و در دهان مضمضه کنند برای رفع تعفن زخمهای دهان مفید است. اگر با سرکه عنصل مخلوط کنند و مضمضه نمایند برای رفع و قطع خون بن دندان نافع است.
برای تهیه سرکه عنصل باید در حدود 500 گرم پیاز دشتی یا پیاز صحرایی 276] را
ص: 186
گرفته ورق‌ورق کرده در سرکه ریخته بجوشانند تا کاملا پخته و در آن حل شود، سپس آن را با فشار صاف نموده و مصرف نمایند.
اگر مرّ به‌طور خالص مصرف شود برای سستی معده، رفع رطوبات آن، تحلیل بادهای معده، تحلیل خون منجمد در رحم و تسهیل دفع زردآب و بلغم و همچنین برای زخمهای معده، دل‌پیچه، ورم طحال، درد کلیه و مثانه مفید است. استفاده از ضماد آنکه با سرکه رقیق و صمغ لاذن و روغن مورد درست شود، برای رشد و تقویت مو مفید است و موجب انبوهی آن شده و مانع ریختن مو می‌شود و اگر با آب ترب مخلوط شود برای بهق و کلف 277] و فروکش کردن خال صورت و تحلیل خون منجمد زیر پوست نافع است. مصرف مرّ به علت گرمی زیاد آن برای اشخاص گرم‌مزاج مضرّ است بخصوص مضرّ مثانه می‌باشد.
در گزارش دیگری آمده است که از مرّ مکی مانند عوارض محرک و مقوی در استعمال داخلی، استفاده می‌کنند، مخصوصا در مورد دردهای سر معده، ناراحتی‌های معده 278] و در کلروز که بیماری زردی در اثر کم‌خونی است، مفید می‌باشد. همچنین در رفع اخلاط سینه، رفع زکامهای مزمن، در مراحل اولیه بیماری سل، در بیماری کمی ویتامین‌C [279] مصرف داخلی آن در اغلب موارد شفابخش است. برای آنژینهای قانقرایایی، سیاه‌سرفه و قانقرایا نیز استعمال می‌شود.
مرّ از اجزاء ترکیب اغلب خمیر دندانهای اروپایی است و معتقدند که بر ضد باکتری‌های دهان مفید است. و مانع فساد و کرم‌خوردگی می‌شود. در برخی از فروشگاههای فرآورده‌های طبیعی در امریکا یک ترکیب تجارتی آن به نام‌Merfluan عرضه می‌گردد.
درختچه تولیدکننده مرّ را مرّان نامند. در مورد خواص قسمتهای مختلف درخت شامل عصاره برگ آن نیز خواصی ذکر شده است، از جمله معمول است اگر 5 گرم عصاره برگ آن را با سرکه رقیق بخورند برای سم افعی گزیده تریاق مؤثری است و با
ص: 187
آثار سوء سم مقابله می‌کند. البته اگر افعی از نوع افعی‌هایی که در محل رویش این گیاه زندگی می‌کنند باشد، اثر آن تجربه شده است.
در امریکا به عنوان مایع شست‌وشوی دهان یک قاشق مربّاخوری گرد مرّ مکی را با یک قاشق مربّاخوری اسید بوریک در 500 گرم آب جوش ریخته و نیم ساعت می‌گذارند خیس بخورد و صاف روی آن را برمی‌دارند و مصرف می‌کنند. برای تهیه دم‌کرده آن به عنوان پیشگیری از بیماری‌های قلبی یک قاشق مربّاخوری گرد مرّ را در یک پیمانه (220 گرم) آب جوش 10 دقیقه خیس می‌کنند و 2 پیمانه در روز می‌خورند. طعم مرّ تلخ و نامطبوع است. بنابراین بهتر است کمی عسل یا آب لیموترش یا شکر اضافه نمود. در مورد مصرف تنطور آن 4/ 1 قاشق مربّاخوری تنطور 3 بار در روز مصرف می‌شود. مرّ نباید به کودکان زیر دو سال داده شود و برای کودکان بزرگتر و اشخاص بزرگتر از 65 سال با دم‌کرده رقیق شروع و بتدریج تا حد مجاز افزایش داده شود. زنان باردار و مادران شیرده نیز باید از مصرف مرّ اجتناب کنند. مصرف زاید بر حد مجاز مرّ ملین خیلی قوی است و ممکن است موجب عرق کردن و آشفتگی و تهوع شود.
ص: 188

بلسان مکّی

اشاره

به فارسی «روغن بلسان» و «بلسان» گویند و در کتب طب سنتی با نام‌های «بلسان» و به عربی آن «بلسم مکّی» و «بلسان مکّی» آمده است. رزین روغنی معطّری است که به فرانسوی‌Baume de la Mecque وBaume de Gilead و به انگلیسی‌Balsam of Mecca وBalsam of Gilead نامیده می‌شود. شیره گیاهی است که گیاه از خانواده‌Burseraceae جنس‌Commiphora می‌باشد. نام علمی گیاه‌Commiphora opobalsamum (L .) Engl . و مترادف آن 280]Balsamodendron opobalsamum Kunth . وBalsamodendron Ehrenbergianum Berg . می‌باشد.
این گیاه درختچه‌ای است که به فرانسوی‌Balsamier de Judee وBalsamier de la Mecque وBalsamier de Gilead و به انگلیسی درختچه نیز با همان نامهای بلسان گفته می‌شود. در مدارک گیاه‌درمانی انگلیسی اغلب نام این گیاه راCommiphora meccanensis ذکر کرده‌اند.
ص: 189

مشخصات

درختچه‌ای است خاردار، برگهای آن مرکب و برگچه‌ها پوشیده از تار، بیضوی و نوک‌تیز، گلهای آن نر و ماده روی یک پایه قرار دارد. میوه آن تخم‌مرغی نوک آن کمی دراز به رنگ قهوه‌ای تیره مایل به قرمز و مزه گل حنا می‌دهد. علاوه بر شیره گیاهی درخت میوه آن خواص دارویی دارد و به حب بلسان معروف است.
این گیاه در عربستان، انطاکیه و فلسطین انتشار دارد. طبق آنچه که در برخی کتب طب سنتی آمده است این درخت در روزگاران کهن در مصر بخصوص در منطقه‌ای واقع در شمال قاهره به نام مطریه نیز می‌روییده است و طبق آنچه که در انجیل نقل می‌شود در محلی به نام عین شمس واقع در مطریه در زمان حضرت عیسی مسیح (ع) دیده شده است و از نظر مسیحیان و رهبانان محل این درخت مقدس است و بلسان خالص که از این درخت گرفته می‌شود با قیمت خیلی گران عرضه می‌شود و غالبا رهبانان آن را در اختیار دارند و برای شفای بیماری‌ها با اعتقاد خاصی به مردم هدیه و تجویز می‌نمایند. البته حالا دیگر در این منطقه آثاری از این درخت دیده نمی‌شود ولی هنوز ماده‌ای تحت عنوان بلسان مکّی از این منطقه صادر می‌شود که ظاهرا از درخت دیگری به نام «بشام» که آن را به فارسی انار دانه دشتی و به عربی «قلقل» نامند گرفته می‌شود و خواص بلسان مکّی اصیل را ندارد. شرح گیاه قلقل در جلدهای دیگر این مجموعه آمده است.

مشخصات بلسان

بلسان مکّی خالص که از شیرابه درخت بلسان گرفته می‌شود را با ایجاد شکافی در تنه آن در فصل گرما و قبل از طلوع آفتاب می‌گیرند. این شیرابه ماده‌ای است سیّال، لزج، کمی غلیظ، چسبنده و خوش‌بو به رنگ سرخ عقیقی. اگر آن را در آب حل کنند مایع شیری رنگی به دست می‌آید. در بازار تجارت دارویی اغلب روغنهایی به نام روغن بلسان عرضه می‌شود که بلسان اصیل نیست و آن را به‌طور مصنوعی درست می‌کنند. به این ترتیب که قطعاتی از چوب و ساقه‌های درخت انار دانه دشتی، هم‌وزن آن بسباسه، هم‌وزن آن میعه سائله و هم‌وزن آن روغن تخم ترب را گرفته و مخلوط کرده و با ده برابر وزن آن روغن زیتون می‌جوشانند تا وزن مجموع 4/ 1 شود و این را به نام روغن بلسان می‌فروشند.
نوع دوم که بیشتر به روغن بلسان اصلی شبیه است برای تولید آن شاخه، برگ،
ص: 190
میوه و چوب درخت بلسان را گرفته با روغن زیتون مخلوط کرده می‌جوشانند تا وزن مجموع ربع شود و تبدیل به مربّا گردد. عده‌ای این مربّا را با کمی حنا و روغن مورد و عسل و موم نیز مخلوط می‌نمایند که از نظر بو و شکل نیز شبیه شود که البته روغن بلسان اصیل دارای خواص عالی‌تر و مرغوبتر است و به همین دلیل قیمت آن هم گرانتر است. ضمنا به استحضار خوانندگان عزیز می‌رساند که تربانتینها که از کاجها و سایر درختان خانواده کاج و سایر انواع درختان گرفته می‌شوند از نظر خواص دارویی خیلی شبیه بلسانها می‌باشند.

خواص- کاربرد

روغن بلسان از نظر طبیعت طبق نظر حکمای طب سنتی گرم و خشک است و دارای نیروی تریاقی و ضد سمّی می‌باشد. مقوی دماغ و اعصاب است و برای تقویت دید چشم مفید است. برای بیماری‌های ناشی از سردی دماغی و اعصاب نظیر فلج، لقوه، کزاز، صرع، سرگیجه، رعشه، سستی بدن، زخمهای سرد، دردهای مفاصل، درد دندان، سیاتیک، نقرس و همه دردهای سرد و مرطوب مفید است. برای رفع سنگینی گوش حاصل از سردی و رطوبت، تنگی نفس، سرفه، زخمهای ریه و ضعف معده، طحال، کبد، کلیه و مثانه و خرد کردن سنگ مثانه، سستی آلت تناسلی مرد، رفع بیماری‌های رحم و دردهای آن و برطرف کردن چرک از هر نوع که باشد، بسیار نافع است. به عنوان تریاق سم نیش عقرب و سایر سموم سرد مصرف می‌شود. اگر 5/ 2 گرم آن با شیر مخلوط و خورده شود برای رفع سمیت و اذیت نیش خزندگان گزنده مفید است و اگر 7/ 0 گرم آن را با 15 گرم دم‌کرده زوفا بخورند برای سرفه و دردهای سینه نافع است. ضماد آنکه با ایرسا تهیه شود، برای خارج کردن خار و استخوان مفید است. ضمنا برای مداوای اغلب بیماری‌های چشم، تحلیل ورم ضربه وارده، زخم و ...
به کار می‌رود.
عود بلسان: شاخه‌های درخت بلسان را «عود بلسان» گویند. این شاخه‌ها به رنگ گندم و خوش‌بو می‌باشد. از نظر طبیعت عود بلسان خیلی گرم و خشک است و خواص آن بازکننده انسداد مجاری و مقوی است و برای سرگیجه و صرع و پاک کردن رطوبتهای دماغی و تقویت چشم مفید است، ضمنا برای معالجه نفس تنگی، سردی معده و کبد و به عنوان پادزهر سموم گزندگان مانند مار مفید است. مضر روده است و از این نظر باید با کتیرا خورده شود. یکی از روشهای مصرف شاخه و برگها این است
ص: 191
که شاخه و برگ درخت را در آب می‌پزند و آب آن را گرفته با روغن کنجد تازه می‌جوشانند آن‌قدر که فقط روغن بماند و دقت شود که نسوزد. این روغن از نظر خواص تا حدودی جانشین روغن بلسان است.
حب بلسان: میوه درختچه بلسان را حب بلسان نامند. خواص آن بادشکن و محرّک است. درد سینه را تسکین می‌دهد و سینه را نرم می‌کند. سابقا در اصفهان مرسوم بود در موارد سرماخوردگی و ناراحتی سینه از حب البلسان استفاده می‌کردند.
ص: 192

بلسان پرو- بلسان تلو

اشاره

رزین روغنی است که به فارسی «بلسان پرو» و «بلسان تلو» گفته می‌شود. و به فرانسوی به‌طور کلی‌Baume و انواع آن راBaume du Perou وBaume de Tolu و به انگلیسی‌Balm ،Balsam ،Balm of Peru ،Balm of Tolu وTolu نامیده می‌شود. این رزین روغنی از درختانی از خانواده‌Leguminosae گرفته می‌شود که در مناطق گرمسیری امریکای جنوبی، برزیل، کلمبیا، سان‌سالوادور و پرو انتشار دارند.
این درختان دارای گونه‌های مختلفی هستند که معروف‌ترین آنها عبارت است از:
1.Toluifera toluiferum H .B .K . که مترادف آن‌Toluifera Balsamum L . می‌باشد. این درخت را به فارسی «درخت تلو» و به فرانسوی‌Myroxyle de tolu و به انگلیسی‌Balsam of Tolu نامند. و رزین روغنی که از آن گرفته می‌شود به نام محل رویش آنکه‌Tolu می‌باشد، به فرانسوی‌Baum de Tolu و به انگلیسی‌Balm of Tolu گفته می‌شود. این درخت در منطقه‌ای به نام‌Tolu در کلمبیا به‌طور گسترده‌ای می‌روید.
درختی است بلند، پوست آن قهوه‌ای ضخیم و چوب آن قرمز با بوی گل سرخ.
برگهای آن مرکب از 8- 5 جفت برگچه و یک برگچه انتهایی و گلهای آن سفید است.
برای گرفتن بلسان تلو، در فصل گرما به تنه درخت شکاف وارد می‌کنند و شیره گیاه که همان بلسان است، قبل از طلوع آفتاب از آن خارج می‌شود و آن را جمع‌آوری می‌کنند.
ص: 193
2.Myroxylon Pereirae Klotzsch . و مترادف آن‌Toluifera Pereirae Bail . می‌باشد. این درخت را به فارسی «درخت بلسان پرو» و به فرانسوی‌Myroxyle du Perou و به انگلیسی‌Peruvian balsam نامند. رزین روغنی که از آن به دست می‌آید را به فارسی «بلسان پرو» و به فرانسوی‌Baume du perou و به انگلیسی‌Baisam of Peru . می‌نامند.
درختی است که بلندی آن تا 20 متر می‌رسید. برگهای آن سبز شفاف و مرکب از 11- 7 برگچه متناوب. گلهای آن سفید و کوچک است. پوست تنه درخت خاکستری و دارای لکه‌های زردرنگ است. چوب آن قرمز قهوه‌ای و بسیار سخت می‌باشد.
این درخت در پرو، سان سالوادور و گواتمالا و برخی مناطق امریکای مرکزی می‌روید.

ترکیبات شیمیایی

الف) بلسان تلو:
از نظر ترکیبات شیمیایی در حدود 80 درصد بلسان تلو را رزین آن تشکیل می‌دهد که در اثر صابونی شدن از آن ماده‌ای به نام تلو رزینوتانول 281] حاصل می‌شود، به علاوه در حدود 7 درصد اسانس دارد که اسانس آن دارای بنزوات دوبنزیل 282] و سینامات دوبنزیل 283] است. در بلسان تلو مقدار کمی در حدود 5/ 0 درصد وانیلین و 12 درصد سینامیک اسید یافت می‌شود.
ب) بلسان پرو:
در بلسان پرو از نظر ترکیبات شیمیایی در حدود 50 درصد سینامئین 284] یافت می‌شود که مخلوطی از اتر بنزوئیک و اتر سینامیک و الکل بنزیلیک است. به علاوه در حدود 30 درصد از بلسان پرو را رزین تشکیل می‌دهد که در اثر صابونی شدن از آن پرو رزینوتانول 285] به دست می‌آید. در بلسان پرو الکلی معطّر به نام پروویول 286] نیز
ص: 194
شاخه‌ای از درختچه بلسان پرو
Myroxyle
مشخص گردیده است.

مشخصات

بلسان تلو ماده‌ای است که تازه آن نرم و خمیری و چون کهنه شود خشک شده و به صورت جامد شکننده درمی‌آید. رنگ آن قرمز تیره با بویی مطبوع کمی شبیه بوی لیمو، طعم آن شیرین ولی در عین حال گرم و گزنده است.
بلسان پرو به دو صورت در بازار عرضه می‌شود. اولا بلسان پروی نارگیلی، این نوع بلسان را داخل نارگیل کرده و روی آن را از ماده سقزی می‌پوشانند. این نوع خیلی کم است. رنگ آن قهوه‌ای تیره غیر شفاف طعم آن شیرین و بوی آن مطبوع و تند است. ثانیا بلسان پروی مایع که بلسان سیاه نیز گفته می‌شود. این نوع بلسان پرو به غلظت شربت غلیظی است. رنگ آن قرمز مایل به قهوه‌ای تیره و شفاف بوی آن تند و طعم آن تلخ است. این نوع را معمولا مخلوط با الکل خالص و بعضی روغنهای ثابت مانند روغن کرچک و بلسان کوپاهو در بازار عرضه می‌کنند.

خواص- کاربرد

بلسان پرو و بلسان تلو از عوامل محرکه هستند و خواصی مشابه با انواع تربانتینها
ص: 195
دارند و در برونشیتهای مزمن، زکام ریه و اوایل ابتلا به سل مفید می‌باشند و در اغلب داروهای سینه جزء مفید و مؤثری را تشکیل می‌دهند. بلسان پرو خاصیت میکرب‌کشی نیز دارد زیرا با مصرف آن مقدار زیادی گلبول سفید به طرف آن جذب می‌شود. کمی سمّی است و به این مناسبت معمولا در استعمال خارجی مصرف می‌شود. از بلسان پرو در رفع خارشهای جلدی که منشاء عصبی دارد و همچنین برای از بین بردن انگلهایی نظیر جرب، شپش و ... استفاده می‌شود. استفاده از بلسان پرو در استعمال خارجی نیز باید با احتیاط مورد عمل قرار گیرد زیرا پوشش سطح نسبتا وسیعی از پوست بدن و مالش دادن با آن ممکن است موجب بروز عوارضی شود. و به هر حال باید زیر نظر پزشک مصرف شود.
مقدار مصرف داخلی بلسان پرو و بلسان تلو از 2/ 0- 1 گرم است که به صورت حب خورده می‌شود و مقدار مصرف تنطور آنها از 8- 4 گرم است که به صورت پوسیون خورده می‌شود. در مصارف خارجی 50 قطره از نوع مرغوب آن را تصفیه کرده و روی عضو می‌مالند.
روش تهیه شربت بلسان تلو: بلسان تلو 50 گرم، آب خالص 1 لیتر، قند سفید به مقدار کافی در حدود 1 کیلوگرم. بلسان را با آب مخلوط کرده مدت 12 ساعت در حمام ماریه سرپوش‌داری دم می‌کنند و گاه‌گاه به هم می‌زنند و بعد صاف می‌کنند و دو برابر وزن آنچه که صاف شده قند سفید افزوده با حرارت ملایم در ظرف سرپوش‌دار، حل می‌کنند و محلول را با کاغذ صاف کرده نگه می‌دارند. از این شربت 60- 30 گرم در جوشانده‌ها و پوسیونها داخل کرده مصرف می‌نمایند.
قرص بلسان تلو: بلسان تلو 10 واحد، قند 200 واحد و به مقدار کافی لعاب کتیرا. اینها را مخلوط کرده قرصهای یک گرمی می‌سازند و در موارد زکام 10- 5 قرص در روز مصرف می‌کنند.
قرص سیاه سینه‌ای: بلسان تلو 18 واحد، ایرسا 18 واحد، کتیرا 4 واحد، قند 854 واحد، رب ریشه شیرین‌بیان 106 واحد، طبق معمول قرصهای 1 گرمی می‌سازند. برای رفع خشونت سینه در موارد زکام بسیار مفید است.
شربت سینه بلسان: شربت بلسان تلو 50 گرم، شربت پرسیاوشان 50 گرم، قند 50 گرم را مخلوط و شربت درست می‌کنند و در برونشیت با قاشق چای‌خوری متدرجا بخورند.
انگشت پیچ بلسان: یک قطره بلسان سیاه پرو را با 15 گرم روغن بادام شیرین در
ص: 196
هاون بلوری مخلوط کرده و 10 گرم صمغ عربی نرم کوبیده به آن افزوده خوب مخلوط می‌کنند و کم‌کم 50 گرم شربت ساده و 200 گرم لعاب کتیرا به آن اضافه می‌کنند و در برونشیتهای سخت مزمن با قاشق چای‌خوری متدرجا می‌خورند.
ص: 197

باریجه

اشاره

صمغ رزینی است که در ایران در مناطق مختلفه «باریجه»، «بالیجه» و «بالنبو» و در کتب طب سنتی با نام «بارزد» و به عربی «قنه» و به ترکی «قاسی» و «قاصنی» نامبرده می‌شود. به فرانسوی به آن‌Galbanum و به انگلیسی نیز آن راGalbanum می‌گویند.
این صمغ از گیاهی گرفته می‌شود که از خانواده‌Umbelliferae و نام علمی آن‌Ferula galbaniflua Boiss .et Buhse . و مترادف آن‌Ferula gommosa Boiss . می‌باشد. در بازار هند این گیاه را به نام جواشیر می‌شناسند.

مشخصات گیاه

گیاهی است چندساله بلندی آن تا 2 متر، برگهای آن شبیه چنار ولی با بریدگی‌های بیشتر با چند بار تقسیم به رنگ سبز غباری و پوشیده از تار. گلهای آن زردرنگ. ساقه آن باریک و استوانه‌ای. از ساقه این گیاه در اثر نیش حشره‌ای شیره‌ای خارج می‌شود که بتدریج در مجاورت هوا سفت شده و به رنگ قهوه‌ای یا زرد مایل به سبز یا قرمز درمی‌آید که همان صمغ رزینی باریجه است. البته به‌طور طبیعی در اثر نیش حشره شیره به مقدار کم خارج می‌شود و برای تولید تجارتی معمولا در ساقه شکاف وارد کرده و یا ساقه را قطع می‌کنند که شیره بیشتر و سریع‌تر خارج می‌شود.
گیاه باریجه در ایران در مناطق وسیعی از دامنه‌های مرتفع البرز، در بندسر و دماوند، در خراسان، کوپه‌داغ بین کوشان و لطف‌آباد و جاده اللّه اکبر در ارتفاعات
ص: 198
1800 متر و در کوههای ساوجبلاغ بین تهران و قزوین و درّه خرقان ساوه و در جاده شیراز نزدیک ده گردون شناسایی شده است. نام محلی آن در این مناطق «بالنبو» می‌باشد.
علاوه بر گونه فوق از گونه‌های دیگری از این خانواده نیز صمغ باریجه گرفته می‌شود، از جمله از گونه‌F .rubricaulis Boiss . که در مناطق جنوب و شمال ایران در اشتران کوه و کوه ساس و کوه پرّو در کرمانشاه فراوان دیده می‌شود.

مشخصات صمغ باریجه

صمغ باریجه نیز مانند اغلب صمغها در بازار به دو صورت اشکی‌Galbanum en larmes و توده‌ای‌G .en sorte عرضه می‌شود. نوع اشکی آن به رنگ سفید مایل به سبز یا قرمز از نظر ابعاد در حد یک فندق و مقطع آن اگر شکسته شود به رنگ زرد شفاف است که در مجاورت هوا تیره می‌شود. اگر به آتش گذارند گداخته می‌شود و مانند کندر می‌سوزد. طعم آن گس و تلخ و گزنده با بوی قوی و نامطبوع است. اگر با آب مخلوط شود به سهولت تبدیل به امولسیون می‌شود و نوع توده‌ای آن به شکل قطعات نامنظم و بزرگتر به رنگ سفید کثیف و مخلوط با مواد خارجی و ناخالص است.

ترکیبات شیمیایی

از نظر ترکیبات شیمیایی شیره گیاه خیلی شبیه به انغوزه است و در لاتکس یا شیرابه گیاه در حدود 75- 63 درصد رزین و 5/ 19- 10 درصد اسانس و در حدود 10- 5 درصد صمغ یافت می‌شود. رزین آن شامل: گالبانو رزینوتانول 287] و اومبلی فرون 288] است.

خواص- کاربرد

صمغ باریجه در هند به عنوان محرّک، ضدعفونی‌کننده و داروی سینه و در موارد برونشیتهای مزمن و آسم و برای تقویت رحم تجویز می‌شود.
ص: 199
از نظر طبیعت طبق رأی حکمای طب سنتی خیلی گرم و خشک است و از نظر خواص معتقدند که ملیّن و گرم‌کننده و محلل گازها و نفخ است. برای تنگی نفس و سرفه کهنه و نرم کردن سینه و اختناق رحم و صرع و بواسیر و بیماری‌های عصبی و ضعف معده و کبد و سپرز نافع است. قاعده‌آور می‌باشد و اگر مخلوط با عسل خورده شود برای خرد کردن سنگ مثانه و کلیه و باز کردن انسداد کلیه و تسهیل زایمان و دفع سموم مفید است. اگر مخلوط با سرکه رقیق و مرّ مکی خورده شود برای خارج کردن جنین مرده و مشیمه نافع است و اگر با آب مخلوط کرده و بخورند برای رفع سوزش مجرای ادرار و بواسیر مفید است و اگر تا سه روز خورده شود بکلی رفع می‌شود. اگر با روغن زنبق مخلوط و قطره آن در گوش ریخته شود درد گوش را تسکین می‌دهد و مالیدن روغن زنبق مخلوط با باریجه برای کزاز و ضماد آن برای تسکین درد پهلو و کمر و تحلیل دملها و خنازیر و ضماد آنکه بر پشت زهار گذارده شود برای تسکین درد رحم مفید است. باریجه برای اشخاص گرم‌مزاج مضرّ است و در مناطق گرم و فصول گرم نیز تجویز نمی‌شود و اگر لازم باشد، مصرف شود باید با روغن بنفشه و کافور مصرف شود. مقدار خوراک آن تا 3 گرم و برای دفع سموم کشنده تا 15 گرم است. جانشین آن از نظر خواص نصف وزن آن سکبینج است.
هر وقت قصد خوردن صمغ باریجه باشد، توصیه این است که آن را در روغن بادام تلخ و یا در آب سداب حل کنند و قبل از مصرف باریجه، اگر از نوع توده‌ای و مخلوط با خار و خاشاک باشد، باید آن را ابتدا در آب گرم بیندازند تا باز شود و فقط قسمت روغن و صاف آن را که روی آب می‌آید بگیرند و با پارچه‌ای بدون فشار صاف کنند و مصرف نمایند در صنعت از باریجه چسبی تهیه می‌شود که بی‌رنگ است و برای چسبانیدن شیشه، الماس و سنگهای قیمتی به کار می‌رود.
ص: 200

منداب

اشاره

به فارسی «منداب» و در کتب طب سنتی نوعی از «جرجیر» و «خردل برّی» نامبرده می‌شود. به فرانسوی‌Roquette وEruce و به انگلیسی‌Rocket گفته می‌شود. گیاهی است از خانواده‌Cruciferae نام علمی آن‌Eruca sativa Mill . می‌باشد.

مشخصات

منداب گیاهی است یکساله، و کوتاه، بلندی آن حدود 6/ 0 متر است. برگهای آن با بریدگی عمیق به طوری که در مورد بعضی از برگها پهنه برگ به چند لوب یا قطعه تقسیم می‌شود. ظاهر گیاه مثل ترب است ولی برگهای منداب در اثر فشردن بوی نامطبوعی می‌دهد. گلهای آن درشت به رنگهای زرد کمرنگ یا صورتی کمرنگ که در گل برگها خطوط بنفش رنگ نامحسوسی دیده می‌شود. میوه آن کمی دراز مخروطی به طول 3- 5/ 1 سانتی‌متر و ضخامت 5- 3 میلی‌متر است. که در داخل آن تخمهای منداب قرار دارند. این گیاه در اغلب مزارع غلات ایران بخصوص در مناطق شمال در گیلان و مازندران و گرگان و در آذربایجان در خوی و تبریز، در کرمانشاهان در قصرشیرین، در اراک، اهواز، لرستان، ایلام، مهران و در فارس در بوشهر، جهرم، شیراز، لار و در بندرعباس در میناب و در خراسان در بجنورد در راه بین مشهد و قوچان و در بیرجند و قائنات و در اطراف تهران در کرج و در سمنان، دامغان، یزد و بین قم و جندق دیده می‌شود.
ص: 201
منداب
A
- میوه
Roquette

ترکیبات شیمیایی 289]


معارف گیاهی ؛ ج‌6 ؛ ص201
نظر ترکیبات شیمیایی منداب از گیاهان روغنی است و در تخمهای آن مقدار قابل ملاحظه‌ای (در حدود 30 درصد) روغن ثابت و در حدود همین مقدار نیز پروتئین وجود دارد. در گیاه منداب یک اسانس روغنی فرّار یافت می‌شود و اضافه بر آن گرد تخمهای کوبیده آن دارای خاصیت ضد باکتری است ولی آلکالوئیدی در آن مشخص نشده است.

خواص- کاربرد

در هند از برگهای نازک گیاه به عنوان محرّک و مقوی معده و ضد کمی ویتامین‌C استفاده می‌شود. به‌طور خام در سالاد خورده می‌شود و برای آن بخصوص برای تخم آن اثر تقویت نیروی جنسی قایل هستند. تخم منداب مانند خردل قرمزکننده
ص: 202
پوست و ملتهب‌کننده است و در مواردی نیز نظیر تخم خردل در استعمال خارجی مصرف می‌شود. اسراف در خوردن آن مضرّ است و موجب هیجان خون می‌شود.
دم‌کرده 20 در 1000 تخم خردل قی‌آور است. مصرف منداب باید زیر نظر پزشک باشد.
ص: 203

آش انگور

اشاره

به‌طور کلی «سیاه آلو» در کتب قدیم نامبرده می‌شود. نامهای محلی آن در شمال ایران «خوشه انگور»، «آش انگور» (در کتول)، «اشنگور» (در مازندران و گرگان)، «خرزال» (در لاهیجان و کلارستاق»، «وشر» (در دیلمان)، «سیاه درخت» (در درفک)، «کولی کک» (در کجور)، «آلجاره» (در خلخال)، و «سیاه تیس» (در سوادکوه) می‌باشد. در کتب طب سنتی با نام «عوسج» و «شوکة الصباغین» نامبرده شده. به فرانسوی‌Nerprun purgatif ،Epine noir وEpine de cerf وNerprun cathartique و به انگلیسی‌Buckthorn وPurging buckthorn وCommon buckthorn وBladder green گفته می‌شود. گیاهی است از خانواده‌Rhamnaceae نام علمی آن‌Rhamnus cathartica L . و مترادف آن‌Cervispina cathartica Moench . می‌باشد.

مشخصات

آش انگور درختچه‌ای است به بلندی 8- 3 متر و در برخی نقاط خیلی کوچکتر، پرشاخه، انتهای شاخه‌های آن خاردار. برگهای آن بیضی و در کناره‌های برگها در هر طرف 70- 40 دندانه کوچک دیده می‌شود و دارای دمبرگی به طول 2 سانتی‌متر و ابعاد برگ 5/ 2- 5/ 1 سانتی‌متر عرض و 5- 5/ 2 سانتی‌متر طول می‌باشد. گلهای آن کوچک زرد رنگ که در کنار برگها ظاهر می‌شود. میوه آن سیاه رنگ و کروی در
ص: 204
آش انگور
Neprun Purgatif
ابعاد یک نخود درشت و دارای پایک کوتاهی به طول 5/ 2- 5/ 1 میلی‌متر است. در داخل میوه معمولا 4- 2 تخم قرار دارد. عصاره میوه گیاه دارای طعمی تلخ و بوی نامطبوع است. تکثیر گیاه از طریق خوابانیدن شاخه‌ها یا قلمه یا کاشتن بذر است. بذر را در نهالستان می‌کارند و پس از اینکه نهال 2 ساله شد به محل اصلی منتقل می‌نمایند.
این درخت در اروپا، آسیا و آمریکا می‌روید. در ایران در ارتفاعات جنگلهای شمال ایران تا 2400 متر دیده می‌شود.

ترکیبات شیمیایی

از نظر ترکیبات شیمیایی در میوه این گیاه وجود هتروزیدی به نام رامنی‌ژن 290] تأیید
ص: 205
درختچه پر شاخ و برگ آش انگور در حال گل
شده است و تأثیر مسهلی آن مربوط به وجود هتروزیدهای امودین در آن است.
میوه آش انگور ابتدا سبز و قرمز پس از رسیدن سیاه و شامل عصیر قرمز بنفش رنگ تیره می‌باشد. اگر 30- 20 عدد از این میوه خورده شود مسهل قوی است.

خواص- کاربرد

شیره میوه آش انگور نیز مسهل قوی است که معمولا به صورت شربت نرپرون 291] مصرف می‌شود. مقدار خوراک آن برای هر سال سن بیمار در حدود 2 گرم از شربت
ص: 206
آن است. از جوشانده 4 در 1000 تخم آن و از جوشانده 15 در 1000 پوست درخت نیز به عنوان مسهل ملایم استفاده می‌شود که فنجان فنجان قبل از هر غذا خورده می‌شود. شربت نرپرون اسهال به صورت مایع ایجاد می‌کند لذا در موارد استسقا مفید است.
تهیه عصیر نرپرون: مقدار میوه را گرفته خرد کرده و هسته آنها را بگیرند و بگذارند که 4- 3 روز بماند تا قدری تخمیر شود، پس از آن فشار داده از صافی داروسازی ردّ کنند و صاف نمایند. از این صافی معمولا 70 درصد عصیر حاصل می‌شود.
تهیه شربت نرپرون: عصیر نرپرون 1 واحد، قند 1 واحد. این دو را مخلوط کرده بجوشانند و با صافی داروسازی صاف کنند از این شربت به‌طور متوسط 40- 15 گرم برای سنین مختلف مسهل قوی است.
شربت مخلوط مفید برای استسقا: شربت نرپرون 60 گرم، رب میوه ابهل (سرو) 60 گرم، رب آقطی 60 گرم. اینها را مخلوط کنند و در موارد استسقای حاد هر 3- 2 ساعت فاصله نصف قاشق کوچک بخورند.
گونه دیگری از این گیاه با اینکه گزارشی از وجود آن در ایران نداریم ولی نظر به اینکه پوست آن از داروهای مسهل معروف است شرح مختصری از آن در اینجا داده می‌شود.
پوست این گیاه در کتب طب سنتی ایرانی به نام «کاسکارا» آمده است. به فرانسوی‌Cascara sagrada وEcorce sacree و به انگلیسی‌Cascara وSacred bark وChittem bark گفته می‌شود. گیاهی است از خانواده عناب‌Rhamnaceae نام علمی آن‌Rhamnus purshiana DC . می‌باشد.
این گیاه به صورت درختی است کوچک که بلندی آن کمتر از 10 متر است و در جنگلهای امریکای شمالی می‌روید. در پوست آن موادی به نام کاسکارین 292] و پورسیانین یا پورشیانین 293] وجود دارد که خاصیت مسهلی دارند و دارای ترکیبات گلوکوزیدی است که پس از هیدرولیز به صورت امودین و کریزوفانیک اسید درمی‌آیند. اگر به گرد کاسکارا آب کلر اضافه شود به رنگ زرد لیمویی درمی‌آید و با
ص: 207
گرد پوست سیاه توسه قرمز مایل به قهوه‌ای می‌شود.
از پوست این درخت به عنوان مسهل استفاده می‌شود. مقدار مصرف را در کتب طب سنتی ایران از گرد پوست 1- 25/ 0 گرم و از عصاره خشک پوست 05/ 0- 01/ 0 گرم و به‌طور پوسیون برای لینت مزاج 8 گرم عصاره مایع پوست را در 40- 30 گرم شربت ساده مخلوط و 4- 3 قاشق کوچک در روز تجویز می‌کنند ولی در آمریکا و آلمان کمی متفاوت مصرف می‌شود که شرح آن در دنباله این بخش آمده است. خاصیت مسهلی آن شبیه پوست سیاه توسه و در فرانسه استفاده از پوست سیاه توسه را به کاسکارا ترجیح می‌دهند. ولی در آمریکا مصرف کاسکارا خیلی مرسوم است. شرح خواص سیاه توسه در همین جلد آمده است.

سایر بررسی‌ها و تحقیقاتی که در مورد خواص درمانی آش انگور و کاسکارا ساگرادا به عمل آمده است.

الف) آش انگور(Rhamnus Cathartica)

آش انگور از گیاهان مسهلی خیلی قوی است. خاصیت مسهلی این گیاه آن‌چنان نیرومند است که معمولا در آخرین مرحله از آن استفاده می‌شود. یعنی وقتی از سایر روشهای طبیعی و گیاهان مسهلی برای لینت مزاج نتیجه گرفته نشد از این گیاه تجویز می‌شود. آش انگور از اوایل قرن سیزدهم در اروپا به عنوان گیاه دارویی به کار می‌رود. در آن زمان عقیده حکما این بود که برای درمان بیماری‌ها در وهله اول باید مزاج از اخلاط مضرّه پاک شود به همین دلیل گیاهان مسهلی خیلی کاربرد داشتند و آش انگور بسیار مورد توجه بود زیرا آثار مسهلی آن سریع، قابل اطمینان و بسیار مؤثر می‌باشد. در طول تاریخ در برخی دوره‌های زمانی کارشناسان گیاه‌درمانی آش انگور را در موارد زردی، بواسیر، نقرس، آرتروز و اختلالات در عادت ماهیانه زنان نیز تجویز می‌کردند. درعین‌حال آش انگور دارای سابقه کهنی در مورد درمان بیماری سرطان نیز می‌باشد و در آمریکا مدتها این گیاه به عنوان یکی از اجزاء فرمول ترکیبی داروی مبارزه با سرطان هوکسی 294] مصرف داشته است. (شرح مختصری از داستان جالب‌Hoxsey Cancer برای استحضار خواننده عزیز این کتاب در آخر این
ص: 208
بخش آورده خواهد شد).
ولی تحقیقات جدید نشان می‌دهد که آش انگور ظاهرا زردی و آرتروز را مستقیما درمان نمی‌کند و در مورد بواسیر نیز اثری ندارد، شاید تجربیات مؤثر بودن آن در این موارد، به سبب اثر غیر مستقیم آن و در موارد خاص استثنایی بوده است، ولی آنچه که مسلم است و تحقیقات جدید علمی نیز جملگی تأیید می‌نمایند خاصیت لینت‌زایی آن است به‌طوری که معمولا این گیاه را یک مسهل قوی می‌دانند و در مورد آثار مسهلی آش انگور هیچ نظر مخالفی وجود ندارد. این گیاه یکی از اجزاء اصلی داروی معروف مسهل بدون نسخه به نام‌Movicol می‌باشد.
آش انگور دارای مواد شیمیایی به نام انتراکینون می‌باشد که آثار مسهلی آن خیلی قوی است. به همین جهت مصرف آش انگور همیشه باید برای مراحل آخر حفظ شود یعنی اگر هیچ روش و داروی دیگر مسهلی اثر نکرد از آش انگور استفاده شود.
یعنی ابتدا باید خوراکی‌های دارای فایبر خورده شود و از مایعات و آب زیاد استفاده شود و به قدر کافی ورزش و راه‌پیمایی شود و اگر این کارها مؤثر نبودند از گیاهان دارویی نظیر تخم اسفرزه مصرف شود و اگر باز هم اثری نبخشید از گیاهان دارویی انتراکینون ضعیف نظیر کاسکارا ساگرادا خورد و اگر آن هم بی‌اثر بود ممکن است از آش انگور استفاده شود بدیهی است این مراحل همه باید زیر نظر و با توصیه پزشک انجام شود تا تعارضی با وضع خاص فیزیولوژی شخص نداشته باشند.

سایر آثار درمانی آش انگور

شاید در مورد وجود آثار ضد سرطانی آش انگور حق به جانب هاری هوکسی بوده است زیرا طبق پژوهشهای جدیدی که در مراکز تحقیقاتی جهان به عمل آمده و در مجله مؤسسه ملی سرطان آمریکا درج و منتشر شده است آش انگور دارای خاصیت ضد تومور می‌باشد ولی به‌هرحال قبل از اینکه این گیاه به عنوان یک داروی رسمی ضد سرطان حد اقل در مورد برخی از انواع سرطانها اعلام شود، لازم است که تحقیقات گسترده دیگری به عمل آید.

مقدار و نحوه مصرف

در آلمان پزشکان دم‌کرده گیاه را شامل (پوست خشک خرد شده آش انگور نصف قاشق مربّاخوری، تخم رازیانه نصف قاشق مربّاخوری، گل بابونه نصف قاشق
ص: 209
مربّاخوری که در یک پیمانه (220 گرم) آب جوش 10 دقیقه خیس بخورد) تجویز می‌کنند این دم‌کرده باید قبل از خواب خورده شود. مزه این دم‌کرده ابتدا شیرین و سپس تلخ است. اگر مایلید از جوشانده گیاه آش انگور استفاده کنید یک قاشق مربّاخوری پوست خشک خرد شده درختچه آش انگور را در 3 پیمانه (650 گرم) آب ریزریز 10 دقیقه بجوشانید و پس از خشک شدن یک قاشق سوپ‌خوری قبل از خواب بخورید. در مورد تنطور آن نصف قاشق مربّاخوری قبل از خواب خورده شود.

نکات احتیاطآمیز در مصرف آش انگور

چون آش انگور مسهل نیرومندی است اشخاصی که مبتلا به گاستریت مزمن و انواع اولسروکولیت و بواسیر هستند باید از خوردن آن اجتناب کنند. همچنین زنان باردار و مادران شیرده و اشخاصی که از مسهلهای دیگر استفاده می‌کنند نباید از آش انگور مصرف کنند. بقیه اشخاص می‌توانند در موارد ضروری، زیر نظر پزشک و در مدت کوتاه (هربار کمتر از دو هفته) از این گیاه استفاده کنند. و اگر در جریان مصرف احتمالا اسپاسم روده‌ای یا اسهال شدید عارض شد باید مصرف آن کم شود و یا به کلی قطع گردد. آش انگور اگر در مدت دراز بیش از دو هفته در هربار مصرف شود، عوارض سستی امعاء و احشاء ایجاد کرده و روده‌ها عادت می‌کنند بدون تحریک شیمیایی نتوانند مدفوع را خارج کنند.
در مصرف پوست آش انگور دقت شود که حتما پوست کاملا خشک شده باشد زیرا در غیر این صورت ایجاد تهوع و آشفتگی و احتمالا دل‌درد شدید و اسهال شدید می‌نماید. اغلب کارشناسان گیاه‌درمانی معتقدند که لااقل میوه یا پوست آش انگور باید یک سال مانده و خشک شده باشد و تازه مصرف نشود و برخی حتی معتقدند که قبل از مصرف بهتر است دو سال در انبار خشکی مانده باشد. در مواردی که میوه و یا پوست خشک موجود نباشد ممکن است میوه و پوست تازه را در حرارت 250 درجه فارنهایت در گرمخانه در مدت چند ساعت به‌طور مصنوعی خشک نمود.

ب) کاسکاراRhamnus purshiana

اولین گروه مهاجران و کاشفین اسپانیانی در قرن شانزدهم که شمال کالیفرنیا را بازدید می‌کردند اغلب مبتلا به یبوست بودند. سرخ‌پوستان بومی برای یبوست آنها
ص: 210
مصرف یک گیاه شفابخش محلی را که برای آنها جنبه تقدس داشت، تجویز می‌کردند. این گیاه اثر معجزه‌آسایی برای حل مسئله یبوست آنها داشت. اسپانیایی‌ها آن راCascara sagrada یعنی پوست مقدس نام نهادند. پژوهشگران اسپانیایی دریافتند که این گیاه از منسوبین نزدیک آش انگور است که از روزگاران کهن در اروپا به عنوان مسهل مصرف می‌شده است ولی کاسکارا خیلی ملایم‌تر و دارای عوارض جانبی کمتری بود. این گیاه را اسپانیایی‌ها به اروپا فرستادند و در اروپا به عنوان عجایبی از دنیای جدید، مورد استقبال شدید کارشناسان گیاه‌درمانی قرار گرفت.
در 1877 یک پزشک متجدد امریکایی درد یترویت مصرف کاسکارا را به عنوان یک داروی ملایم مسهل معمول کرد و به کمپانی داروسازی پارک دیویس 295] توصیه و اصرار نمود که آن را به صورت یک داروی تجارتی درآورده و برای فروش به بازار عرضه نماید. از سال 1890 کاسکارا ساگرادا رسما در فارماکوپه آمریکا وارد شد که هنوز هم باقی است و از داروهای مطلوب امریکا می‌باشد که رسما تجویز و توصیه می‌شود.
در قبایل آپالاچی از کاسکارا ساگرادا برای درمان سرطان استفاده می‌شده است و این گیاه از اجزاء داروی ترکیبی معروف ضد سرطان‌Hoxsey بوده است که شرح آن در آخر این بخش آورده شده است.
تحقیقات جدید علمی نظر حکمای طب سنتی را در مورد آثار شفابخش کاسکارا ساگرادا برای تنظیم سیستم دفع تأیید می‌کند. و غالب قریب به اتفاق کارشناسان گیاه‌درمانی معاصر امریکا این گیاه را برای رفع یبوست توصیه می‌کنند. کاسکارا ساگرادا یکی از اجزاء مؤثر 12- 10 نوع از داروهای تجارتی مسهل بدون نسخه می‌باشد نظیرComfolax plus ،Nature's remedy و ... بعلاوه پزشکان معاصر امریکا در هر سال شاید بیش از 5/ 2 میلیون نسخه داروهایی می‌نویسند که در آنها کاسکارا وجود دارد. در کاسکارا ساگرادا مواد شیمیایی به نام انتراکینون وجود دارد که موجب تحریک انقباض روده‌ها و ایجاد تمایل برای دفع می‌شود و اسپانیایی‌ها حق داشتند که کاسکارا ساگرادا را از نظر خواص مسهلی ملایم‌تر از انتراکینون آش انگور، صبر و ریوند چینی و سنا می‌شناختند. زیرا کاسکارا ساگرادا معمولا خیلی کمتر آشفتگی و تهوع و اسپاسم روده‌ای می‌دهد و اگر در مواردی احتمالا این عوارض
ص: 211
ایجاد شود، کافی است که مصرف آن کاهش داده و یا قطع شود فورا عوارض رفع خواهد شد.
طبق تحقیقات فارماکوگنوزی 296] نشان داده شده است که کاسکارا ساگرادا نه فقط مسهل است بلکه نظم طبیعی سیستم دفع و کار کولون را نیز به صورت عادی اعاده می‌دهد. پژوهشهای جدید علمی دیگری نیز نظر هاری هوکسی را تأیید می‌کند زیرا گیاه کاسکارا دارای ماده شیمیایی به نام‌Aloe -emodin است که در پژوهشهای آزمایشگاهی روی جانوران نشان داده شده که این ماده آثار ضد لوکمیا[297] دارد و بنابراین نوعی داروی ضد سرطان می‌باشد. ولی چون متأسفانه ماده شیمیایی‌Aloe -emodin سمّی است دانشمندان در توصیه مصرف آن تأمل دارند و احتیاط می‌کنند و شاید تحقیقات بیشتری در آتیه روش مصرف آن را در درمان لوکمیا روشن کند.

مقدار و نحوه مصرف

برای استفاده از خاصیت مسهلی کاسکارا ساگرادا از دم‌کرده یا جوشانده و یا از تنطور گیاه می‌توان استفاده کرد. برای تهیه جوشانده یک قاشق مربّاخوری از پوست کاملا خشک و خرد شده گیاه را در 3 پیمانه (650 گرم) آب نیم ساعت بجوشانید و بگذارید تا در حرارت 22- 20 درجه سانتی‌گراد خنک شود و 2- 1 پیمانه در هر روز قبل از خواب بخورید. طعم آن بسیار تلخ است و تنطور آن ممکن است بیشتر مطبوع باشد. در مورد تنطور کافی است که نصف قاشق مربّاخوری موقع خواب خورده شود.
کاسکارا به کودکان زیر دو سال نباید داده شود و در مورد کودکان بزرگتر و اشخاص بزرگتر از 65 سال نیز از مقدار کم شروع و بتدریج تا دوز مجاز افزایش داده شود.

نکات احتیاطآمیز در مصرف کاسکارا ساگرادا

مسهلهای دارای انتراکینون معمولا آخرین امید هستند، یعنی هر وقت هیچ روشی
ص: 212
و دارویی برای نرم کردن و تسهیل دفع اثر نداشت می‌توان از این گروه مسهلها استفاده کرد. به‌طور منطقی در موارد رفع یبوست ابتدا باید از رژیمهای غذایی خاص پیروی نمود و با راهنمایی کارشناسان طبیعت‌درمانی از خوراکی‌هایی که دارای فایبر و الیاف گیاهی زیاد هستند استفاده شود، مقدار بیشتری آب و مایعات خورده شود، ورزش زیاد و پیاده‌روی کافی به عمل آید. اگر این کارها تأثیر نداشت از گیاهانی که در لینت و تسهیل دفع مؤثرند مانند تخم اسفرزه طبق دستور مصرف نمود و اگر آن هم بی‌اثر بود می‌توان از کاسکارا ساگرادا استفاده کرد. گیاه کاسکارا ساگرادا را هیچ‌وقت نباید بیش از دو هفته در هربار مصرف نمود. اگر در درازمدت مصرف شود، کار طبیعی روده‌ها مختل شده و بدون مسهل عمل نخواهد کرد. کاسکارا ساگرادا باید قبل از مصرف لااقل یک سال در محل خشکی انبار شده و خوب خشک شده باشد. گیاه تازه دارای مواد شیمیایی است که ممکن است ایجاد آشفتگی و قی، اسهال و گرفتگی روده‌ها بکند. خشک شدن موجب می‌شود که این مواد شیمیایی مضر از بین رفته و خاصیت مسهلی گیاه ملایم شود. اشخاصی که دارای اولسر و کولیتهای اولسری و روده حساس و بواسیر و به‌هرحال هر نوع اختلالات روده‌ای معدی هستند و همچنین زنان باردار و کودکان زیر دو سال و مادران شیرده و اشخاصی که از سایر انواع مسهلها استفاده می‌کنند باید از مصرف کاسکارا ساگرادا اجتناب کنند.

شرح مختصری از داستان جالب‌Harry Hoxsey مبتکر فرمول‌Hoxsey cancer

دوران از 1920 تا 1960 در امریکا و شاید در اغلب مناطق عالم را می‌توان زمان تاریک فرصتهای از دست رفته از نظر گیاه‌درمانی به شمار آورد. در دانشکده‌های پزشکی هیچ اثری از بررسی شفابخشی گیاهان وجود نداشت و فرمولهای داروهای شیمیایی صناعی یکسره جانشین گیاهان دارویی طبیعی شده بود.
حتی تعداد زیادی از گیاهان ادویه‌ای نیز در آشپزخانه‌ها دیده نمی‌شد و مثل اینکه دنیا بر علیه داروهای گیاهی و مصرف گیاهان دارویی قیام کرده بود. ولی با این همه در تمام این دوران گیاهان دارویی نمردند و مرتبا در گوشه و کنار زنان و مردان سالخورده شخصا گیاهان را جمع‌آوری، تهیه و تجویز می‌کردند و به این ترتیب گیاه‌درمانی ادامه پیدا کرد. در این دوران تاریک از نظر گیاه‌درمانی چند نفر در امریکا دنباله کار را رها نکردند یکی از آنها دکتری به نام‌Dr Benedict Lust بود که شاید بتوان او را پدر
ص: 213
روش پزشکی طبیعت‌درمانی 298] دانست. او در سال 1985 از آلمان به امریکا مهاجرت نمود و اولین فروشگاه خوراکی‌های طبیعی و گیاهان شفابخش را به‌طور رسمی در امریکا افتتاح کرد و یک آسایشگاه و درمانگاه معالجه با روشهای طبیعی در نیوجرسی و فلوریدا تأسیس نمود که معالجات او بر مبنای انواع حمامها، آب درمانی، ورزش، فیزیوتراپی و مهمتر از همه گیاه‌درمانی بود. بعدها نوه او به نام‌john Lust کتاب معروف گیاهان را نوشت‌The Herbe Book . پس از آن خانواده معروف دیگری به نام‌Jethro Kloss یک آسایشگاه طبیعت‌درمانی و یک فروشگاه بزرگ خوراکی‌های طبیعی و گیاهان شفابخش تأسیس کردند و کتاب معروف بازگشت به بهشت را در سال 1939 نوشته و منتشر نمودند که تا به حال بیش از ده بار و هر بار در میلیونها نسخه چاپ و منتشر و در دسترس مردم امریکا قرار گرفته است. ولی از همه مهمتر، و پرسروصداتر و چشم‌گیرتر فعالیتهای شجاعانه شخصی به نام‌Harry Hoxsey در اواسط قرن بیستم می‌باشد. در آن زمان این شخص ادعا کرد که فرمولی گیاهی برای درمان سرطان یافته و ساخته است.Hoxsey یک سرخ‌پوست کارگر معدن از قبیله آپاچی بود که دوره دبیرستان را با روش آموزش مکاتبه‌ای تمام کرده بود. هیچ آموزش کلاسیک پزشکی نداشت. او این فرمول گیاهی داروی ضد سرطان را به اکتشافاتی از پدربزرگش نسبت می‌داد و چنین نقل می‌کرد که پدربزرگش ملاحظه کرده که اسبش که مبتلا به سرطان بوده با خوردن انواعی از گیاهان شفا یافته است. هوکسی در سالهای دهه 1930 فرمول گیاهی داروی ضد سرطان فامیلی خود را به عده‌ای از اشخاص توصیه کرد. نتیجه در اغلب موارد بسیار امیدبخش بوده است به‌طوری که پس از چندی کلینیک او در شهر دالاس یکی از بزرگترین مراکز درمانی سرطان دنیای آن روز با 17 شعبه در 17 ایالت دیگر آمریکا درآمده بود. ادعای هوکسی مورد مخالفت و اعتراض مقامات بهداشتی رسمی ایالت قرار گرفت و شاید بیش از صد بار در دهه 1930 او را بازداشت نمودند. و شاید فرمول هوکسی در تمام موارد انواع سرطان کارساز نبود ولی بازپرس نمی‌توانست آن موارد را پیدا کند ولی در مقابل، هوکسی، صدها نفر را که با مصرف آن فرمول گیاهی شفا یافته بودند برای شرح چگونگی شفای بیماری خود به بازپرس معرفی می‌کرد.
سرانجام سازمان نظارت بر خوراک و دارو در امریکا کلینیک هوکسی را به دلیل
ص: 214
تجاوز از مقررات کشور بست و جالب این است که خود هوکسی سرانجام در اثر سرطان پروستات مرد و ظاهرا فرمول او در مورد سرطان پروستات خودش اثری نداشته است.
این داستان نظایر دیگری دارد از جمله پروفسور اوبرلین که از فرانسه برای سرپرستی دانشکده پزشکی تهران فراخوانده شده بود و از کارشناسان معروف درمان سرطان با داروهای شیمیایی بود اتفاقا خود او پس از بازگشت به فرانسه در پاریس در اثر بیماری سرطان درگذشت. زیرا اصل این است که: «و اذا جاء الاجل لا یستقدمون ساعة و لا یستأخرون». فرمول هوکسی هنوز در مراکز داروهای گیاهی در مکزیکو در شهرTijuana عرضه می‌شود و بررسی‌های علمی جدید نشان می‌دهد که 9 گیاه از 10 گیاه تشکیل‌دهنده فرمول هوکسی آثار ضد تومور دارند از قبیل زرشک، آش انگور، اگر ترکی، کاسکارا، شبدر قرمز، شیرین‌بیان،Poke [299]،Prickly [300]ash وBlood [301]root .
ص: 215

سیاه توسه

اشاره

در شمال ایران در لاهیجان «سیاه توسه» و «سیاه توسکا» نامیده می‌شود. در کتب طب سنتی با نام «عوسج اسود» نامبرده می‌شود. به فرانسوی آن را نوعی‌Nerprun می‌دانند و با اسامی‌Bourdaine ،Bourgene ،Aune noir وFrangule و به انگلیسی‌Frangula وBlack alder tree وBlack dogwood وAlder buckthorn نامیده می‌شود. گیاهی است از خانواده‌Rhamnaceae نام علمی آن‌Rhamnus frangula L . و مترادفهای آن‌Frangula vulgaris Reich . وFrangula alnus Mill . می‌باشد.

مشخصات

سیاه توسه درختچه‌ای است به ارتفاع 4- 2 متر و بدون خار. برگهای آن با دمبرگ، بیضی با قاعده کم‌وبیش گرد، نوک‌تیز، موجی و بی‌کرک به طول 5- 3 سانتی‌متر با 11- 5 جفت رگبرگ. جوانه‌های زمستانی آن معمولا بدون فلس است.
میوه آن کروی در ابعاد فندق ابتدا سرخ و سپس آبی تیره و در آخر پس از رسیدن به رنگ سیاه درمی‌آید. در هر شاخه درخت ممکن است در عین حال میوه در هر درجه‌ای از رسیدگی و گل هر دو دیده شود.
این درختچه در اروپا، آسیا، سیبری و افریقای شمالی انتشار دارد و بخصوص در جنگلهای مرطوب جلگه‌ای شمال ایران دیده می‌شود و در جنگلهای لاهیجان و نور و
ص: 216
کجور می‌روید. این درختچه با تخم و یا با قلمه آن تکثیر می‌شود.
شاخه‌ای از درختچه سیاه‌توسه

ترکیبات شیمیایی

از نظر ترکیبات شیمیایی در پوست درختچه سیاه‌توسه وجود گلوکوزیدی به نام فرانگولین 302]، مقدار کمی اسید سیانیدریک و ... تأیید شده است و بعلاوه پوست تازه آن دارای ماده مخمّری است که اگر به صورت تازه مصرف شود ممکن است ایجاد ناراحتی و دل‌پیچه و قی نماید ولی پس از خشک شدن این مخمّر از بین می‌رود. به همین علت برای دارو همیشه باید از پوست خشک سیاه‌توسه‌ای که لااقل یک سال از تهیه آن گذشته باشد، مصرف کرد. بهره‌برداری از پوست درخت از درختچه‌های 7- 6 ساله به بالا می‌باشد.
ص: 217

خواص- کاربرد

6- 2 گرم پوست سیاه‌توسه را در 100 گرم آب، 10 دقیقه می‌جوشانند و این جوشانده را با حرارت 22- 20 درجه سانتی‌گراد، قبل از خواب می‌خورند. ملیّن و مسهل است و جوشانده 100 گرم پوست خشک درختچه و یا پوست خشک ریشه آن در یک لیتر آب در استعمال خارج برای معالجه جرب و کچلی و ناراحتی‌های پوستی و التیام زخمها مفید است.
در بازار بین‌المللی معمولا پوست خشکی که با عنوان پوست سیاه‌توسه می‌فروشند مخلوطی است از پوست خشک سیاه‌توسه (عوسج اسود) و آش انگور (عوسج) و توسکا که هر سه درخت از درختان جنگلی شمال ایران هستند.
ص: 218

گزنه سفید

اشاره

به فارسی «گزنه سفید» و در کتب طب سنتی «حرف ابیض» و به فرانسوی‌Lamier blanc ،Ortie blanche وOrtie morte و به انگلیسی‌White dead nettle ،Blind nettle وBee nettle گفته می‌شود. گیاهی است از خانواده‌Labiatae جنس‌Lamium نام علمی آن‌Lamium album L . و مترادفهای آن‌Lamium capitatum Sm . وLamium foliosum Crantz . می‌باشد.

مشخصات

گزنه سفید گیاهی است علفی، چند ساله و بلندی گیاه 60- 20 سانتی‌متر است. ساقه آن 4 گوشه، برگها متقابل خیلی شبیه گیاه انجره که به فارسی گزنه گفته می‌شود، می‌باشد به همین علت اغلب مردم این گیاه را از دور با گزنه معمولی اشتباه می‌کنند در صورتی که دو گیاه متفاوت متعلق به دو خانواده مختلف هستند. گلهای آن سفیدرنگ در کنار برگهای بالای ساقه در بهار ظاهر می‌شود و نوش زیادی دارد که زنبورهای عسل را به خود جلب می‌کند و وجه تسمیه انگلیسی آنکه‌Bee nettle گفته می‌شود از این خاصیت آن ناشی می‌شود. قسمت مستعمل این گیاه در طب سنتی گل و سرشاخه‌های گلدار است که باید در آغاز گل دادن چیده شود و در برخی مناطق از برگها و ریشه آن نیز استفاده می‌شود.
این گیاه در نقاط مرطوب سایه‌دار حاشیه جنگلها در اروپا، آسیا، افریقای شمالی
ص: 219
می‌روید. در هند در کشمیر، پنجاب، کومائون و هزارا و در ایران در ییلاقات اطراف تهران، شمیرانات و در کرج در دامنه‌های البرز، کندوان، پل زنگوله و در مناطق شمالی ایران در گیلان در هرزویل و جنگل نودی، عمارلو، راه کبوتر چاک به زردچین، رودبار، آستارا، بندر گز و در آذربایجان در دامنه‌های سهند، زنجناب، دیلمان و ارسباران به‌طور خودرو دیده می‌شود.

ترکیبات شیمیایی

از نظر ترکیبات شیمیایی در گلها و شاخه‌های گلدار گیاه مواد کولین، کمپفرول 303]، کمپفرول- 3- گلوکوزید[304] و ... یافت می‌شود. برگهای آن خوردنی است و منبع غنی از کاروتن 305] است S .G .I .M .P[